آيات (34 - 36)
(يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ)
(وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ)
(وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ)
ترجمه :[1]
تفسير :
]فرار اهل محشر از يكديگر[
اين كسانى كه در دنيا فوق العاده به آنها علاقه و محبت داشتند و هر چه خواست آنها بود، انجام مىدادند و كمال شوق و دلبستگى به آنها داشتند، از يكديگر فرار مىكنند: (يَوْمَ يَفِرُّ[2] الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ) و ذكر اَخ از باب مثال است و اُخت هم حكم
اَخ دارد و رفقا و دوستان هم كه با آنها برادرى و برابرى مىكرد، از تمام آنها فرار مىكند و بسا خصم آنها مىشود و عداوت پيدا مىكند كه مىفرمايد: (الاَْخِلّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلّاَ الْمُتَّقِينَ)[3] .
(وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ) ذكر اُم و اَب براى شدت علاقه و ارتباط است و از اَجْداد و جَدّات[4] و اَعْمام و عَمّات[5] و اَخوال و خالات[6] و اَبناء و بَنات[7] آنها هم به طريق
اولى فرار مىكند.
(وَصاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ) «صاحبه» زوجه است و همين نحو كه زوج از زوجه فرار مىكند، زوجه هم از زوج فرار مىكند. «بَنِيه» ابناء رجل هستند و بنات هم حكم ابناء را دارند و اين هم شامل بلا واسطه و مع الواسطه كه نواده و ذرارى باشند مىشود. و بالجمله، هر كس كه ارتباط نسبى يا حسبى يا رفاقتى يا معاشرتى و دوستى داشته باشد از او فرار مىكند، احدى به فكر ديگرى نيست، تمام گرفتار عمل خود هستند: (كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ * إِلّا أَصْحابَ الْيَمِينِ)[8] ، (فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ * وَ لا يُوثِقُ
وَثاقَهُ أَحَدٌ)[9] .
* * *
[1] . روزى كه آدمى از برادرشƒ 34 و از مادرش و پدرشƒ 35 و از همسرش و پسرانش مىگريزدƒ 36.
[2] . فرار: در قرآن برچهار وجه آمده است: 1) به معنى گريختن در (شعراء21:): «آنگاه چون از شماترسيدم از شما گريختم». و در (احزاب: 16): «بگو: اگر از مرگ يا كشته شدن بگريزيد، هرگز اينگريز براى شما سود نمىبخشد». 2) به معنى دشوار داشتن در (جمعه8:): «بگو همان مرگى كه ازآن مىگريزيد». يعنى از آن اكراه داريد. 3) به معنى رميدن در آيه فوق آمده: «روزى كه انسان ازبرادرش و... بگريزد». 4) به معنى دور شدن در (نوح6:) آمده است: «ولى دعوت من جز برگريزشان نيفزود». يعنى بر دور شدنشان. و در آيه 50 سوره ذاريات از يك نوع ديگر از فرار سخنبه ميان آمده است: «پس به سوى خدا بگريزيد، كه من براى شما از جانب او هشدار دهندهاىآشكارم». در روايات و تفاسير اين فرار را به معنى حج گزاردن، فرار از آنچه شما را از اطاعتبازدارد، از پيروى شيطان فرار كنيد به اطاعت رحمان، فرار از عقاب الهى به ايمان، از خود فراركنيد و به حق قرار گيريد، آمده است. ر.ك: دانشنامه قرآن: مدخل«فرار».
[3] . در آن روز، ياران - جز پرهيزگاران - بعضىشان دشمن بعضى ديگرند. سوره زخرف: آيه 67.
[4] . اَجداد(جمع جد): پدر بزرگها. جَدّات(جمع جَدّه): مادر بزرگها.
[5] . اَعْمام(جمع عم): عَموها. عَمّات(جمع عَمّه): عَمّهها.
[6] . اَخوال (جمع خال): دائىها. خالات (جمع خاله): خالهها.
[7] . اَبناء(جمع ابن): پسران؛ فرزندان ذكور. بَنات(جمع بنت): دختران؛ فرزندان اُناث.
[8] . هر كسى در گرو دستاورد خويش است، به جز ياران دست راست. سوره مدثر: آيات 38 - 39.
[9] . پس در آن روز هيچ كس چون عذاب كردن او، عذاب نكند. و هيچ كس چون دربند كشيدن او، دربند نكشد. سوره فجر: آيات 25 - 26.
آیات 34 تا 36
- بازدید: 926