|
|
|
|
- جزئیات
- دریای جود و کرم ، اباالفضل ماه من ماه حرم ، اباالفضل مردونگی یعنی همین ، اباالفضل شیر نرِ ام البنین ، اباالفضل رعنای اباعبدالله ، زیبای اباعبدالله با تو غم نمیمونه ، تو چشمای اباعبدالله آغازِ قمر ، پایانه قمر آرامش قبل و بعدِ ، طوفانه قمر هی دور زمین ، میچرخه آخه ماه آسمون شده ، پریشان قمر ابوفاضل ، ابوفاضل خیمه شبها با تو مثل روزه چشماتو قربون ، خیلی با نفوذه دوری ازت یک لحظه هم محاله باید همش پیشت باشه سه ساله ای مرد اباعبدالله ، همدردِ اباعبدالله وقت سختیا دنبالت ، میگرده اباعبدالله سرداره قمر ، سالاره قمر رفته به باباش علی ، جنم داره قمر خورشیدم اگه ، روز بالا میاد آرزوش فقط همینه ، دیدار قمر ساقیا قمر ، ماه عراقیا قمر
|
- جزئیات
- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ أَوَّلَ وَصِيٍّ كَانَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ- هِبَةُ اللَّهِ بْنُ آدَمَ وَ مَا مِنْ نَبِيٍّ مَضَى إِلَّا وَ لَهُ وَصِيٌّ وَ كَانَ جَمِيعُ الْأَنْبِيَاءِ مِائَةَ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ نَبِيٍّ مِنْهُمْ خَمْسَةٌ أُولُو الْعَزْمِ- نُوحٌ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ مُحَمَّدٌ ع وَ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ كَانَ هِبَةَ اللَّهِ لِمُحَمَّدٍ وَ وَرِثَ عِلْمَ الْأَوْصِيَاءِ وَ عِلْمَ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ أَمَا إِنَّ مُحَمَّداً وَرِثَ عِلْمَ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ عَلَى قَائِمَةِ الْعَرْشِ مَكْتُوبٌ- حَمْزَةُ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ وَ فِي ذُؤَابَةِ الْعَرْشِ[1] عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ فَهَذِهِ حُجَّتُنَا عَلَى مَنْ أَنْكَرَ حَقَّنَا وَ جَحَدَ مِيرَاثَنَا وَ مَا مَنَعَنَا مِنَ الْكَلَامِ وَ أَمَامَنَا الْيَقِينُ فَأَيُّ حُجَّةٍ تَكُونُ أَبْلَغَ مِنْ هَذَا.[2] رواه جماعة من أعلام القوم:منهم العلامة ابن المغازلي في «مناقبه» (ص 299 ط طهران) قال: روى بإسناده قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلم: أحب إخواني الي علي بن أبي طالب، و أحب اعمامي حمزة بن عبد المطلب.[3] ابن المغيرة بإسناده عن السكوني عن الصادق عن آبائه (علیهم السلام) قال : قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) : أحب إخواني إلي علي بن أبي طالب وأحب أعمامي إلي حمزة [4] عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وُلِدَ لِي غُلَامٌ فَمَا ذَا أُسَمِّيهِ قَالَ سَمِّهِ بِأَحَبِّ الْأَسْمَاءِ إِلَيَّ حَمْزَةَ.[5] ----------- 1)ذؤابة العرش: اعلاه 2) الكافي- ط الاسلامية ج1 ص224 3)إحقاق الحق و إزهاق الباطل ج 15 ص 544 4)بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء ج 38 ص 319 5) الكافي- ط الاسلامية ج 6 ص 19
|
|
|
- جزئیات
- روزی خاتم الأنبیاء صلی الله علیه و آله و سلم از منزلشان آمدند بیرون بیایند مسجدالحرام برای نماز/پیامبر دشداشه ی سفیدی تنشان بود/هند مادر معاویه از بالای بام سیرابه ی شتر را ریخت بر سر خاتم الأنبیاء علیه السلام و ایشان از سر تا پا لباسشان آلوده شد.برگشتند که بروند منزل , حضرت حمزه علیه السلام از شکار برمیگشتند پیامبر را دیدند ,گفتند چه کسی با تو اینکار را کرده است پسر برادرم /آقا رسول خدا صلوات الله علیه شروع به گریه کردند که و گفتند با من اینجور میکنند/حضرت حمزه علیه السلام رفتند داخل منزل و تیرو کمانی که با آن رفته بود شکار را گذاشت و شمشیر برداشت و به غلامش فرمود دنبال من بیا/دست پیامبر را گرفتند و آمدند کنار کعبه دیدند ولید بن مغیره پدر خالد بن ولید و ابوسفیان و ابوجهل نشسته اند , شمشیر را بلند کرد و گفت به خدای کعبه اگر از جایتان تکان بخورید خونتان را میریزم /اینها شمشیر و اسلحه نداشتند و حریف این شیر هم نمیشدند و به غلامش دستور داد تمام آن سیرابه های شتر را از پیامبر پاک کن و بمال به صورت اینها/و آنها از ترس شمشیر حمزه تکان نخوردند و غلام هم همه را مالید به صورت آنها/حضرت حمزه سیدالشهدا یک همچنین غیرت و شجاعتی داشته است و ایکاش بچه شیعه برای ولایتش اینگونه غیرت داشته باشد/امام صادق علیه السلام میفرمایند از خروس پنج چیز را یاد بگیر اولی آن غیرت است/ امیرالمؤمنین علیه السلام در آن وضعِ کوچه و به زور بیعت گرفتن در ماجرای هجوم به خانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها میفرمایند اگر عمویم حمزه زنده بود نمیگذاشت من اینگونه شوم با اینکه عموی دیگر ایشان یعنی عباس در آن روز 17 پسر داشت امام نیامدند صف بکشند جلوی خانه ی حضرت علی علیه السلام که آن اتفاق نیافتد...
|
|
|
|
|
- جزئیات
- برا یه بارم که شده به خواب من بیا عشق همیشگیم رفیق بی ریا هرچی که تو بگی قبول فقط یه خواهشی قول بده که منو دور نندازیا به جون مادرم جایی رو ندارم برم به درد تو نخوردم هیچ وقت می دونم خودم نون حلال پدرم بود که نوکر شدم هر بار من تو رو گم کردم صبوری کردی تا من برگردم عمر من با تو طی میشه می خوام آدم شم بگو کی میشه اربابم حسین اربابم حسین *** حسین عشقی القدیم حسین قصّتی حسین قبلتی حسین دمعتی حسین والدی الرحیم اذوق فی الشجون اقرَّح الجفون بدمعه العیون ربّیتی فی مهد عشقی صغیرا حسین رفعت اسمی خادما و کبیرا حسین اکرمتنی مذان اتیت فقیرا حسین مولای انا افدیکا لا اخلیکا و البیکا
|
|
|
- جزئیات
- قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم: الأناةُ في كُلِّ شَيءٍ خَيرٌ إلاّ في ثَلاثٍ : إذا صِيحَ في خَيلِ اللّه ِ فَكونوا أوَّلَ مَن يَشخَصُ، و إذا نُودِيَ للصَّلاةِ فَكونوا أوَّلَ مَن يَخرُجُ، و إذا كانَتِ الجَنازَةُ فعَجِّلوا بِها، ثُمّ الأناةُ بَعدُ خَيرٌ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : درنگ در هر كارى خوب است، مگر در سه جا: هرگاه براى جهاد در راه خدا فراخوان شود، نخستين كسى باشيد كه بيرون مى آيد. هرگاه بانگ نماز بلند شد، نخستين كسى باشيد كه از خانه خارج مى شود. و هرگاه تشييع جنازه اى باشد، به سوى آن بشتابيد. از اين سه كار كه گذشت، در هر كارى درنگ نيكوست. --------------------------- كنز العمّال : 5832
|
- جزئیات
- زیارته جزء زندگیم ؛ زیارته عشقم از قدیم شبای جمعه یا کربلام ؛ یا حرم شاه عبدالعظیم زیارتش مرهمه ؛ برا غم دوری از کربلا زیارتش برکته ؛ برا روزیِ همه زائرا زیارتش نعمته ؛ مثه زیارت ایوون طلا صاحب حریم ؛ عشق بچگیم ما بهش میگیم ؛ سیدالکریم سیدالکریم ؛ سیدالکریم نوه ی امامِ دومیم ؛ هم کریمه هم سبط الکریم یه روزی میریم سمت بقیع ؛ از حرم شاه عبدالعظیم رو پرچم گنبدش ؛ دیدنیه اسم مجتبی الهی روزی بیاد ؛ علمِ بقیع باشه به پا حسن بشه صاحبِ ؛ زیباترین ایوونِ طلا بی کرون بشه ؛ چراغون بشه زائرا بگن ؛ یا امام حسن
|
- جزئیات
- برای دیدن عکس در اندازه ی اصلی روی آن راست کلیک کرده و پنجره ی جدید باز کنید
|
|