چشم ناهید گریه کرده به تو
ماه و خورشید گریه کرده به تو

آسمان مدینه از دردت
بس که رنجید گریه کرده به تو

حال آشفته وضع زارت را
هر کسی دید گریه کرده به تو

زائری که برای کفترها
دانه پاشید گریه کرده به تو

غصه از دست غصه های دلت
زار نالید گریه کرده به تو

سالیانیست دل ما خون است
مثل وضعت نزار و محزون است

چشم ما تر شده برای بقیع
گوش ما پر شد از صدای بقیع

به پریشانیت پریشان شد
زلف آشفته در هوای بقیع

چار گنبد طلا بنا کردیم
در دل خویش ما به جای بقیع

هر چه گل هست نذر قبر حسن
هر چه دل هست هم فدای بقیع

عالمی بر حسین گریه کند
دیدۀ او به کربلای بقیع

روز تخریب قبرهای حرم
روضۀ فاطمه زده به سرم

ارسالی توسط آقای سید ماهان حسینی

نوشتن دیدگاه