مرحوم شيخ صدوق، كلينى، طبرسى وبرخى ديگر از بزرگان، به نقل از حسن بن فضل حكايت كنند:
روزى وارد عراق شدم وبر اين تصميم بودم كه خار نشوم وحركت نكنم، مگر آن كه شواهد ونشانه هاى كافى از حضرت ولىّ عصر، امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف دريابم ودر ضمن با خود گفتم: آن قدر اينجا مى مانم تا به خواسته خود برسم، گرچه فقير شوم وبا گدائى امرار معاش كنم.
پس از گذشت چند روزى، نزد يكى از سفيران ونمايندگان حضرت به نام محمّد بن احمد آمدم واز او در رسيدن به مقصود خود تقاضاى كمك كردم.
او در جواب اظهار داشت: داخل فلان مسجد برو، آن جا شخصى را ملاقات مى كنى كه تو را راهنمائى مى نمايد.
به همين جهت حركت كردم وهنگامى كه وارد آن مسجد شدم، شخصى نزد من آمد وچون نگاهش بر من افتاد خنديد وگفت: غمگين وناراحت مباش، در همين سال به سفر حجّ خواهى رفت وسپس سالم به سوى خانواده وفرزندانت برمى گردى.
با شنيدن اين پيش بينى ها، دلم آرام گرفت ومطمئن شدم، ولى با خود گفتم: بايد حتما نشانه ودليل آن را ببينم، إنشاءاللّه.
موقعى كه به منزل بازگشتم، شخصى كيسه اى را كه در آن چندين دينار وتعدادى لباس بود، درب منزل آورد وتحويل من داد؛ وپس از خا حافظى رفت.
در آن حال بسيار افسرده خاطر شدم وبا خود گفتم: نصيب وسهم من همين بوده است؛ واز روى نادانى آن ها را به ضميمه نامه اى گلايه آميز پس دادم.
پس از گذشت مدّتى از اين كار جاهلانه خود پشيمان شده وگفتم: نسبت به مولايم حضرت صاحب الا مر عليه السلام كافر وبى اعتبار شده ام، لذا نامه اى ديگر نوشتم واز كردار ناشايست خود، عذرخواهى كرده واظهار پشيمانى وتوبه نمودم.
و چون نامه را فرستادم، حركت كردم تا براى انجام واقامه نماز آماده شوم.
در اين بين فكرهاى گوناگونى مرا احاطه كرده بود؛ ودر افكار خويش غوطه ور بودم كه ناگهان همان شخصى كه كيسه پول ولباس ها را آورده بود، دو مرتبه وارد شد ومرا مخاطب قرار داد واظهار نمود: اى حسن بن فضل! رفتار بدى را انجام دادى، چون كه هنوز امام ومولايت را نشناخته اى.
سپس در ادامه سخن خويش افزود: ما در بعضى موارد جهت تبرّك مقدار اندكى پول وغيره براى دوستانمان مى فرستيم، بدون آن كه از ما سؤ ال وتقاضائى كرده باشند؛ وسپس آن شخص نامه اى را به دستم داد ورفت.
هنگامى كه نامه را گشودم، در آن چنين مرقوم شده بود:
اى حسن بن فضل! در رابطه با اين كه هديه ما را برگرداندى اشتباه كرده اى، پس اگر چنانچه به درگاه خداوند متعال توبه نمائى، خداوند توبه ات را پذيرا مى باشد.
امّا نسبت به مقدار دينارى كه برايت فرستاده بوديم وآن ها را برگرداندى، در موردى ديگر مصرف كرديم؛ وليكن لباس را قبول بكن كه براى انجام مراسم ومناسك حجّ، در اين لباس احرام ببندى.(6)
پاورقی:
(6) اصول كافى: ج 1، ص 520، ح 13، إ كمال الدّين: ص 490، ح 13، إعلام الورى طبرسى: ج 2، ص 263.