آيه (3)
النَّجْمُ الثّاقِبُ
ترجمه :[1]
تفسير :
]پيامبر اكرم 9 واميرالمؤمنين وامامان معصوم : اختر فروزان آسمان ولايت[
نور او ظلمت شب را از بين مىبرد از مشرق تا مغرب، ولذا اطلاق بر عالِم مىشود كه نور علمش ظلمت جهل را از قلب مىبرد كه فرمود: «الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللهُ فِي قَلْبِ مَنْ يَشَاءُ»[2] . اين بر حسب ظاهر آيه، و اما باطن آيه در بعض اخبار تفسير فرموده النجم
الثاقب را به اميرالمومنين 7، چنانچه از ابن بابويه مسنداً از اَبان بن تَغْلُب[3] از حضرت
صادق 7 روايت كرد كه: سَعَد نامى خدمت حضرت رسيد. حديث مفصل است. محل شاهد فرمود: «هُوَ نَجْمُ أميرِالْمُومِنينَ، وَ هُوَ النَّجمُ الثّاقِبُ»[4] .
و در زيارت اَبى الأئمة، يكى از القاب اميرالمومنين 7 النجم اللائح[5]
است[6] ، و در بعض اخبار تفسير به پيغمبر فرموده، چنانچه از على بن ابراهيم[7] مسنداً
از ابى بصير[8] از حضرت صادق 7 روايت كرده فرمود :
«النَّجْمُ الثّاقِبُ؟» قالَ: ذاکَ رَسول الله 9[9] .
اقول : نجم ثاقب ستاره است كه نورش عالمگير باشد و اين مصاديق بسيار دارد و اطلاق شمس و قمر و كوكب و نجم بر پيغمبر و اميرالمومنين و ائمه طاهرين : در اخبار و زيارات بسيار داريم، مثل الشمس المنيره. و الكوكبُ الدُّرّى، چنانچه اطلاق سيف هم بر اميرالمومنين 7 شده كه دارد: «سيف ذي الجلال»[10] ، و سيفُ الله الاْكبَر، وَ
الْبَحرُ اللُجِّيّ[11] ، و أسدُ الله و أسدُ رسوله[12] و امثال اينها و غرض تشبيه است كه نور
علم اينها و صفات حميده اينها و كمالات اينها و شجاعت اينها، مثل دريايى بىپايان و كوكب درخشنده است و شمشير برنده و شير درنده و نور تابنده و باران ريزنده است و اشباه اينها.
* * *
[1] . علم نور است، خدا آن را در قلب هر كه بخواهد قرار مىدهد. مصباح الشريعة: ص16؛ المسترشد :ص9 و جامع السعادات: ج1، ص39.
[2] . مختصرى از زندگىنامه وى در همين تفسير: ج1، ص334، پاورقى(4) گذشت.
[3] . او ستاره اميرالمؤمنين است و اوست اختر فروزان. ر.ك: الخصال: باب12، ص490، ضمن ح68،الاحتجاج «طبرسى»: ج2، ص101 و بحارالأنوار: ج5، ص219، ضمن ح1.
[4] . ستاره نورانى و ظاهر.
[5] . ر.ك: بحارالأنوار: ج99، ص64 به نقل از مصباح الزائر«سيد ابن طاووس». شايان ذكر است اينفراز در زيارت حضرت امام هادى 7 وارد شده است.
[6] . على بن ابراهيم : مكنّا به ابوالحسن قمى، از علماى شيعه در قرن سوم هجرى و از جمله راويانحديث است كه مورد وثوق و اطمينان اصحاب حديث مىباشد. وى در زمان امام حسنعسكرى 7 زندگى مىكرده است. على بن ابراهيم بسيارى از علوم را نزد پدر بزرگوارشانفراگرفتند و از ايشان هم احاديث زيادى نقل كردهاند. گفته شده كه هفت هزار و صد و چهل موردحديث از وى نقل شده است كه شش هزار و دويست مورد را از پدرشان نقل فرمودهاند. از بزرگانحديثى همچون احمد بن محمد بن خالد برقى، اسحاق بن ابراهيم و سلمة بن خطاب و ... روايتنقل كرده است. وكسانى همانند محمد بن يعقوب كلينى، محمد بن موسى بن المتوكل و ... از وىنقل روايت نمودهاند. براى على بن ابراهيم تأليفاتى نيز ذكر كردهاند از جمله: التفسير، الناسخوالمنسوخ، قرب الإسناد، المغازى و فضائل اميرالمؤمنين و.... تاريخ وفات على بن ابراهيم دقيقاًمشخص نيست، ولكن گفته شده تا سال 307 هجرى زنده بوده است. ر. ك: موسوعة طبقاتالفقهاء: ج4، ص265.
[7] . مختصرى از زندگى نامه وى، در همين تفسير: ج1، ص268، پاورقى(2) گذشت.
[8] . ]در پاسخ به پرسش درباره اختر فروزان[، فرمود: آن پيامبر خدا 9 است. ر.ك: تفسير قمى :ج2، ص411 و تفسير البرهان: ج8، ص258، ح3.
[9] . شمشير خداىِ شكوهمند و بزرگوار. ر.ك : المزار «شهيد اول»: ص47 و بحار: ج97، ص287.
[10] . درياى ژرف. ر.ك: مشارق انوار اليقين: ص342.
[11] . شير خدا و شير رسول خدا.
[12] . هيچ كس نيست مگر اينكه نگاهبانى بر او گماشته شده است.
آیه 3 «النَّجْمُ الثّاقِبُ»
- بازدید: 637