(إِنّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظّالِمِينَ)
(إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِى أَصْلِ الْجَحِيمِ)
(طَلْعُها كَأَنَّهُ رُوُسُ الشَّياطِينِ)
(فَإِنَّهُمْ لآَكِلُونَ مِنْها فَمالِوُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ)
(ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ)
ترجمه:
63. محققاً ما قرار داديم آن شجره زقوم را فتنه و عذاب و بلاء از براى ظلم كنندگان.
64. به درستى كه آن شجره زقوم روييده مىشود و بيرون مىآيد در قعر جهنم يعنى ريشه آن در ته جهنم است.
65. ميوه او كأنه سرهاى شياطين است، يعنى شبيه آنهاست.
66. پس اهل جهنم هرآينه مىخورند از آنها، پس پُر مىكنند از آنها شكمهاى خود را.
67. پس از آن از براى آنها بر آن شجره زقوم مخلوط است به حميم[1] .
تفسير :
]حقيقت و ويژگىهاى درخت زقوم[
(إِنّا جَعَلْناها) مرجع ضمير همان شجره زقوم است. (فِتْنَةً لِلظّالِمِينَ) فتنه در اينجا به معنى گرفتارى است، يعنى ظالمين گرفتار و مبتلا به آن مىشوند و مراد از ظالمين، ظالمين به دين است كه هم به مقدسات دين ظلم كردند هم به نفس خود و هم به انبيا و اوصيا و مومنين. (إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِى أَصْلِ الْجَحِيمِ) يعنى از ته جهنم روييده مىشود. كأنّه ريشه او فرو رفته در قعر جهنم كه اسفل السافلين است و جاى منافقين است (إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْکِ الاَْسْفَلِ مِنَ النّارِ)[2] و بيرون آمده ]و[ جميع طبقات جهنم ]را [شاخههاى او فرو گرفته.
(طَلْعُها كَأَنَّهُ رُوُسُ الشَّياطِينِ) از براى تشبيه به رئوس شياطين وجوهى گفتند: 1. اينكه خداوند صورت شياطين را در جهنم به نحوى قرار داده كه با نگاه به آن وحشت پيدا مىشود، ميوه اين درخت اين نحوه است. 2. اينكه سرهاى شياطين مثل سر مار و حيّه است، گزندگى دارد و وحشتناك است[3] . 3.
ميوهاى است متغير الطعم او را آسن مىگويند و به همين مناسبت مىفرمايد : (مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ)[4] يعنى غير متغير در صفت آب بهشت.
(فَإِنَّهُمْ لاََكِلُونَ مِنْها فَمالِوُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ) روايت شده كه آن قدر گرسنه مىشوند كه الم گرسنگى بر الم عذاب آتش برترى مىكند. از اين شجره زقوم شكمهاى خود را پر مىكنند. و هر چه مىخورند الم جوع برطرف نمىشود و در دل آنها جوشش پيدا مىكند. آب مىطلبند آب آنها از حميم است[5] . كه مىفرمايد: (ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ) و توصيف اين شجره زقوم و حميم را در بسيارى از آيات فرموده، مثل قوله تعالى: (لاَكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ * فَمالِوُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ * فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ)[6] و مثل (إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ * طَعامُ الاَْثِيمِ كَالْمُهْلِ يَغْلِى فِى الْبُطُونِ * كَغَلْىِ الْحَمِيمِ)[7] .
[1] . ترجمه ديگر: در حقيقت، ما آنها را براى ستمكاران مايه آزمايش و عذابى گردانيديمƒ 63آن، درختى است كه از قعر آتش سوزان مىرويد ƒ 64 ميوهاش گويى چونكلّههاى شيطاناستƒ 65 پس دوزخيان حتماً از آن مىخورند و شكمها را از آن پُر مىكنند ƒ 66 سپس برسر آن، آميزهاى از آب جوشان مىنوشند ƒ 67 .
[2] . به درستى كه منافقان در پايينترين درجات دوزخند. سوره نساء: آيه 145.
[3] . ر.ك: تفسير التبيان: ج8، ص502؛ تفسير بغوى: ج4، ص29؛ تفسير غريب القرآن: ص304.
[4] . از آبى كه رنگ و بو و طعمش برنگشته. سوره محمد: آيه 15.
[5] . ر.ك: مجمع البيان: ج8، ص697 و تفسير نور الثقلين: ج6، ص200.
[6] . قطعاً از درختى كه از زقّوم است خواهيد خورد. و از آن شكمهايتان را پر خواهيد كرد.وروى آن از آب جوش مىنوشيد. سوره واقعه: آيات 52 ـ 54.
[7] . آرى! درخت زقّوم. خوراك انسان گناهكار است. چون مسِ گداخته در شكمهامىگدازد. همانند جوشش آب جوشان. سوره دخان: آيات 43 ـ 46.
آیات 63 تا 67
- بازدید: 926