آيات (20 - 21)
ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ
ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ
ترجمه :
20. پس از آنكه مدت شما منقضى شد و اجل در رسيد.
21. پس از آن مىميراند او را پس زير خاك مىكند و در قبر مىخواباند[1] .
تفسير :
]اقسام مرگ[
(ثُمَّ أَماتَهُ) چند قسم موت داريم: قسم معروفش همين موت حيوانى است كه روح حيوانى كه عبارت از بخار است تمام مىشود، مثل چراغى كه خاموش شود و اين هم دو نحو است: يكى، موت طبيعى كه نفت چراغ و قوه برق تمام شود خاموش مىشود و يكى، موت تصادفى كه اخترامى مىگويند مثل اينكه باد چراغ را خاموش كند، اين تصادفات كه امروزه واقع مىشود يا سقوط از بام يا نزول بلا مثل وبا و طاعون و زير آوار رفتن و حريق و امراض مهلكه و غرق و اشباه اينها. و به اين مدت، دستگاه دنيوى او طى شده و عالم ديگرى براى او پيش مىآيد كه مىفرمايد: (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ)[2] .
و يك قسم موتِ علم و معرفت است كه جاهل مرده مجسم است :
النَاسُ مَوْتَى وَأَهْلُ الْعِلْمِ أَحْيَاءُ[3] عَلَى الهُدَى لِمَنِ اسْتَهْدَى أدِلّاءُ[4]
از اميرالمومنين 7 مروى است: يك قسم، موتِ ايمان است كه كافر و مشرك و
منافق و معاند و ناصب كه از قابليت هدايت افتادهاند، مردهاند: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا للهِِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ)[5] ، (إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ
الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ)[6] .
(فَأَقْبَرَهُ) بر حسب متعارف كه اموات را در قبر مىگذارند، و الّا بسا به غرق يا به دريا يا به خوراك حيوانات درنده، بلكه ابدان كفار را نبايد دفن كرد، بايد در بيابان انداخت. ولى هر جا روند همانجا حكم قبر دارد و فرمودند :
«الْقبرُ إمّا رَوضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ أوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النّيرانِ»[7] .
يا درى از بهشت به قبر او باز مىشود و به قدر مَدّ بصر توسعه پيدا مىكند و همه روزه ملائكه با تحف و هدايا بر او وارد مىشوند، يا درى از جهنم باز مىشود و ضيق مىشود كه استخوانها در هم فرو مىرود و ملائكه عذاب با سياط و اَعمده[8] آتشى بر
او وارد مىشوند كه فرمود: «إذا ماتَ ابنُ آدَمَ قامَتْ قِيامَتُهُ»[9] .
و روح او به قالب مثالى، يا وادى السلام يا برهوت مىبرند با صلحا يا اشقيا.
* * *
[1] . ترجمه ديگر: سپس راه را بر او آسان گردانيدƒ 20 آنگاه به مرگش رسانيد و در قبرش نهادƒ 21.
[2] . و پيشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته خواهند شد. سوره مومنون: آيه 100.
[3] . مردم مردهاند واهل علم زندهاند. ر. ك: الدرّ المختار: ج1، ص43؛ شرح الأسماء الحسنى: ج1،ص207 و شجره طوبى: ج2، ص388.
[4] . به درستى كه اهل علم براى خواهان هدايت دليل و راهنمايند. ر. ك: تاريخ بغداد: ج5، ص157؛تفسير قرطبى: ج16، ص342؛ الدرّ المختار: ج1، ص43 و شجره طوبى: ج2، ص387.
[5] . اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چون خدا و پيامبر، شما را به چيزى فراخواندند كه به شما حياتمىبخشد، آنان را اجابت كنيد. سوره انفال: آيه 24.
[6] . البته تو مردگان را شنوا نمىگردانى، و اين ندا را به كران - چون پشت بگردانند - نمىتوانىبشنوانى. سوره نمل: آيه 80.
[7] . قبر يا باغى از باغهاى بهشت و يا گودالى از گودالهاى آتش جهنم است. ر.ك: الخرائج والجرائح :ج1، ص172؛ تخريج الاحاديث والآثار: ج1، ص250 و بحار الأنوار: ج6، ص214، ضمن ح2.
[8] . سياط(جمع سوط): تازيانهها. اَعمده(جمع عمود): گرزهاى آهنى.
[9] . هنگامى كه فرزند آدم مىميرد، قيامت او بر پا مىشود. ر.ك: تخريج الأحاديث والآثار: ج1،ص436؛ تفسير الآصفى: ج1، ص31 وبحار الأنوار: ج58، ص7. (با اندكى تفاوت).
آیات 20 و 21
- بازدید: 495