آيات (10 - 12)
وَ أَمّا مَنْ أُوتِىَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ
فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً
وَ يَصْلى سَعِيراً
ترجمه :
10. و اما كسى كه داده شود نامه عملش از عقب سرش.
11. پس زود باشد كه فرياد زند و تمناى مرگ كند كه اى كاش به حال موت بودم يا مىمردم.
12. و مىافتد سعير جهنم را و واصل مىشود به آتش افروخته[1] .
تفسير :
]هلاك شوندگان، كارنامهشان از پشت سر به آنها داده مىشود[
(وَ أَمّا مَنْ أُوتِىَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ) در بسيارى از آيات تعبير به شمال كرده و در اين آيه وراء ظهر و جمع بين اين دو به آن است كه صورتش را برگردانند به عقب سر و دست چپ او را فرو برند در بدن و از عقب سر بيرون آورند و نامه را به دست چپ
دهند از عقب سر. و ممكن است بگوييم دستها را از عقب بستهاند و صورت را برگردانند به عقب و نامه به دست چپ داده شود و اين براى كسى است كه يك عمل صالح در نامهاش نباشد و ايمان هم نداشته باشد كه نامه او سياه و غرق معاصى باشد.
(فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً) «ثبور» ضجه و فرياد و ناله است كه مىفرمايد: (وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحْصاها)[2] ، (وَ أَمّا مَنْ أُوتِىَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِى لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ * وَ
لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ * يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ)[3] .
(وَ يَصْلى سَعِيراً) «سعير» برافروختگى و شعله آتش است، چنانچه مىفرمايد : (وَ إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ)[4] و مىفرمايد: (وَ كَفى بِجَهَنَّمَ سَعِيراً)[5] . «ويصلى» پرتاب
مىشود و تماس مىگيرد با شعلههاى آتش كه دارد شعله آتش او را بالا مىاندازد كه توهّم مىكند از جهنم بيرون مىافتد، ولكن با عمود آتشى بر فرقش مىزنند مىرود تا قعر جهنم[6] و هميشه در اين حال است و آيه شريفه را به اين نحو تفسير كردند: (وَ لَهُمْ
مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيها)[7] ، (وَ أَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا
فَمَأْواهُمُ النّارُ كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها أُعِيدُوا فِيها)[8] .
* * *
[1] . ترجمه ديگر: و اما كسى كه كارنامهاش از پشت سرش به او داده شودƒ 10 زودا كه هلاك خويش خواهدƒ 11 و در آتش افروخته درآيدƒ 12.
[2] . و كارنامه عمل شما در ميان نهاده مىشود، آنگاه بزهكاران را از آنچه در آن است بيمناكمىبينى، و مىگويند: اى واى برما، اين چه نامهاى است كه هيچ كار كوچك و بزرگى رافرونگذاشته، جز اينكه همه را به حساب آورده است. سوره كهف: آيه 49.
[3] . و اما كسى كه كارنامهاش به دست چپش داده شود، گويد: اى كاش كتابم را دريافت نكرده بودم.و از حساب خود خبردار نشده بودم. اى كاش آن مرگ كار را تمام مىكرد. سوره حاقه :آيات 25 - 27.
[4] . و آنگه كه جحيم را برافروزانند. سوره تكوير: آيه 12.
[5] . و براى آنان دوزخ پر شراره بس است. سوره نساء: آيه 55.
[6] . ر. ك: مقاتل بن سليمان: ج2، ص380؛ تفسير سمرقندى: ج3، ص36 و تفسير روض الجنان :ج13، ص314.
[7] . و براى ]وارد كردن ضربت بر سر[ آنان گُرزهاى آهنين است. هربار بخواهند از شدت غم، از آنبيرون روند در آن باز گردانيده مىشوند. سوره حج: آيات 21 - 22.
[8] . و اما كسانى كه نافرمانى كردهاند، پس جايگاهشان آتش است. هربار كه بخواهند از آن بيرون بيايند، در آن بازگردانيده مىشوند. سوره سجده: آيه 20.
آیات 10 تا 12
- بازدید: 515