5 «الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ»
6 «وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ»
ترجمه:
5. و شمس و قمر به حساب معيّن خَردَلى و دقيقهاى تخلف ندارند.
6. و نجم و شجر سجده مىكنند[1].
تفسير:
[اشاره آيه به خورشيد، زمين و ماه از باب اهميّت آنهاست]
«الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ» ذكر شمس و قمر از باب اهميّت آنهاست
و فوايدى كه از آنها استفاده مىشود و كلمؤ «بِحُسْبانٍ» مفسرين نظر به عقيدؤ قدما
كه اين سيارات و ثوابت حتى كرسى و عرش را دور كرؤ زمين چرخ مىخورند،
مىگويند:عرش در شبانه روز تمام اين كرات و افلاك را دور كرؤ زمين به توالى در
دائرؤ معدّل دور مىزند و شمس بر خلاف توالى در مدت يك سال كه (365) روز
و كسرى در خط نصف النهار سير مىكند و قمر در مدت (28) روز و كسرى و ساير
سيارات در مدت معيّنى، لكن اين عقيده امروز بالحس و الوجدان باطل است و كرؤ
زمين دو حركت دارد: يكى وضعى كه دور خود مىچرخد تشكيل شب و روز مىدهد
و ديگر، انتقالى كه دور كرؤ شمس در مدت يك سال و قمر دور كرؤ شمس در مدت
يك ماه تقريبى[2].
اقول: اين آيؤ شريفؤ «الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ» در مقام سير شمس و قمر
و كرؤ زمين نيست، بلكه مفاد آيؤ شريفه اين است كه حساب ايام و ليالى و شهور
و سنوات و فصول به توسط شمس و قمر است كه از زمان آدم تا انقراض عالم
حسابش به توسط شمس و قمر مىشود چند سال و چند ماه و چند ساعت و چند دقيقه
و چند ثانيه بلكه تا عاشره[3] و اين، نعمت بسيار بزرگى است كه اگر شمس و قمر نبود
معلوم نمىشد.
[تمام موجودات داراى شعورند]
«وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ» بعضى تفسير كردند «نجم» را به نباتات كه
استقامت ندارند و شجر را به درختان و سجدؤ آنها را سايؤ آنها كه بر زمين مىافتد
مىگويند[4]، بعضى تفسير كردند به ستارهها كه سايه مىاندازند[5] و غير اينها و تمام
اينها مبنى بر اين است كه غير جنّ و انس و ملك را صاحب شعور و عقل و درك
نمىدانند و آيات شريفه بسيار صراحت دارد كه تمام مخلوقات ارضى و سماوى شعور
و ادراك و فهم دارند، تسبيح مىكنند و سجده دارند و معرفت به خدا و انبيا و اوليا
دارند و زبان دارند، مىگويند و مىشنوند و مىفهمند: «وَ إِنْ مِنْ شَىْءٍ إِلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ
وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ»[6]، «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِى السَّمواتِ وَ الْأَرْضِ
وَ الطَّيْرُ»[7]، «وَ للّهِِ يَسْجُدُ ما فِى السَّمواتِ وَ ما فِى الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ»[8] و
بسيارى ديگر از آيات و انبيا و ائمّه، زبان آنها را مىدانستند حتّى زبان مورچه، در حقّ
داوود و سليمان مىفرمايد: «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ»[9] و مىفرمايد: «وَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ
مِنَ الْجِنِّ وَ الاْءِنْسِ وَ الطَّيْرِ»[10] و قضيّؤ كلام نمله[11] و قضيّؤ هدهد[12] كه تمام در سورؤ
نمل است. پس از اين مىگوييم نجوم و اشجار و ساير موجودات، سجده مىكنند للّه
و تسبيح مىكنند، فقط جماعتى از جنّ و انس مشرك شدند و براى غير خدا سجده
مىكنند.
* * *
[1] . ترجمه ديگر: خورشيد و ماه بر حسابى رواناند5 و بوته و درخت چهرهسايانند6.
[2] . همانطور كه قبلاً نيز اشاره شد ماه يا همان قمر در مدت 28 روز به دور زمين مىچرخد و نه به
دور خورشيد.
[3] . به تعبير ديگر: يك دهم ثانيه.
[4] . ر.ك: تفسير مقاتل بن سليمان: ج3، ص303؛ تفسير تسترى: ص131 و تلخيص البيان: ص320.
[5] . ر.ك: تفسير مجاهد: ج2، ص639؛ تفسير سمرقندى: ج3، ص358 و تفسير ثعلبى: ج9، ص178.
[6] . و هيچ چيز نيست مگر اينكه در حال ستايش، تسبيح او مىگويد، ولى شما تسبيح آنها را در نمىيابيد. سوره إسراء: آيه 44.
[7] . آيا ندانستهاى كه هر كه و هر چه در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مىگويند، و پرندگان نيز در حالى كه در آسمان پر گشودهاند تسبيح او مىگويند؟ سوره نور: آيؤ 41.
[8] . و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين از جنبندگان و فرشتگان است، براى خدا سجده مىكنند. سوره نحل: آيؤ 49.
[9] . ما زبان پرندگان را تعليم يافتهايم. سوره نمل: آيه 16.
[10] . و براى سليمان سپاهيانش از جنّ و انس و پرندگان جمعآورى شدند. همان، آيه 17.
[11] . ر.ك: همين تفسير: ج15، ص318 ذيل تفسير آيه 18 سوره نمل.
[12] . ر.ك: همان، ذيل تفسير آيه 20 سوره نمل.
آیات 5 و 6
- بازدید: 594