مرحوم كلينى - صاحب كتاب شريف كافى - به نقل از برادرش، اسحاق بن يعقوب حكايت نمايد:
سؤال هاى مختلفى را نوشتم وخدمت وكيل خاصّ امام زمان عجّل اللّه تعال فرجه الشّريف، به نام ابوجعفر محمّد بن عثمان عَمرى رفتم واز او تقاضا كردم تا جواب سؤال هاى مرا از حضرت حجّت عليه السلام دريافت نمايد.
پس از گذشت مدّتى كوتاه، جواب كلّيه آن سؤ ال ها را به عنوان توقيع آن حضرت - به اين شرح - دريافت كردم:
آنچه پيرامون منكرين ومخالفين من از خويشان من وپسر عمويم سؤ ال كردى، پس بدان كه بين خداوند متعال وهيچ يك از بندگانش خويشاوندى وجود ندارد؛ وهر كه منكر من باشد، من نيز از او بيزار هستم وبايد بداند كه راه او همچون راه پسر حضرت نوح عليه السلام مى باشد.
وامّا نسبت به عمويم جعفر وفرزندانش، همانند راه وروش برادران يوسف عليه السلام است.
وامّا نسبت به فقّاع، حرام مى باشد؛ ولى آب جو - كه در منازل گرفته مى شود - مانعى ندارد.
و آنچه از اموال - به عنوان خمس، زكات وديگر وجوهات شرعيّه را كه از شما - دريافت مى كنيم، جهت تطهير وتزكيه - نفوس وثروت خود - شما است، هر كه مايل بود بپردازد وهر كه مايل نبود نيازى به آن نيست.
ونسبت به زمان ظهور وفرج، مربوط به خداوند متعال است وهر كه تعيين وقت نمايد، دروغ گفته است.
وكسانى كه معتقد باشند كه امام حسين عليه السلام زنده است وكشته نشده، كافر وگمراه خواهند بود.
وحوادث ومسائلى كه رخ مى دهد به علماء وفقهاء - راويان احاديث ما مراجعه كنيد، چون كه آن ها حجّت من بر شما ومن حجّت خدا بر آن ها هستم.
امّا محمّد بن عثمان عَمرى، خداوند از او واز پدرش راضى وخوشنود باشد؛ او مورد وثوق من ونوشته هاى او همانند نوشته من مى باشد.
وامّا محمّد بن علىّ بن مهزيار اهوازى، خداوند دل او را نورانى وروشن نمايد وشكّهاى او را زايل گرداند.
وآن مقدار پولى را - كه طبق وصيّت اسحاق با فروش كنيزانِ آوازه خوانش - براى ما فرستاده، مورد قبول نيست؛ مگر آن كه طاهر گردد، چون اُجرت وقيمت غنا وآوازه خوانى حرام است.
امّا محمّد بن شاذان، مردى از شيعيان ودوستان ما مى باشد.
وابوالخطّاب محمّد بن ابو زينب، ملعون - وخبيث است ونيز اصحاب وياران او ملعون هستند، با آن ها هم نشين وهم سخن مباش، چون كه من وپدران من از آن ها بيزار مى باشيم.
وآن هائى كه اموال ما را - وآنچه مربوط به ما باشد - بى جهت حلال ومباح بدانند ومصرف كنند - آن اموال برايشان - همچون آتش دوزخ خواهد بود.
وامّا خمس - يعنى سهم امام وسهم سادات - را براى شيعيان ودوستان خود حلال ومباح كرده ايم وتا هنگام ظهور، مى توانند مورد استفاده قرار دهند.
وآن هائى كه در دين وشريعت خداوند متعال ويا نسبت به ما - اهل بيت عصمت وطهارت - شكّ دارند، اگر توبه كنند پذيرفته است ونيازى نداريم كه براى ما چيزى ارسال نمايند.
ونسبت به علّت وقوع غيبت: اوّلا كه خداوند متعال در قرآن فرموده است: (ولا تَسْئَلُوا عَنْ أشْياءَ إنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ).(9) يعنى؛ از بعضى مسائل سؤال نكنيد، چون كه موجب ناراحتى شما خواهد شد.
و ثانيا هر يك از ائمّه اطهار وپدرانم در حكومتِ يكى از ظالمان قرار گرفته بودند؛ ولى من هنگامى ظهور مى نمايم كه هيچ ظالمى قدرت واراده اى ندارد.
امّا اين كه چگونه از وجود من در زمان غيبت استفاده وبهره گيرى شود؟
همانا جريان وموضوع غيبت من همانند خورشيد است كه ابر جلوى آن را پوشانيده باشد، بدانيد كه من براى موجودات زمينى وسيله امنيّت وآسايش هستم، همان طورى كه ستارگان براى اهل آسمان امان هستند.
و از آنچه برايتان مفيد نيست وسودى ندارد، سؤ ال نكنيد وخود را به زحمت نيندازيد، وسعى نمائيد براى تعجيل ظهور وفرج من بسيار دعا كنيد.
و در خاتمه، اى اسحاق! سلام بر تو وبر كسانى باد كه از نور هدايت ما اهل بيت عصمت وطهارت پيروى كنند.(10)
پاورقی:
(9) سوره مائدة: آيه 101.
(10) غيبة شيخ طوسى: ص 176، ح 247، إ كمال الدّين:ص 483، ح 4، الخرايج والجرايح: ج 3، ص 1113، ح 30، احتجاج طبرسى:ج 2، ص 542، ح 344، إعلام الورى:ج 2، ص 270.