2 «الَّذِينَ يُظاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسائِهِمْ ما هُنَّ أُمَّهاتِهِمْ إِنْ أُمَّهاتُهُمْ
إِلاَّ اللاّئِى وَلَدْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً وَ إِنَّ
اللّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ»
ترجمه:
2. كسانى كه ظهار مىكنند از زنهاى خود، نيستند آنها مادران آنها. نيست
مادران آنها مگر زنهايى كه زائيدهاند آنها را و محققاً اينها هرآينه مىگويند قول
منكر و بىجا و بىموقع[1].
تفسير:
[حرام بودن ظهار و كفاره آن]
از اين آيه استفاده مىشود كه حرام است ظِهار و نبايد ظهار كرد و زن بر شوهر
حرام نمىشود. سپس خداوند كفارؤ اين معصيت را بيان مىفرمايد، چنانچه بسيارى از
معاصى هست كه كفاره دارد، مثل افطار شهر رمضان كه اگر به حرام باشد كفارؤ جمع
دارد[2] و اگر به حلال باشد، مخيّر در يكى از كفارات ثلاث است و در خصوص
جماع، به تكرار او كفاره مكرر مىشود و مثل كفارؤ قتل عمدى يا خطايى حتى قتل
بعض كفار و مثل كفارؤ خلف نذر يا عهد يا يمين[3] و غير اينها كه در فقه، يك كتاب،
كتاب كفارات بيان شده. مىفرمايد: «وَ إِنَّ اللّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ»[4] خداوند عفو مىفرمايد
و مىگذرد از اين معصيت، اگر از روى جهل و نادانى باشد، يا به دادن كفاره از گناه
مىگذرد و عفو مىفرمايد كه اصلاً معنى كفاره، كفاره از گناه است كه تكفير مىشود.
[1]. ترجمه ديگر: از ميان شما كسانى كه زنانشان را «ظهار» مىكنند [و مىگويند: پشت تو چون پشت
مادر من است] آنان مادرانشان نيستند. مادران آنها تنها كسانىاند كه ايشان را زادهاند، و قطعاً آنها سخنى زشت و باطل مىگويند، ولى خدا مسلّماً درگذرنده آمرزنده است.
[2]. كفاره جمع: روزه گرفتن دو ماه پى در پى و اطعام شصت مسكين و آزاد كردن يك بنده.
[3]. يمين: سوگند.
[4]. عَفُوّ: اين واژه از اسماى خداوند و به معنى درگذرنده مىباشد كه وزن صرفى آن ـ صيغه مبالغه ـ دلالت بر كثرت آن دارد. اين اسم در قرآن كريم پنج مرتبه استعمال شده كه در تمام موارد، قرين اسم غفور است. نساء:43،99،149؛ حج:60 و آيه فوق. اسم عفو جزء اسماء جمالى خداوند است كه گوياى رحمت امتنانى وى مىباشد. با ظهور سلطنت اين اسم، نتايج سوء افعال عباد محو مىگردد كه در اينجا بايد بدين نكته توجه داشت كه امور مورد عفو الهى، فقط از زمره امورى محسوب مىشود كه موجب تغيير استعداد باطن عباد نگشته باشد، چه اين امور تحت سيطره اسم منتقم قرار خواهد گرفت. غزالى در مقام فرق بين عفو و مغفرت بر اين باور مىباشد كه منزلت عفو بيشتر از مغفرت است. زيرا در مقام عفو كل مسئله محو مىگردد، در حالى كه در مغفرت مسئله مورد نظر پوشيده مىشود. پس بخشش در عفو بيشتر از مغفرت است. ر.ك: دانشنامه قرآن، مدخل «عَفُوّ».
آیه 2 «الَّذِينَ يُظاهِرُونَ..»
- بازدید: 490