دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ
ترجمه :
9. آن شياطين را به عنف و زجر دفع مىكنند و از براى آنهاست عذاب ثابت لازم[1] .
تفسير :
]معنى «دحور» و «واصب»[
(دُحُوراً) «دحور» دفع به عنف و شدت و سختى است، چنانچه مىفرمايد در خطاب به شيطان: (اُخْرُجْ مِنْها مَذْءوُماً مَدْحُوراً)[2] و مىفرمايد: (جَهَنَّمَ يَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً)[3] و مىفرمايد: (وَ لا تَجْعَلْ مَعَ اللهِ إِلهاً آخَرَ فَتُلْقى فِى جَهَنَّمَ مَلُوماً مَدْحُوراً)[4] .
(وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ) «واصب» به معنى ثابت لازم واجب است، چنانچه مىفرمايد: (وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً)[5] ، يعنى دين الهى ثابت و لازم و دائم و واجب است و از بين رفتنى نيست كه اشاره به دين مقدس اسلام است كه مىفرمايد : (إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللهِ الاِْسْلامُ)[6] و مىفرمايد: (وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِْسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الاْخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ)[7] و اين اشاره به خاتميت حضرت رسالت است كه دين مقدس او تا قيامت باقى است و زايل شدنى نيست، ثابت و محقق است كه مسئله خاتميت يكى از آن چهار چيز است كه از مختصات پيغمبر است : افضليت، خاتميت، معراج، قرآن و در اينجا (وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ) اشاره به عذاب جهنم است كه زوال ندارد كه مسئله خلود[8] است كه در نوع سُوَرِ قرآنى تصريح فرموده و از ضروريات دين است و منكر آن كافر و مرتد است و احكام مرتد ]از[ نجاست بدن، جدايى زن، ذهاب مال الى الورثة[9] و قتل ]بر او جارى است[ اگر مرتد فطرى باشد، و حبس اگر ملى باشد و در قبولىِ توبه اختلاف است و حق قبول است و مكرر بيان شده.
[1] . ترجمه ديگر: با شدت به دور رانده مىشوند، و برايشان عذابى دايم است.
[2] . نكوهيده و رانده، از آن مقام بيرون شو. سوره اعراف: آيه 18.
[3] . آنگاه جهنم را جايگاه او سازيم تا نكوهيده ومردود بدان درافتد. سوره اسراء: آيه 18.
[4] . و با خداى يگانه معبودى ديگر قرار مده، وگرنه حسرتزده و مطرود در جهنم افكندهخواهى شد. همان: آيه 39.
[5] . و آيين پايدار نيز از آن اوست. سوره نحل: آيه 52.
[6] . در حقيقت، دين نزد خدا همان اسلام است. سوره آل عمران: آيه 19.
[7] . و هر كه جز اسلام، دينى ديگر جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت اززيانكاران است. همان: آيه 85.
[8] . خلود: به معنى جاودانگى است و در قرآن خلود براى دو گروه به كار رفته است. خلودعذاب براى دوزخيان و خلود ثواب براى بهشتيان، و اين موضوع بارها در قرآن به كاررفته است. شايعترين تعبيرهاى قرآنى در اين باره (هُمْ فِيها خالِدُون) يا (خَالِدُونَ فِيها)است. اين تعبيرها حدود 30 مرتبه به كار رفته است. ابوالفتوح رازى معتقد است كهاصحاب وعيد(معتزله) نمىتوانند به اين آيات و امثال آن استناد كنند كه عذاب و عقاب الهى جاودانه است، زيرا خلود به معناى دوام است امّا معناى مدام ندارد.ولى اجماع شيعه بر اين است كه در مورد عذاب، خلود به معناى دوام متناهى است، امادر مورد ثواب، خلود به معناى دوام نامتناهى است. معتزله برآنند كه مرتكب كبيره، مخلّدو جاويدان در آتش است و مؤمنان صالح جاودانه در بهشتند. اشاعره برآنند كه فقط كافرانجاودانه در آتشاند و مؤمنان جاودانه در بهشتند، و فاسقان عاقبت به بهشت مىروند. شيعهاماميه معتقد است كه عقاب و ثواب هر دو جاويد است. فقط كافر، مخلّد در عذاب است وصاحب گناه كبيره، سرانجام در پرتو عفو و بخشش خدا از عذاب رهايى مىيابد و مؤمناننيز در بهشت جاودانهاند. ر.ك: دانشنامه قرآن: مدخل «خلود».
[9] . انتقال مال به ورثه او.
آیه 9 «دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ..»
- بازدید: 965