(قالَ تَاللهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ)
(وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّى لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ)
ترجمه :
56. مومن اهل بهشت براى قرينش كه در ميانه جحيم قسم ياد مىكند كه تالله نزديك بود كه تو به اين كفريات كه مىگفتى مرا به هلاكت اندازى مثل خودت.
57. واگر نبود نعمت پروردگار من، هرآينه من هم بودم از احضار شدگان.
تفسير :
(تَاللهِ) قسم از روى تعجب. (إِنْ كِدْتَ) «إنْ» مخففه از مثقله است، يعنى به درستى كه نزديك بود تو به انكار معاد و تكذيب رسول و شرك به خدا و ساير كفريات خود (لَتُرْدِينِ) لتردينى بوده، كسره به جاى يا است و معنى متردى كسى را گويند كه از جاى بلندى سقوط كند، به زبان فارسى پرتاب شود؛ يعنى نزديك بود كه مرا هم مثل خود پرتاب كنى در ميانه آتش.
(وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّى) نعمت پروردگار، هدايت و ارشاد و دلالت و توفيق و افاضه نور ايمان در قلب و حفظ از شياطين و ارباب ضلال و كفار و مشركين و هواى نفس است و اسباب هدايت دو قسم است: ظاهريه و باطنيه. اما اسباب ظاهريه: اعطاى عقل و حواس ظاهره و باطنه و ارسال رسل و انزال كتب و جعل احكام و نصب امام و جعل علما در هر عصر و زمان. و اما باطنيه: افاضه نور در قلوب مومنين و توفيق و دفع شياطين و تأييد و تسديد و نحوه اينهاست و تمام اينها نعمت پروردگار است.
(لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ) «احضار» آوردن مجرم است براى مواخذه و مطالبه و اما براى مثوبات و عنايات، خود حاضر مىشود ]و[ احضارش نمىگويند.
تنبيه :
آنچه به نظر مىرسد اينكه اين قرين از منافقين بوده، زيرا مومنين چندان تماسى با كفار و مشركين نداشتند و اينها دشمنهاى داخلى بودند و به زبان ما زيركى كار مىكردند و آنچه ضرر به اسلام و مسلمين از صدر اول الى كنون وارد شده، از اينها بوده و شاهد بر اين دعوى اينكه كفار و مشركين منكر معاد نبودند ولى منافقين به هيچ دينى معتقد نبودند نه دين يهود و نصارا و نه مشركين.
آیات 56 تا 57
- بازدید: 866