عن المفضل بن عمر، عن ابی عبدالله (علیه السلام) فی کتابه الیه قال: و اما ما ذکرت انهم یستحلون الشهادات بعضم لبعض علی غیرهم، فان ذلک لایجوز و لایحل و لیس هو علی ما تاولوا لقول الله عزوجل یا ایها الذین آمنوا شهاده بینکم اذا حضر احدکم الموت حین الوصیه اثنان ذوا عدل منکم او آخران من غیرکم ان انتم ضربتم فی الارض فاصابتکم مصیبه الموت(1) و ذلک اذا کان مسافراً و حضره الموت، اشهد اثنین ذوی عدل من اهل دینه فان لم یجد فاخران ممن یقرآن من غیر اهل ولایته، تحسبونهما من بعد الصلاه فیقسمان بالله ان ارتبتم لا نشتری به ثمناً ولو کان ذا قربی و لا نکتم شهاده الله انا اذا لمن الاثمین فان عثر علی انهما استحقاً اثماً فاخران یقومان مقامها من الذین استحق علیهم الاولین فیقسمان بالله لشهادتنا احق من شهادتهما و ما اعتدینا انا اذا لمن الظالمین ذلک ادنی ان یاتوا بالشهاده علی وجهها او یخافوا ان ترد ایمان بعد ایمانهم و اتقوا الله و اسمعوا؛(2)
مفضل بن عمر از قول امام صادق (علیه السلام) در نامه ای که به وی نوشته چنین می گوید: اما آن چه ذکر کرده ای در این مورد که اینان گواهی برخی از خودشان به سود خودشان و علیه دیگران را جایز می دانند، به درستی که این کار جایز نیست و تأویل و برداشتشان از آیه مبارکه است: ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد، در موقع وصیت، باید از میان شما دو نفر عادل را به شهادت بطلبید این در جایی است که مرگش فرا رسد و در مسافرت باشد، که در این صورت دو نفر عادل از مسلمانان را به گواهی می گیرد، و اگر نیافت دو نفر که قرآن بخوانند از غیر منطقه خودشان، اگر در صدق آنان شک کردید، آنها را بعد از نماز نگاه می دارید، تا سوگند یاد کنند که: ما حاضر نیستیم حق را به چیزی بفروشیم، هر چند در مورد خویشاوندان ما باشد، و شهادت الهی را کتمان نمی کنیم که از گناه کاران خواهیم بود اگر معلوم شد که آن دو نفر گنه کار بوده اند، دو نفر دیگر به جای آن دو طلبیده می شود از اهل منطقه خودش و سوگند می خورند که گواهی آنان از گواهی دو نفر قبلی به حق نزدیک تر است و اگر ظلم کنند از ستم کاران باشند، این نزدیک تر است که گواهی آن گونه که شاید واقع شود، یا بترسند از این که سوگند دیگری بعد از سوگند آنان وارد گردد، از خدا بترسید و بشنوید.
عن ابی الصلاح الکنانی، عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: سالته عن قول الله تبارک و تعالی یا ایها الذین آمنوا شهاده بینکم اذا حضر احدکم الموت حین الوصیه اثنان ذوا عدل منکم او آخران من غیرکم(3)، قلت: ما آخران من غیرکم؟ قال: هما کافران، قلت: ذواعدل منکم؟ فقال: مسلمان؛(4)
از ابی الصلاح کنانی روایت شده که: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم، گفته خدای تبارک و تعالی: ای ایمان آورندگان، هنگامی که مرگ یکی از شما فرارسد در موقع وصیت باید از میان شما دو نفر عادل را به شهادت طلبد یا دو نفر دیگر از غیر خودتان، مقصود از دو نفر از غیر خودتان کیست؟
امام فرمود: دو نفر کافر، پرسیدم، ذوا عدل منکم کیانند؟ فرمود: دو نفر مسلمان.
عن ابی اسامه، عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: سالته عن قول الله شهاده بینکم الی قوله او آخران من غیرکم قال: هما کافران. قلت: ذوا عدل منکم قال: مسلمان؛(5)
ابی سامه می گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم درباره گفته خداوند: گواهی بین شما... یا دو نفر از غیر خودتان فرمود: دو نفر کافر، گفتم: ذوا عدل منکم؟ فرمود: دو مسلمان.
***********************************
1) مائده، آیه 106.
2) وسائل الشیعه، ج 19، ص 313، ح 24676.
3) مائده، آیه 10.
4) فروع کافی، ج 7، ص 3، ح 1.
5) وسائل الشیعه، ج 19، ص 313، ح 24677.
ثبوت وصیت با شهادت دو مسلمان عادل و هنگام اضطرار ثبوت آن با شهادت دو کافر
- بازدید: 555