فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّکَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ
ترجمه :
149. پس از اين كفار و مشركين بپرس كه رأى و عقيده اينها چيست. آيا براى پروردگار تو دخترانى هست و براى آنها پسرانى؟[1]
تفسير :
]پاسخى به معتقدان جسمانيت خدا[
تمام طبقات كفار و مشركين و بسيارى از مسلمين خدا را جسم مىدانند و براى او مكان قائلند. مشركين ملائكه را دختران خدا مىدانند. يهود آدم را پسر خدا مىدانند، در اين تورات رايج، خود و عُزَير را ابن الله گفتند. نصارا، عيسى را ابن الله گفتند. بسيارى از فِرَقِ مسلمين، جسميّه[2] قائلند و گفتند روى عرش نشسته و همه جا را مشاهده مىكند[3] و فرداى قيامت مومنين او را مىبينند و كفار محروم هستند از مشاهده او. بايد اولاً، از اينها پرسيد كه خداوند كه پدر ملائكه و آدم و عُزَير و عيسى بلكه يهود گفتند: (نَحْنُ أَبْناءُ اللهِ)[4] پدر ايشان است، مادر ملائكه و آدم و اينها كه بود؟ يا بايد بگويند خدا زاييده بدون زن پس خدا العياذ بالله زن بوده شوهر او كه بوده و خدا مادر آنها مىشود و اگر بگويند خدا پدر آنها بوده زن خدا كه بوده؟ اگر بگويند حور العين بودند، مىگوييم حور العين را كه زاييده؟ لابد مىگويند خدا پس خدا با دختران خود جمع شده.
و ثانياً، اگر دختر خوب است، چرا شما از دختر متنفريد كه مىفرمايد : (وَإِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالاُْنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ * يَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِى التُّرابِ أَلا ساءَ ما يَحْكُمُونَ)[5] و مىفرمايد: (أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الاُْنْثى * تِلْکَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِيزى)[6] و اگر بد است چرا
نسبت به خدا مىدهيد، لذا مىفرمايد: (مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً)[7] و با مجسمه مىگوييم اگر خدا جسم باشد سر تا پا احتياج دارد به تمام اجزاى بدن و به مكان و اين اجزاى بدن و مكان را كى آفريد؟ اگر خدا آفريده باشد، پس قبل از آفريدن چه بوده؟ پس او غير از اينهاست و اگر ديگرى آفريده باشد پس او خداست و لذا مىگوييم تمام اين طبقات در كلمه اول دين لغزش پيدا كردند و به كلى از دين خارج شدند. خداوند وجود صرف، محض الوجود، بحت الوجود است، ماهيت ندارد، محدود نيست، منزه و مبرى از كليه عوارض و احتياجات است. تعالى عما يقول الظالمون، چنانچه مىفرمايد: (سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمّا يَقُولُونَ عُلُوًّا كَبِيراً)[8] .
[1] . ترجمه ديگر: پس، از مشركان جويا شو، آيا پروردگارت را دختران و آنان را پسراناست؟!
[2] . ر.ك. همين تفسير: ج16، ص280 ذيل تفسير آيه 236 سوره عنكبوت.
[3] . ر.ك: دفع شبه التشبيهبأكف التنزيه: ص129 وكشف الظنون: ج2، ص1438 به نقل از ابنتيميه.
[4] . ما پسران خدا هستيم. سوره مائده: آيه 18.
[5] . و هر گاه يكى از آنان را به دختر مژده آوردند، سيه روى شود وخشمگين گردد. از بدىِآنچه به او بشارت داده شده از قبيله خود پنهان مىشود و روى مىپوشاند. آيا او را با خوارىنگاه دارد يا آن را زير خاك كند؟ و چه بد داورى مىكنند. سوره نحل: آيات 58 ـ 59.
[6] . آيا براى شما پسر باشد و براى خدا دختر. اين تقسيمى است بر خلاف عدالت. سوره نجم :آيات 21 ـ 22.
[7] . نه همسرى اختيار كرده نه فرزندى. سوره جن: آيه 3.
[8] . او پاك و منزه است و بلند مرتبهتر از آن است كه مىگويند و بسى والاتر است. سورهاسراء: آيه 43.
آیه 149 «فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّکَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ»
- بازدید: 821