رازدانی و خبر دادن از امور پنهانی

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

بر طبق چندین خبر که در دو کتاب ماخذ ما آمده، حجت خدا بر زبان نایبان یا بوسیله توقیعات از رازهای نهانی و امور پنهانی و آنچه پرسندگان در دل دشته اند خبر داده، و موجبات اعتماد به نواب و یقین به ارتباطشان با امام را فراهم گردانده است. این اخبار اضافه بر روایاتی است که در تایید و توثیق نایبان رسیده، و در واقع نشانیهای عینی و دلیلهای مشهود بر صحت ادعایشان در نیابت و وساطت از امام غایب می باشد، و سبب اطمینان قلب بیشتر شیعیان می شده. هر چند این رویدادها شخصی و خصوصی بوده، اما مجموع آنها که بوسیله راویان مطمئن و در کتب معتبر و مولفان محقق نقل شده امروزه برای ما نیز اطمینان آور است، بویژه که مضمون این اخبار خود نشان دهنده صحت و راست بودنش می باشد و اینک چند نمونه:
۱ - حسن بن فضل یمانی - ضمن حدیثی طولانی - گوید: از سه مطلبی که به خاطر داشتم دوتای آنها را نوشتم و سومی را به احتمال آنکه ناخوشایند باشد ذکر نکردم. اما جوابی که به من رسید هم درباره دو مطلبی بود که نوشته بودم و هم راجع به سومین مطلب که در دل نگهداشته و ننوشته بودم. (1)
۲ - نصر بن صباح نقل کرد که: مردی از اهل بلخ پنج دینار با نامه ای که اسمش را در آن عوضی نوشته بود فرستاد. پاسخ وصول پول به او رسید با نام اصلی اش و نسبش و دعا برای او. (2)
۳ - محمد بن ابراهیم بن مهزیار که مال امانتی پدرش به او رسیده بود، بایستی مطابق وصیت آن را به امام زمانش برساند، اما او پس از فوت حضرت عسکری (علیه السلام) درباره امام بعدی در شک بود. با خود گفت: پدرم به کاری نادرست وصیت نیم کند. من این مال را به عراق می برم و خانه ای بر کنار شط کرایه می کنم و به هیچ کس هم خبر نمی دهم.
اگر همانطور که در زمان امام حسن عسکری امر امامت برایم روشن بود اکنون نیز آشکار گشت مال را به امام تسلیم می کنم و گرنه آن را صدقه می دهم. پس همین برنامه را اجرا کردم و به عراق رفتم. خانه ای بر کنار شط اجاره نمودم و چند روزی از اقامت من نگذشته بود که ناگاه رسولی با نامه ای آمد که در آن نوشته بود: ای محمد! فلان مبلغ مال درون فلان چیز است، و تمام آنچه با من بود و کسی ممکن نبود از آن با خبر شود شرح داد. من به رسول اطمینان پیدا کردم و مال را به او تسلیم کردم. سپس چند روزی تنها بودم و غمگین شدم، تا اینکه نامه ای برایم رسید بدین مضمون: ما ترا جانشین پدرت کردیم، پس خدای را سپاسگزار باش. (3)
۴ - رسولی که از قم کالاهایی را نزد ابو جعفر محمد بن عثمان آورده بود، دو جامه سردانی (4) را فراموش کرده بود. ابوجعر به او یادآوری می کند. رسول به جستجوی بار می پردازد و چون چیزی نمی یابد مراجعه کرده می گوید: چیزی بر جا نمانده. نایب امام به او می فرماید: به فلانی که پنبه فروشی است و دو عدل پنبه برایش برده بودی مراجعه کن، و یکی از دو عدل پنبه را که بر آن چنین و چنان نوشته باز کن، این دو جامه در کنار آن است. مرد از آنچه ابو جعفر به او خبر داد حیرت کرد و بسیار متعجب شد، ولی بر طبق راهنمایی اش عمل کرد.
چون بار پنبه را گشود، دوجامه سردانی را در کنار بسته بار پنبه دید و برداشت و برای نایب امام آورد و به او تسلیم کرد. این مرد محمد بن عثمان را نمی شناخت، و همانطور که بازرگانان کالای خود را برای فروش به وسیله باربران معتمد می فرستند، هدایای امام را هم به او داده بودند که به نایب امام بدهد و هیچ نامه ای هم که صورت اجناس ارسالی باشد همراه نداشت، زیرا در زمان معتضد عباسی سختگیری علیه شیعه زیاد بود، و چنانکه گفته اند از شمشیر خون می ریخت. بدین علت کسی که حامل کالا یا پول برای نایب امام بود خود خبر از اجناس محموله نداشت، فقط به او گفته می شد این کالاها را فلان جا ببر و به فلانی بده. (5)
۵ - بین حسن بن علی نصیبی و محمد بن فضل موصلی به سال ۳۰۷ در بغداد راجع به صحت وکالت و نیابت ابو القاسم حسین بن روح مباحثه و مشاجره بود، و محمد بن فضل با آنکه شیعه بود آن را نمی پذیرفت و دلیل می طلبید، و می گفت اموالی که او می گیرد در غیر موردش صرف می شود. روزی حسن بن علی گفت: دلیلی که مورد قبولت واقع شود ارائه خواهم داد. به این جهت از دفتر بزرگی که همراه محمد بن فضل بود نیمی از یک ورق جدا کرد، و با قلمی که بی مرکب بود و نشانی بر کاغذ نمی گذاشت مطالبی را که بین خود قرار گذاشته بودند نوشت.
بعد نامه را مهر کرد و به شیخ سیاه چرده ای که خدمتکار محمد موصلی بود داد که نزد حسین بن روح ببرد. چون خادم بازگشت، آنان مشغول غذا خوردن بودند که پاسخ بر همان ورقه رسید، و با مرکب به جزء جزء مندرجات آن کاغذ - که خطش نامرئی بود و خوانده نمی شد - جواب مقتضی داده شده بود. چون محمد بن فضل چنین امر شگفت آور خارق العاده ای را دید بسیار ناراحت شد، و [از اینکه تا کنون در اشتباه بوده] بر سر و روی خود زد. او از غذا خوردن افتاد، و با حسن بن علی گفت: زود برخیز تا نزد ابو القاسم حسین بن روح بروی. چون به حضورش رفتند محمد بن فضل شروع به گریستن و عذر خواهی کرد. نایب امام برای او از خدا طلب آمرزش نمود و به رحمت الهی امیدوارش گرداند. (6)
۶ - بنابر خبری که شیخ طوسی مسندا از مشایخ قم نقل می کند: همسر علی بن حسین بن موسی بن بابویه (پدر صدوق) دختر عمویش بود، که از او فرزنددار نمی باشد. به ابو القاسم حسین بن روح - رضی الله عنه - نامه نوشت، که از حضرت بخواهد تا برایش دعا کنند که خدا فرزندانی فقیه نصیبش کرداند. پاسخ برایش آمد: همانا تو از این زن فرزنددار نمی شوی، اما بزودی زن جوانی اهل دیلم نصیبت خواهد شد، که از او دو فرزند فقیه خواهی داشت. بنابر آنچه در دنباله خبر مذکور آمده: علی بن بابویه دارای سه پسر شد که دو تای آنها - محمد و حسین - فقیه شدند و استعدادی شگرف در حفظ [اخبار] داشتند، و چیزها حفظ می کردند که دیگر اهل قم نمی توانستند. آن دو برادری دیگر به نام حسن داشتند که از نظر سن دومین فرزند محسوب می شد. وی به عبادت مشغول و مردی زاهد بود، با مردم آمیزش نداشت و فقیه هم نشد. راوی گوید: چون دو فرزند فقیه - ابو جعفر (صدوق) و ابوعبد الله - داد سخن می دادند و اخبار فراوانی از حفظ نقل می کردند که مردم به شگفت در می آمدند، به آن دومی گفتند: این مقام ویژه شما دو تن است که به دعای امام نصیبتان شده است. این موضوع در بین اهل قم مشهور و معروف شده بود. (7)
۷ - حسن بن خفیف از پدرش نقل می کند که گفت: صاحب الزمان - (عجل الله فرجه) - خادمانی به مدینه فرستاد، که با آنان دو خادم [اجیر] نیز بودند. حضرت به خفیف نامه نوشت که با آنان برود، و او هم رفت. چون به کوفه رسیدند یکی از آن دو خادم مسکری آشامید. [حضرت به الهام ربانی با فاصله مکانی از عمل حرامش با خبر شدند] خادمان از کوفه بیرون نرفته بودند که از سامرا نامه رسید به برگرداندن خادمی که مسکر آشامیده و بر کنار کردنش از خدمت [در آن اماکن مقدس.] (8) نمونه های دیگر از اشراف بر ضمایر و آگاهی از وقایع و نهان دانی ولی حق تعالی را در توقیعات دیگری نیز که تحت موضوعات مختلف - مخصوصا توقیعات درباره اموال رسیده به امام - نقل خواهد شد می بینیم و به بیان دیگر حضرت به گونه های مختلف با بیان حقایق پنهانی اثبات صحت امامت و ولایت خود و سفارت نایبان را می فرموده است تا برای طالبان حقیقت تردیدی بر جا نماند.

پاورقی :
(1) کمال الدین، ۴۹۰، حدیث ۱۳، کتاب الغیبه، ۱۷۱ به رعایت اختصار خلاصه این اخبار ترجمه و نقل می شود.
(2) کمال الدین، ۴۸۸، حدیث ۱۰.
(3) کتاب الغیبه،. ۱۷۱ یادآور می شود شیخ طوسی این خبر را تحت عنوان: آشکار شدن معجزاتی در زمان غیبت که دلالت بر درستی امامت صاحب الزمان علیه السلام می کند آورده.
(4) سردنانیه جزیره بزرگی است در دریای مغرب (قاموس) شاید پارچه سردانی منسوب به این جزیره باشد (کتاب الغیبه، زیرنوشت صفحه ۱۷۹).
(5) کتاب الغیبه، ۱۷۸ - ۱۸۰.
(6) ماخذ پیشین ۱۹۲ - ۱۹۳،.
(7) همان، ۱۸۸.
(8) الاصول من الکافی، ۵۲۳:۱، خبر ۲۱.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page