از تامل در چگونگی گزینش نواب اربعه نتیجه ای حاصل می شود که قطب راوندی در کتاب خرایج چنین بیان کرده: هیچ یک از نواب اربعه به این منصب بزرگ نرسیدند مگر اینکه قبلا از طرف حضرت صاحب الزمان فرمان انتصاب آنها صادر می گشت و شخص قبل از او جانشین خود را تعیین می نمود. شیعیان هم تا معجزه حضرت صاحب الامر که دلیل بر راستگویی و صحت نیابت آنها بود از آنها آشکار نمی گردید نمی پذیرفتند. (1)
آنچه نویسنده بر این سخن می افزاید توضیح ذیل است: هر چند تعیین و نصب نواب اربعه در یک محدوده زمانی خاصی انجام گرفته، و اصولا غیبت صغری در تاریخ شیعه دوره استثنایی و مرحله تحولی است، با وجود این توجه به کیفیت و ملاکهای آن انتصابات به ما می آموزد که چه خصوصیات و صفاتی برای نایب امام که رهبر شیعیان خواهد بود ضروری و مهمتر است.
بر اساس چنین ملاکها و معیارهایی است که امروز ما باید مرجع تقلید و ولی فقیه و رهبر جامعه برگزینیم و او را نایب امام زمان (علیه السلام) بر خود بدانیم. از دقت در مجموع اخباری که نقل شد در می یابیم که انتصاب و تعیین نواب بر پایه ضوابط است نه روابط، چنان که در کیفیت انتصاب ابو القاسم نوبختی دیدیم، جعفر بن احمد بن متیل قمی دوست دیرینه و خصوصی محمد بن عثمان که مردم احتمال انتخابش را به جای وی می دادند برگزیده نمی شود، و یا ابو سهل نوبختی که صاحب ۳۷ کتاب و رساله (2) و دانشمندی معروف و اهل بحث و مناظره با مخالفان شیعه بوده نیز به مقام نیابت پس از محمد بن عثمان منصوب نمی شود، بلکه بنابر صفات ویژه ای که ابو القاسم نوبختی داشته، وی به این سمت تعیین و معرفی می گردد، و دانستیم خود ابوسهل نوبختی از مزایای ابو القاسم کتمان و رازداری محافظت شدید از جان امام را نام برد و خود را از این فضیلت تا این حد بی بهره دانست. مثال دیگر در این باب محمد بن یعقوب کلینی صاحب کتاب کافی است، که در سال ۳۲۹ در گذشته، یعنی همزمان با ابوالحسن سمری بوده و در زمان غیبت صغری می زیسته.
او با آنکه از علما و محدثان بزرگ و مورد توجه ولی عصر (علیه السلام) بوده، در عین حال به مقام نیابت منصوب نمی شود، که هر کسی را بهر کاری ساختند و البته این عیبی هم برای آن عالم جلیل محسوب نمی شود. آنچه نویسنده از این بررسی و مطالعه دریافت می کند این است که ضابطه و ملاک گزینش نایب امام - که مرجع مردم خوهد بود - فضایل اخلاقی و ویژگیهای ایمانی است که افزون بر علم به تفسیر قرآن و حدیث شناسی و تفقه در دین لازم می باشد. فضایل مورد نظر از این گونه است: تقوا و خدا ترسی که مانع گناه شود، بدور بودن از جاه طلبی و مال دوستی، هوشیاری و آگاهی لازم برای رهبری، درک صحیح و فهم عمیق برای اظهار نظر درباره مسائل اجتماعی، حسن سابقه و خوشنامی که موجبات اعتماد و اطمینان کامل همگان را فراهم کند، شجاعت و قاطعیت لازم در تمشیت امور، شرح صدر و قدرت تحمل و استمت و شکیبایی در برابر پیشامدهای غیر منتظره، و بالاخره دوستی و دشمنی در راه خدا و برای رضای خدا و فداکردن همه چیز در راه اقامه حق و اجرای تعلیمات اسلام.
اما سیادت هر چند فضیلت است شرط احراز این منصب معنوی نیست، چنانکه هیچ یک از چهار نایب خاص نیز سید نبوده اند. بدیهی است که ملاکهای انتخاب نایب عام امام ع نیز جز این قبیل صفات و خصوصیات نفسانی نباید باشد، زیرا نایب آینه نشان دهنده منوب عنه - کسی که نایبش شده است - می باشد، بنابر این در علم و عمل، دانش و بینش، معنویت لازم برای توجه دادن مردم به خدا، قدرت رهبری و اداره امور باید همانندی و شباهت با حجت خدا داشته باشد تا شایستگی نیابت عام از امام و مرجعیت برای امت را بیابد، و شیعه را در راه صلاح و رشد راهنما باشد، و از خطر دشمنان بعون الله و تاییداته بر کنار دارد.
پاورقی :
(1) مهدی موعود، ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار، ۶۹۰.
(2) خاندان نوبختی، ۱۲۲ - ۱۲۳.
سخنی درباره گزینش نایب امام
- بازدید: 284