عن زراره، عن ابی جعفر (علیه السلام) قال: سمعته یقول: جمع عمر بن الخطاب اصحاب النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) و فیهم علی (علیه السلام) و قال: ما تقولون فی المسح علی الخفین؟ فقام مغیره بن شعبه فقال: رایت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یمسح علی الخفین، فقال علی (علیه السلام): قبل المائده او بعدها؟ فقال: لاادری فقال علی (علیه السلام): سبق الکتاب الخفین، انما انزلت المائده قبل ان یقبض بشهرین او ثلاثه.(1)
قام ابن الکوا الی علی (علیه السلام) فساله عن المسح علی فقال (علیه السلام): بعد کتاب تسالنی کح قال الله: یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الی الصلاه فاغسلوا الی قوله: الکعبین، ثم قام الیه ثانیه فساله، فقال له: مثل ذلک ثلاث مرات، کل ذلک یتلو علیه هذه الایه؛(2)
زراره می گوید: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که فرمود: عمر بن خطاب اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را جمع کرد، در حالی که علی (علیه السلام) نیز در میان ایشان بود. عمر پرسید چه می گویید در مورد مسح کشیدن بر کفش؟ مغیره بن شعبه از میان آن جمع برخاست و گفت: من دیدم که رسول خدا روی کفش هایش مسح کشید. علی (علیه السلام) فرمود: آیا این هنگام قبل از نزول سوره مائده بود یا بعد از آن؟ مغیره گفت: درست نمی دانم پس علی (علیه السلام) فرمود: کتاب خدا بر خفین (مسح بر خفین) سبقت گرفته و بر آن مقدم است، به درستی که مائده دو یا سه ماه قبل از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گشت.
ابن الکوا برخاسته و به جانب حضرت آمد و گفت درباره مسح بر کفش سؤال دارم حضرت فرمود: آیا بعد از نزول کتاب خدا می پرسی؟ سپس آیه شریفه مربوط به وضو را تلاوت فرمود، بار دوم و سوم نیز همین سؤال مطرح شد و حضرت در هر بار همان آیه را در پاسخ تلاوت کرد.
أتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) رجل فساله عن المسح علی الخفین فاطرق فی الارض ملیاً، ثم رفع راسه فقال: یا هذا، ان الله تبارک و تعالی امر عباده بالطهاره و قسمها و قسمها علی الجوارح، فجعل للوجه منه نصیباً، و جعل للیدین منه نصیباً، و جعل للراس منه نصیباً، و جعل للرجلین منه نصیباً، فان کانتا خفاک من هذه الاجزاء فامسح علیهما؛(3)
شخصی نزد علی (علیه السلام) آمد و درباره مسح بر کفش ها پرسیده حضرت در حالی که سر خم کرده و به زمین چشم دوخته بود سر خویش را بلند کرده و فرمود: ای فلانی خداوند متعال بندگانش را امر فرموده به طهارت و پاکیزگی و طهارت را بر اعضا و جوارح تقسیم فرمود. نصیبی را برای صورت قرار داده نصیبی از آن را برای سر نصیبی و برای پاها نصیبی، پس از کفش هایت یکی از اجزای بدن توست بر آن نیز مسح بکشد.
***********************************
1) تهذیب، ج 1، ص 384، ح 1091.
2) تفسیر عیاشی، ج 1، ص 301، ح 61.
3) تفسیر برهان، ج 1، ص 453؛ تفسیر عیاشی، ج 1، ص 301، ح 59.
وجوب مسح پا و عدم جواز مسح بر خفین (کفش)
- بازدید: 393