أبوالقاسم حسكانى حنفى به سند خويش از امام حسين عليه السلام روايت كرده كه آن حضرت از ابوسعيد خدرى اينگونه شنيده است:
يك روز هنگام غروب بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم وارد شدم در حالى كه حضرت سر بر دامن على عليه السلام نهاده وخوابيده بود، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بيدار شده به على عليه السلام فرمود: آيا نماز عصر را خواندهاى؟ على عليه السلام پاسخ داد:
نه اى رسول خدا، دوست نداشتم در اين حالت كسالتى كه شما داشتى سرتان را از روى پايم بلند كنم.
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اى على، دعا كن تا خدا خورشيد را براى تو برگرداند.
على عليه السلام به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم عرض كرد: شما دعا كنيد من آمين مىگويم.
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم دست به دعا برداشته چنين گفت: خدايا، على در حال فرمانبردارى از تو واز پيامبرت بوده، خورشيد را براى وى برگردان.
ابوسعيد مىگويد: به خدا سوگند، خورشيد در حالى كه از آن صدايى همچون صداى حركت قرقره بر گوشم مىرسيد بالا آمد تا آنكه كاملاً آشكار شده وسفيد و درخشان ديده شد.
اين حديث را ابن تيميه 1وابن كثير 2از كتاب تصحيح ردّالشمس نوشتۀ حاكم حسكانى نقل كردهاند.
دانشمندِ برجستۀ شيعه شيخ مفيد نيز نام وى را در رديف روايت كنندگان حديث ردّالشمس آورده است. 3
همچنين علاّمۀ حلّى در منهاج الكرامة حديث را از ابو سعيد وجابر روايت كرده 4، كه عبارت وى را در حديث جابر بن عبداللّٰه انصارى آورديم.
وى در كتاب ديگرش نيز حديث را از چند تن از صحابه روايت كرده كه يكى از آنها ابو سعيد خدرى است. 5
فضل بن حسن طبرسى 6وعلى بن عيسى اربلى 7نيز حديث را از چهار تن روايت نمودهاند كه يكى از آنها ابوسعيد خدرى است.
همچنين شيخ ابوالفتوح رازى نيز در تفسيرش نام وى را در شمار راويان حديث ردّالشمس ذكر كرده است 8، روايت او را در احاديث اسماء بنت عميس ذكر كرديم.
پاورقی:
1) . منهاج السنّة، ج 8، ص 191-192.
2) . البداية والنهاية، ج 6، ص 345-346.
3) . ارشاد، ج 1، ص 345-346.
4) . منهاج الكرامة، ص 171-172. 5) . كشف اليقين، ص 132-133، ح 126.
6) . اعلام الورى، ج 1، ص 350.
7) . كشف الغمّة، ج 1، ص 494.
8) . روض الجنان، تفسير سورۀ مائده.
ابو سعيد خدرى
- بازدید: 523