ای در جگر شیعه شررهای غم تو
ای ارث تو از مادر تو عمر كم تو
با آنكه بود عرش به ظل علم تو
خم شد كمر چرخ ز بار الم تو
دارند به یادت همه در سینه فغانها
با آنكه وجودت همه جا تحت نظر بود
از نور تو لبریز دل جن و بشر بود
وز علم تو دشمن را احساس خطر بود
هر جا كه خبر بود، فقط از تو خبر بود
پیوسته تو را قوت و غذا خون جگر بود
پر بود دلت روز و شب از درد نهانها
افسوس كه شد گلشن عمر تو خزانی
آه ای جگرت سوخته از سوز نهانی
دادند تو را زهر در ایام جوانی
جان شد به لبت از ستم دشمن جانی
شد كار محبان ز غمت مرثیه خوانی
جوشید شرار از نفس مرثیه خوان ها
بگذار كه با سوز جگر یار تو باشم
بگذار كه پیوسته گرفتار تو باشم
هر چند كه خوارم چه شود خار تو باشم
افتاده به خاك ره زوار تو باشم
با مهدی موعود عزادار تو باشم
هر چند بود شرح غمت فوق بیانها
من «میثمم» و شیفتۀ دار شمایم
مداح شما نه سگ دربار شمایم
یك عمر گدای سر بازار شمایم
خود هیچم و با هیچ، خریدار شمایم
گفتم كه شوم یار شما، عار شمایم
دارم به سر شانه بسی كوه زیانها
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسالی توسط آقای محمد رضا حیدری
ای در جگر شیعه شررهای غم تو
- بازدید: 732