- جزئیات
- ...يا معاشر الأنصار )ألا اسمعوا ومن حضر ، ألا إنّ باب فاطمة بابي ، وبيتها بيتي ، فمن هتكه فقد هتك حجاب الله. قال عيسى بن المستفاد : فبكى أبو الحسن عليهالسلام طويلا ، وقطع عنه بقيّة الحديث ، وأكثر البكاء ، وقال : هتك والله حجاب الله ، هتك والله حجاب الله ، هتك والله حجاب الله ، وحجاب الله حجاب فاطمة ، يا أمّه يا أمّه صلوات الله عليها. -------------------- طرف من الأنباء والمناقب[ السيّد بن طاووس ]الناشر: انتشارات تاسوعاء ، جلد : 1 صفحه : 146
|
|
|
- جزئیات
- تا که پشت پرده سقیفه روشن بشه باز شیعه غیرت امیرالمؤمنینی میخواد تا فدک هم به جهان حقایقش ثابت شه یه نفر شبیه علامه امینی میخواد به اشک اون چشم تار ، به اون حال دلخورش به مسمار غرق خون ، به خاک رو چادرش یا فاطرو به ، حق فاطمه یا عالی و به ، حرمت علی کی میرسه پس ، نوبت ظهور برپا بشه باز ، دولت علی این الطالب بدم الزهرا... دوتا شاهد میبرن تو محکمه مردم شهر حقشون و میگیرن وقتی شکایت میکنن ولی مولا صدو بیست هزار نفر شاهد داشت پس اینا چطور ازش غصب خلافت میکنن بحقی که خورده شد ، به اون بازوی کبود به خون روی غلاف ، به دستی که بسته بود از تو دل قبر اون دو غاصبو بیرون میکشه مهدی یه تنه عالم میبینن که قاتل تو پای یک درخت دارش میزنه این الطالب بدم الزهرا... علیهم السلام
|
- جزئیات
- صَحیفه مَلعونه یا صحیفه مشئومه پیماننامه تعدادی از صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با هدف غصب خلافت از امام علی(علیهالسّلام) اندکی پیش از شهادت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم). بنابر منابع شیعی، گروهی از صحابه پیش از واقعه غدیر با هم پیمان بستند که نگذارند خلافت به خاندان پیامبر(علیهم السلام) برسد. آنان میخواستند رسول خدا را در گردنه کوه هَرشا به قتل برسانند. پس از واقعه غدیر نیز در مدینه جمع شدند و بر پیمان خود تأکید کردند و این جمع، صحیفه ملعونه دوم خوانده شده است. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در خطبه غدیر اصحاب صحیفه را اهل آتش دانسته و از آنان بیزاری جست. افراد صحیفه ی ملعونه: ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابیوقاص و ابو عبیده الجراح و معاویه بن ابیسفیان و عمرو بن عاص و سعید بن عاص و ابوموسی اشعری و مغیره بن شعبه و اوس بن حدثان و ابوهریره و ابوطلحه انصاری و سالم غلام خذیفه از جمله کسانی بودند که در این طرح شرکت داشتند. ایشان ابتدای جلسه پیمان بستند که حکومت را غصب کنند و نگذارند تا خلافت به علی (علیهالسّلام) برسد. به همین دلیل در این جلسه، چهار نفر (ابوبکرو عمر و ابوعبیده جراح و سالم بن حبیبه) به ترتیب برای رسیدن به مقام رهبری مسلمانان مورد تأیید واقع شدند!! سپس بعد از مشورت با یکدیگر و اتفاق نظر، متنی را به دست خط سعید بن عاص نوشته و به امانتدار خود یعنی ابوعبیده جراح سپردند، او نیز این متن را به عنوان پیماننامه در کعبه پنهان نمود. -------------------- بحار الانوار، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۴ ه ق، ج۲۸، ص۱۰۲ / کتاب سلیم بن قیس، ص۱۵۴ نشر الهادي ، قم / مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۵۰/ حق الیقین، انتشارات اسلامیه، ج۱، ص۱۹۱ / اسرار آل محمد(ص)، ۱۴۱۶ق، ص301
|
- جزئیات
- اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 429، نشر بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381ق. ابن حجر الهیتمی، الصواعق المحرقة...، محقق: ترکی، عبد الرحمن بن عبد الله، خراط، کامل محمد، ج 2، ص 600، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ اول، 1417ق.
|
- جزئیات
- قال رسول اللّه صلي الله عليه و آله وسلم ـ في صِفَةِ عَلِيٍّ عليه السلام ـ : يا أيُّهَا النّاسُ ، امتَحِنوا أولادَكُم بِحُبِّهِ ، فَإِنَّ عَلِيًّا لا يَدعو إلى ضَلالَةٍ ولا يُبعِدُ عَن هُدًى ، فَمَن أحَبَّهُ فَهُوَ مِنكُم ، ومَن أبغَضَهُ فَلَيسَ مِنكُم [ تاريخ دمشق «ترجمة الإمام عليّ عليه السلام» : 2 / 225 / 730 . ] . ابوسعید خدرى مى گوید : «کنّا معشر الأنصار نبور أولادنا بحبِّهم علیّاً(علیه السلام)؛ فإذا وُلد فینا مولودٌ فلم یحبّه عرفنا أ نّه لیس منّا»؛ (ما انصار ، فرزندانمان را با دوست داشتن على(علیه السلام) امتحان مى کردیم؛ پس هر گاه فرزندى از ما متولّد مى شد و او را دوست نداشت مى فهمیدیم او فرزند ما نیست) . عبادة بن صامت مى گوید : «کنّا نبور أولادنا بحبِّ علیّ بن أبی طالب(علیهما السلام)؛ فإذا رأینا أحدهم لا یحبّ علیّ بن أبی طالب علمنا أنّه لیس منّا وأ نّه لغیر رِشْدَة»؛ (ما فرزندانمان را با دوست داشتن على ابن ابى طالب(علیهما السلام) امتحان مى کردیم ، و چون مى دیدیم یکى از آنها على ابن ابى طالب(علیهما السلام) را دوست ندارد ، مى فهمیدیم از ما نیست و از راه حلال به دنیا نیامده است) . ------------------ أسنى المطالب ، ص 8 [ص 58] / شرح ابن أبی الحدید، ج 1 ، ص 473 / نهایة ، ابن الأثیر، ج 1 ، ص 118 [ج1، ص161] / لسان العرب، ج۴، ص۸۷، ناشر:دار صادر - بیروت، الطبعة:الاولی/
|
- جزئیات
- الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : قابِلِ السَّفيهَ بالإعراضِ عَنهُ و تَركِ الجَوابِ يَكُنِ الناسُ أنصارَكَ ؛ لأنَّ مَن جاوَبَ السَّفيهَ و كافَأهُ قد وَضَعَ الحَطَبَ على النارِ . امام صادق عليه السلام : با بى اعتنايى به سفيه و ندادن جواب او ، با وى مقابله كن، تا مردم جانب تو را بگيرند ؛ زيرا كسى كه جواب سفيه را بدهد و مقابله به مثل كند، هيزم روى آتش نهاده است . [بحار الأنوار : 71/422/61 .]
|
|
|
- جزئیات
- گریه گریه گریه می کنم ، ناله ناله ناله می زنم میسوزم از ماتم حسین ، روضه خون کربلا منم غم حسین زهرا جون به لبم میاره گریه کنم براش که نگن مادر نداره توی بقیع میشینمو مجلس روضه میگیرم یاد غریب کربلا روزی هزار بار میمیرم یاد غمها گریه میکنم ، جای زهرا گریه میکنم یاد جسم افتاده ، روی خاک زهرا گریه میکنم حسین ، حسین ، حسین شکر خدا که نزد ، فاطمه رو سفیدم شکر خدا که منهم ، مادر چهار شهیدم ولی خجالت میکشم ، هنوزم از روی رباب برا علی اصغرش ، نتونستی بیاری آب زیر آفتاب گریه میکنم ، من با رباب گریه میکنم یاد لبهای خشک علی ، میشم بی تاب گریه میکنم حسین ، حسین ، حسین میگم تا از کربلا ، دوباره میرم از حال بمیرم برا زینب ، که چی دیده تو گودال دیده با تیغ و نیزه ها ، حسین و میزنن همه الهی من بمیرمو ، بیاد عزیز فاطمه هر روزو شب لطمه میزنم ، مثل زینب لطمه میزنم یاد جسم عریان حسین ، زیر مرکب لطمه میزنم حسین ، حسین ، حسین علیهم السلام
|
- جزئیات
- در طوف کعبه ی تو صفا موج میزند در زمزم تو آب بقا موج میزند شاها! ز لطف توست که روز و شب اين همه بر آستانه ی تو گدا موج میزند دست نوازشت به سر زائرت گواست کاين جا عطا به روی خطا موج میزند کس نارضا نرفته از اين آستان برون در چشم زائر تو رضا موج ميزند دارالشّفاست کوی تو، جای شگفت نيست اين جا اگر که شهد شفا موج میزند (شاعر : سید محمد رستگار ) ای صفای قلب زارم هر چه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم منم خاک درت غلام و نوکرت مران از در مرا به جان مادرت (شاعر اصلی تصنیف:مرحوم حاج سیدجعفر ماهرخسار)
|
- جزئیات
- بین حجره ست و کسی نیست به دادش برسد کاش تا جان نسپرده است جوادش برسد خیره مانده ست به در چشم ترش میسوزد کرده سم کار خودس را ، جگرش میسوزد کیست بر حال دل مضطر او گریه کند خواهرش نیست که بالا سر او گریه کند رفته از حال بسی خورده زمین در کوچه زیر لب خوانده فقط روضه ی مادر… کوچه پسرش آمده زیبا پسر مه رویش میگذارد سر خود را به سر زانویش سخت باشد پدری پیش پسر جان بدهد سخت تر این که پسر پیش پدر جان بدهد سخت تر این که جوان باشد و پر پر بزند پدرش هم نگران باشد و پرپر بزند سخت تر از همه با هلهله ها خنده کنند دور تا دور علی حرمله ها خنده کنند سخت تر از همه این که تن او پاشیده تن او در وسط جوشن او پاشیده بر سر نعش جوانش پدری پیر شده مثل او از نفس افتاده زمین گیر شده موج خون در دل ارباب تلاطم کرده پسرش را وسط این همه خون گم کرده بردنش کار حسین نیست عبا لازم بود فقط این کار جوانان بنی هاشم بود
|
- جزئیات
- همیشه یه نفر هست تو بی کسی کنارم اگه همه ولم کنن امام رضا رو دارم توی غربت این شهر همیشه یه نفر هست یه نفر که حواسش به گدای در به در هست همیشه یه نفر هست یه نفر هست که بفهمه دردمو میبره از دل زائراش غمو اگه عمری عاشق محرم و کرببلام به خدا مدیون لطف شمام نذاشتیم تنهام تا دیدی اشکام سرازیر رو گونمه چه صحنی داری حرم انگاری برام مثل خونمه سلطان امام رضا جان
|
- جزئیات
- شه امام رضا ره قربون ته نیگاه مه درد درمون من همون کوتره ایوون خوامه مازنی بخونم شه امام رضا ره قربون من ته آهوی بیابون تو همون شاه غریبون ته ضریح دور بگردم شه امام رضا ره قربون الهی من فدا بَوّم شه خاره آقا ره یاره با وفا ره شه امام رضا ره ادخله گندم بخریمه تا هدم دباره من ته کوتراره مه دل بی قراره بوّم ته نوم قربون ، که دارنه آوازه بی امه تا مشهد تا ، مه جان بوه تازه ته حرم آقا ، من بزنم سازه امام رضا جانم ، ای امام رضا جانم
|
- جزئیات
- دلش از این نامردا مکدره حضرت زهرا علیا مخدره اسم جلاله ای که جانِ حیدره حضرت زهرا علیا مخدره لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا ، إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ این اجر رسالته؟ این رسم مودته؟ اجر رسالت رو دادن آری ، خونه رو سوزوندند دختر پیغمبر رو با لگد ، تو کوچه کشوندند با تازیانه اون مغیره ی پست بازوی بضعة النبی رو شکست دلش از این نامردا مکدره حضرت زهرا علیا مخدره لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا ، إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ این اجر رسالته؟ این رسم مودته؟ اینجوری اجر رسالت رو داد ، دومی نامرد به صورت ریحانة النبی ، دستشو بلند کرد نشونِ دست رو برگ لاله گذاشت پا روی اسماء جلاله گذاشت اسم جلاله ای که جانِ حیدره حضرت زهرا علیا مخدره
|
- جزئیات
- هنگام بازگشت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از غزوه تبوک در رمضان سال نهم قمری، گروهی از صحابه بر سر راه آن حضرت در گردنه کوهی کمین کرده و تصمیم داشتند حضرت را ترور کنند، آنان میخواستند شتر پیامبر را رَم دهند تا پیامبر از کوه پرتاب و کشته شود. در این انیمیشن که با همت گروه تدوین مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام آماده شده ، اسامی آن اصحاب و چگونگی این عملیات را مرور می کنیم . ------------------ البدایة و النهایة، ۱۴۰۷، ج۵، ص۱۹. / مجمع البیان، ۱۳۷۲، ج ۵، ص۷۹ / دلائل النبوة، ۱۴۰۵، ج ۵، ص۲۵۶ / واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۵-۱۰۴۴؛ البدایه و النهایه، ج۵، ص۲۰. / شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۳۹۸ / ثعلبی نیشابوری، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۶۴/ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج ۲، ص۷۱.
|
- جزئیات
- انیمیشن " وصیتی که نوشته نشد " واقعیت روزهای آخر حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را به تصویر می کشد ، جایی که عمر بن الخطاب با دادن نسبت هذیان گویی به پیامبر و فرستاده خداوند متعال مانع از ترسیم راه سعادت برای همه مسلمانان شد . این انیمیشن با همت گروه تدوین مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام آماده شده است .
|
- جزئیات
- انی تارکم فیکم الثقلین قرآن و علی ، کوثر و حسنین سر و دندونمو شکستین ، دلمو نشکنید توی گلخونه شاخه های ، گلمو نشکنید دم آخر ای مدینه ، همه حرف من همینه نکنه که دختر من ، دیگه روز خوش نبینه الوداع علی و فاطمه ، الوداع علی و فاطمه من میرم ولی ، دخترم میمونه دلداریش بدین ، نه با تازیونه میدونم بعد من علی هم ، خونه نشین میشه میدونم قسمت یتیمم ، هیزم و آتیشه به خدا که ای مدینه ، بدترین غصه همینه یه دلاور ناموسش رو ، زیر دست و پا ببینه الوداع علی و فاطمه ، الوداع علی و فاطمه تا بوسه زدم بر گلوی حسین دیدم پنجه ای بین موی حسین یه روزی با علی و زهرا ، من میرم دیدنش میون جمع نیزه دارا ، من میرم دیدنش جلوی چشای زینب ، میره زیر سُم مرکب چیزی هم میمونه آیا ، از یه نعش نامرتب الوداع ای حسینِ عزیزم ، الوداع ای حسینِ عزیزم علیهم السلام
|
- جزئیات
- شاعر ميرزا عادل أشكناني
|