یازده نصیحت جالب از اندرزهای عیسی علیه السلام

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

 برای پندگیری بیشتر از اندرزهای دلنشین و حکمت آمیز حضرت عیسی علیه السلام نظر شما را به نصیحت زیر جلب می کنم:
1 - مجلس درس و وعظ بود، حواریون با عشق و شور مخصوص در گرداگرد استادشان عیسی علیه السلام نشسته بودند و گفتار او را با جان و دل می پذیرفتند. در آن جلسه درس، همه دوازده نفر از حواریون به عیسی علیه السلام عرض کردند: ای آموزگار راه هدایت! ما را از نصایح و پندهایت بهره مند ساز.
عیسی علیه السلام پیامبر خدا موسی علیه السلام به اصحابش فرمود: سوگند دروغ نخورید، ولی من می گویم سوگند - خواه دروغ و خواه راست - نخورید.
آن ها عرض کردند: ما را بیشتر موعظه کن.
عیسی علیه السلام: موسی علیه السلام به اصحاب خود فرمود: زنا نکنید، من به شما می گویم حتی فکر زنا نکنید. (سپس چنین مثال زد) اگر شخصی در اتاق نقاشی شده و زیبا، آتشی روشن کند، دود، آن اطاق نقاشی شده را دود آلود و سیاه خواهد کرد. گرچه اطاق را نسوزاند، فکر زنا نیز همچون آن دودی است که زیبایی چهره معنوی انسان را تیره و تار می سازد، گر چه آن چهره را از بین نبرد.(796)
2 - یک روز حواریون (یاران خاص عیسی علیه السلام) از آن حضرت پرسیدند:
سخت ترین امور و دشوارترین چیزها چیست؟
عیسی علیه السلام فرمود: غضب و خشم خدا.
آن ها پرسیدند: چگونه از غضب الهی خود را دور سازیم؟
عیسی علیه السلام فرمود: نسبت به همدیگر غضب نکنید.
آن ها پرسیدند: علت و منشأ غضب چیست؟
عیسی علیه السلام فرمود: علت غضب، تکبر و خودمحوری و کوچک شمردن مردم است.(797)
3 - یکی از نصایح عیسی علیه السلام را شاعر معروف، ناصر خسرو با اشعار خود چنین سروده است:
چون تیغ به دست آری مردم نتوان کشت - نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت
عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده - حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت
گفتا تو کرا کشتی تا کشته شدی زار؟ - یا باز کجا کشته شود آنکه تو را کشت؟
انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس - تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشت
4 - روز دیگری عیسی علیه السلام در بیابان و صحرا، تنها عبور می کرد. از دور سر وصدایی شنید، به سوی آن سر و صدا رفت و دید دو نفر کشاورز بر سر زمینی با هم دعوا می کنند. هر کدام ادعا دارد که زمین مال من است. عیسی علیه السلام تصمیم گرفت آن ها را صلح دهد. برای این که آن ها را آماده صلح سازد و غرور آن ها را که موجب کینه و دعوا شده بشکند، آن ها را چنین موعظه کرد:
شما هر کدام می گویید این زمین مال من است، ولی حقیقت این است که شما مال این زمین هستید. بعد از مدتی نه چندان دور، همین زمین قبر می گردد و شما را در کام خود فرو برده و پس از پوسیدگی، شما را جزء خود می نماید. پس زمین مال شما نیست، بلکه شما مال زمین هستید. بنابراین برای امور مادی چند روزه دنیا، کشمکش نکنید. از مرکب غرور پیاده شوید و صلح کنید.
5 - یک روز عیسی علیه السلام همراه حواریون در بیابانی عبور می کرد، لاشه سگ مرده ای در آنجا افتاده بود. حواریون گفتند: بوی این سگ چقدر زشت و تنفرآمیز است!
عیسی علیه السلام فرمود: چه دندانهای سفیدی دارد.(798)
به این ترتیب عیسی علیه السلام به آن ها و دیگران آموخت که تنها بدی ها را ننگرید، خوبی ها را نیز بنگرید و مگس صفت نباشید.
6 - روزی عیسی علیه السلام در شهری عبور می کرد دید زن و شوهری با هم بگو و مگو و نزاع می کنند. نزد آن ها رفت و فرمود: علت درگیری شما چیست؟
شوهر گفت: ای پیامبر خدا! این زن همسر من است و بانویی شایسته می باشد و کار بدی نکرده، ولی دوست دارم از او جدا گردم.
عیسی علیه السلام فرمود: چرا، برای چه؟
شوهر: این زن با این که هنوز پیر نشده، صورتش چروک برداشته و فرسوده شده است.
عیسی علیه السلام به زن رو کرد و فرمود: ای زن! آیا دوست داری که چهره ات صاف و شاداب گردد؟
زن: آری، البته.
عیسی علیه السلام: هرگاه غذا می خوری تا سیر نشده ای دست از غذا بردار، زیرا وقتی که غذا روی غذا در معده انباشته شد، موجب دگرگونی صورت و آن را نازیبا می کند.
آن زن به دستور عیسی علیه السلام عمل کرد و نتیجه گرفت و زیبایی خود را بازیافت و محبوب شوهرش گردید.(799)
7 - روزی حواریون به عیسی علیه السلام عرض کردند: ای روح خدا! مَنِ المَخلِصُ لِلّهِ؟ مخلص درگاه خدا کیست؟
عیسی علیه السلام فرمود:
الَّذِی یعمَلُ لِلهُ لا یُحبُّ اَن یَحمَدَهُ اَحَد عَلی شَی ءٌ مِن عَمَلِ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ؛
آن کسی است که اعمالش را برای خدا انجام دهد، دوست ندارد احدی او را به خاطر اعمالش تعریف و تمجید نماید.(800)
8 - حضرت عیسی علیه السلام از کنار خانه ای عبور می کرد، از آن جا صدای ساز و آواز و کف زدن می آمد، پرسید: این جا چه خبر است؟ گفتند: عروسی است، و امشب به این خانه عروس می آورند.
عیسی علیه السلام به نزدیکان خود فرمود: امشب عروس می میرد (و شادی ین ها به عزا مبدل می شود.)
آن شب فرا رسید و حادثه تلخی رخ نداد، فردای آن شب به عیسی علیه السلام گفتند: آن عروس زنده است.
عیسی علیه السلام با همراهان به در خانه او رفت، شوهر عروس از خانه بیرون آمد، عیسی علیه السلام به او فرمود: از همسرت بپرس امشب چه کار خیری انجام داده است؟ او نزد همسرش رفت و همین سؤال را پرسید، همسر گفت: فقیری هر شب جمعه به خانه ما می آمد و غذا می طلبید. دیشب آمد و غذا طلبید، کسی جواب او را نداد، فقیر گفت: برایم سخت است که سخنم را نمی شنوید، اهل وعیالم امشب گرسنه مانده اند. من برخاستم وبا اکراه مقداری از غذاهایی که در خانه وجود داشت به او دادم.
عیسی علیه السلام که در آن جا حاضر بود، به عروس گفت: از آن جا که نشسته ای برخیز و دور شو، او برخاست و کنار رفت، ناگاه حاضران دیدند یک مار بزرگ در زیر فرش او، در حالی که دُم خود را به دندان گرفته وجود دارد.
عیسی علیه السلام به عروس گفت: به خاطر صدقه ای که دادی، از گزند این مار مصون ماندی. (و گرنه بنا بود این مار تو را نیش بزند و بکشد.)(801)
9 - عیسی علیه السلام برای حواریون (یاران نزدیکش) غذایی آماده کرد، آن ها آن غذا را خوردند، پس از غذا، خود حضرت عیسی علیه السلام برخاست و دست های آن ها را شست.
حواریون عرض کردند: ای روح خدا! سزاوارتر این است که ما این کار را انجام دهیم. حضرت عیسی علیه السلام فرمود: من با شما چنین رفتار کردم تا شما نیز نسبت به شاگردان خود، چنین رفتار کنید و آداب تواضع را رعایت نمایید.(802)
10 - روزی عیسی علیه السلام در بیابان در معرض باران و طوفان شدید قرار گرفت و در جستجوی پناهگاه بود. ناگاه از دور خیمه ای را دید، خود را به آن جا رسانید، دید در آن جا زنی زندگی می کند، از آن جا منصرف شد و به کنار کوهی رفت و به جستجو پرداخت. غاری را دید، به داخل غار رفت، دید شیری به آن جا پناه برده است. دست مرحمت بر پشت شیر نهاد. سپس به خدا متوجه شد و عرض کرد: خدایا! هر چیزی پناهگاهی دارد، برای من نیز پناهگاهی قرار بده.
خداوند به او وحی کرد: پناهگاه تو در قرارگاه رحمت من است، سوگند به عزتم در روز قیامت حوریان بسیاری را همسر تو قرار می دهم و در عروسی تو چهارهزار سال اطعام می کنم و فرمان می دهم که منادی من صدا بزند که کجایند پارسایان دنیا تا بیایند و در عروسی عیسی بن مریم علیه السلام شرکت نمایند.(803)
11 - روزی حضرت عیسی علیه السلام دید پیرمردی بیل به دست گرفته و زمین را بیل می زند و برای کشاورزی آماده می سازد، گفت: خدایا! آرزو را از دل این پیرمرد بیرون کن.
پس از لحظه ای دید آن پیرمرد، بیل را کنار انداخت، در همان جا بر زمین دراز کشید و خوابید. عیسی علیه السلام عرض کرد: خدایا! آرزو را به این پیرمرد باز گردان. ناگه دید پیرمرد برخاست و بیل خود را به دست گرفت و مشغول بیل زدن و کار کردن شد.
عیسی علیه السلام نزد آن پیرمرد آمد و پرسید: چرا در آغاز کار می کردی، سپس بیل را کنار انداختی و خوابیدی، پس از لحظه ای برخاستی و مشغول کار شدی؟
پیرمرد گفت: وقتی مشغول کار بودم، ناگاه فکری به ذهنم خطور کرد، به خود گفتم: تا کی می خواهی کار کنی؟ با این که پیر هستی و عمرت به لب دیوار رسیده است؟ از این رو بیل را کنار افکندم و خوابیدم، در این هنگام با خود گفتم: تو تا زنده هستی نیاز به کار کردن داری تا هزینه زندگیت را تأمین کنی، از این رو برخاستم و مشغول کار شدم.(804)
آری امید و آرزو در حد خود، خوب است و موجب حرکت می شود و اگر نباشد موجب تنبلی خواهد شد.

796) سفینة البحار، ج 1،ص 560.
797) فروع کافی، ج 2،ص 70؛ بحار، ج 14،ص 331.
798) بحار، ج 14،ص 337.
799) علل الشرایع، ص 169.
800) الدرّ المنثور، ج 2،ص 237.
801) بحار، ج 14،ص 324.
802) مجموعه ورام، ج 1،ص 83.
803) مجموعه ورام، ج 2،ص 132.
804) همان،ص 272.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page