لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلاَِ الاَْعْلى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ
ترجمه :
8. اين شياطين هر چه كوشش كنند براى استماع از ملائكه آسمانها نمىتوانند استماع كنند و نمىتوانند گوش فرا دهند به سوى ملاء اعلى و پرتاب مىشوند از هر طرفى كه بخواهند بالا روند[1] .
تفسير :
خداوند ملائكهاى مقرر فرموده كه ملائكه حفظهاند كه جلوگيرى مىكنند از عروج شياطين. (لا يَسَّمَّعُونَ) از باب تفعيل است، يعنى گوش باز مىكنند و دل مىدهند و توجه مىكنند كه ببينند ملائكه چه مىگويند، چنانچه مىفرمايد : (سَمّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكّالُونَ لِلسُّحْتِ[2] )[3] و هر چه گوش فرا دهند نمىشنوند.
(إِلَى الْمَلاَِ الاَْعْلى) «ملأ» جمعيت زيادى است، چنانچه مىفرمايد: (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الْمَلاَِ مِنْ بَنِى إِسْرائِيلَ)[4] الآيه و مراد ملائكه هستند و (الاَْعْلى) آسمانهاست.
توضيح كلام اينكه ملائكه هستند در آسمانها و از جانب الهى به آنها وحى مىرسد يا در لوح محفوظ مشاهده مىكنند و دستور مىدهند به ملائكه كه نازل بر زمين مىشوند و وظايف هر يك را معيّن مىكنند و شياطين هم كلام ملائكه را مىشنوند و هم آشنا به زبان آنها هستند. اينها قبلاً مىرفتند و اين دستورات را فرا مىگرفتند و مىآمدند به كَهَنه[5] خبر مىدادند و پيش از اينكه
ملائكه به اين دستورات عمل كنند، كَهَنه خبر مىدادند و اين يك دستگاهى بود براى اضلال[6] بنى آدم و چون شياطين ممنوع شدند از آسمانها، مىرفتند تا نزديك آسمان و گوش فرا مىدادند كه چيزى به دست آرند. خداوند ملائكه معيّن فرمود كه اينها را پرتاب كنند[7] : (وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ) از اين طرف قذف مىشدند از طرف ديگر مىرفتند، ولى غافل از اينكه تمام راهها بر آنها بسته شده، چنانچه در حديث است از حضرت صادق 7، حديث معراجيه، كه در آسمان اول ملكى است به نام اسماعيل و در تحت نظر او هفتاد هزار ملك هستند و در تحت نظر هر يك آنها هفتاد هزار ملك هستند، مأمور به دفع شياطين از جميع اطراف و جوانب[8] .
[1] . ترجمه ديگر: به طورى كه نمىتوانند به انبوه فرشتگانِ عالم بالا گوش فرا دهند، واز هرسوى پرتاب مىشوند.
[2] . سُحت: به معنى رشوه است و سه بار در قرآن به كار رفته وهر سه مورد در سوره مائدهآيات 42، 62، 63 به كار رفته است. در آيه 42 سوره مائده آمده است: (سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِأكّالونَ لِلسُّحتِ)؛ «پذيرا و شنواى دروغ و رشوهخوار هستند». اين واژه همچون ربا و مالِحرام يا رشوه، با فعل اكل يا معادل فارسى آن خوردن به كار مىرود و أكّال صيغه مبالغه ازفعل أكَلَ است. احتمالاً اين اصطلاح از يهوديان گرفته شده، گرچه ممكن است واژهاىسريانى به معناى فساد و تباهى و غيره نيز باشد. فرهنگ نويسان اصل كلمه سحت راهلاك و شدت و استيصال مىدانند، چنانكه به همين معنا يك بار در قرآن در سوره طه: آيه61 آمده است: (فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابْ). اما مفسران بنا به رواياتى از پيامبر 9 واميرالمؤمنين7 معناى آن را رشوه مىدانند. از امام صادق 7 نقل شده است: «سُئلِأميرالمؤمنين 7 عَنِ السُحْت. فقال: الرَشَاء. فقيلَ لَهُ: في الحكم؟ قال: ذلکَ الْكُفر؛ از على 7درباره سُحْت سؤال شد. حضرت فرموند: آن رشوه است. گفته شد: در برابر حكم؟ حضرتفرمودند: آن كفر است». ر.ك: دانشنامه قرآن: مدخل «سحت».
[3] . پذيرا و شنواى دروغ هستند و بسيار مال حرام مىخورند. سوره مائده: آيه 42.
[4] . آيا از حال سران بنى اسرائيل پس از موسى خبر نيافتى؟ سوره بقره: آيه 246.
[5] . كَهَنه : كاهنان.
[6] . اضلال : گمراهى.
[7] . ر.ك: قرب الاسناد: ص318؛ تفسير سمعانى: ج5، ص162؛ و بحارالأنوار: ج55، ص88.
[8] . ر.ك تفسير قمى: ج1، ص315 و بحارالأنوار: ج18، ص319، ح34.
آیه 8 «لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلاَِ الاَْعْلى..»
- بازدید: 921