ولادت
چون خبر ولادت حسين (ع) به رسول خدا (ص) رسيد، با سرعت به خانه فاطمه عليها السلام رفت در حالی كه آثار حزن و اندوه در چهره مباركش نمايان بود و با آهنگی حزن آلود فرمود: ای اسماء! فرزندم را بياور، اسماء قنداقه نوزاد را به دست پيامبر (ص) داد.
پيامبر او را در آغوش گرفت و میبوسيد و میگريست.
اسماء كه از مشاهده اين حالت سخت متأثر شده بود گفت: پدر و مادرم فدای شما ای رسول خدا، از چه میگريی؟
پيامبر (ص) فرمود: برای اين فرزندم گريه میكنم!
اسماء از اين پاسخ در شگفت شد و گفت: اين فرزند تازه به دنيا آمده است!
رسول خدا (ع) فرمود: «او را گروهی ستمكار خواهند كشت، خدا آنها را از شفاعت من بینصيب گرداند»(1)
سپس رسول خدا از جای برخاست و با اندوه روی به اسماء كرد و گفت: از اين ماجرا فاطمه عليها السلام را آگاه مكن، زيرا او تازه صاحب اين فرزند شده است.(2)
_____________________________
1- تقتله الفئة الباغية من بعدي لا انالهم اللَّه شفاعتي».
2- حياة الامام الحسين 1/27. و در امالی شيخ صدوق، مجلس 28، حديث 5 آمده است كه: پيامبر (ص) حسين (ع) را بعد از ولادت به صفيّه دختر عبدالمطلب داد در حالی كه میگريست و میفرمود: خدا لعنت كند جماعتی كه تو را میكشند ای فرزندم؛ و سه بار اين سخن را گفت. صفيّه عرض كرد: پدر و مادرم فدايت شوند چه كسی او را میكشد؟ فرمود: «بقيّه الفئة الباغية من بني اميّة». در امالی «بقية الفئة الباغية» ضبط شده است ولی ظاهراً بايد «تقتله الفئة الباغية» باشد.
مراسم ولادت و نامگذاری
مراسم ولادت و نامگذاری
هنگامی كه حسين (ع) به دنيا آمد، رسول خدا (ص) او را در آغوش گرفت و اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ او گفت(3)(4)(5) مورّخان نوشته اند كه: عرب در زمان جاهليت با نام حسن و حسين آشنايی نداشتند تا فرزندان خود را به اين دو اسم نامگذاری كنند، و اين دو نام از جانب خداوند به پيامبر (ص) وحی شد تا بر فرزندان فاطمه عليها السلام نهاده شود.(6)
سيوطی نقل كرده است كه: حسن و حسين دو نام از نامهای اهل بهشت است، و عرب بر فرزندان خود اين نامها را نمینهادند.(7)
و نيز بر اساس سنّت اسلامی، رسول خدا (ص) در روز هفتم ولادت، دو گوسفند برای حسين (ع) قربانی كرد و مقداری از آن را به قابله عطا فرمود و نيز معادل وزن موی حسين (ع) صدقه داد و سر مبارك او را با ماده معطّری خوشبو فرمود.(8)
_______________________________
3- كشف الغمه 2/3
4- و به دستور ايشان نام مباركش را حسين گذاردند.
5- كشف الغمه 2/4.
6- اسد الغابه 2/11.
7- تاريخ الخلفاء 188.
8- بحارالانوار 43/239.
شمايل
شمايل
از اميرالمؤمنين (ع) نقل شده است كه فرمود: حسن (ع) شبيهترين مردم به رسول خدا (ص) است از سر تا قسمت سينهاش، و حسين (ع) شبيهترين مردم به رسول خدا (ص) است از پا تا سينهاش، و آن دو اين شباهت به رسول خدا (ص) را در ميان خود تقسيم كردهاند.(9)
ابورافع میگويد: فاطمه عليها السلام نزد رسول خدا (ص) آمد و به پيامبر عرض كرد: اينها (حسن و حسين عليهما السلام) فرزندان شمايند، به آنها چيزی را عطا فرما.
رسول خدا (ص) فرمود: امّا حلم خود و شمايلم را به حسن، و سخاوت و شجاعت خويش را به حسين عطا كردم.
فاطمه عليها السلام گفت: ای رسول خدا! از عطائی كه فرمودی شادمان و راضيم.(10)
______________________________
9- مختصر تاريخ ابن عساكر 7/117.
10- مختصر تاريخ ابن عساكر 7/118.
شخصيّت
شخصيّت
شخصيّت هر فردی را ويژگيهايی ترسيم میكند كه علم، ايمان، جهاد، مبارزه، ايثار، استقامت، عفاف، اخلاص، زهد و تقوی از شاخصترين آنهاست. ممكن است بعضی از اين ويژگيها در كسی باشد ولی تحقّق همه اين فضائل به نحو كامل در غير معصوم و حجّت خدا ممكن نيست، و امام از اين جهت كه رهبری جامعه را بر عهده دارد و مردم در گفتار و رفتار و كردار به او اقتدا میكنند، بايد بطور كامل دارای تمامی اين ويژگيها باشد، و در اين راستا حضرت سيّدالشهداء سلام اللَّه عليه در دارا بودن اوصاف كمال و فضائل اخلاقی زبانزد خاص و عام بود، و ما در اينجا به ذكر برخی از تعبيرها و تعريفها در رابطه با اين شخصيّت بزرگ میپردازيم:
سيماى حسين (ع) در قرآن
سيمای حسين (ع) در قرآن
در قرآن مجيد، آيات فراوانی تصريحاً و يا تلويحاً و تأويلاً مربوط به خاندان عترت رسول خدا (ص) است كه به ذكر بعضی از آن آيات اكتفا میكنيم:
1- آيه مودّت «قل لا اسألكم عليه اجرا الاّ المودّة في القربی»(11):
ابن عباس میگويد: هنگامی كه اين آيه نازل گرديد، به رسول خدا (ص) گفتند: ای رسول خدا! نزديكان تو چه كسانی هستند كه محبت آنان برای ما واجب شمرده شده است؟!
پيامبر (ص) فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند آنان صلوات اللَّه عليهم اجمعين(12).
2- آيه تطهير «انّما يريد اللَّه ليذهب عنكم الرّجس اهل البيت و يطهّركم تطهيرا»(13) :
عايشه نقل كرده است: پيامبر (ص) روزی به هنگام بامداد در حالی كه بُردی يمانی در بر داشت بيرون آمد، در همين اثنا حسن و حسين و فاطمه و علی عليهم السلام به ترتيب و به فاصله كوتاهی از هم بر پيغمبر وارد شدند و پيامبر اكرم (ص) نيز به ترتيب آنها را با بُردی كه به تن داشت، پوشانيد و فرمود «انّما يريد اللَّه ليذهب عنكم الرّجس اهل البيت و يطهّركم تطهيرا».(14)
و در روايت ديگری آمده است كه: پدر و پسری بر عايشه وارد شدند و از علیّ بن ابیطالب(ع) پرس و جو كردند، عايشه در جواب گفت: از مردی سؤال میكنيد كه محبوبترين اشخاص نزد رسول خدا (ص) است و دخترش فاطمه، همسر اوست، من به چشم خود ديدم كه رسول خدا (ص)، علی و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را فراخواند و پارچه ای را به روی آنها كشيد و فرمود: «خداوندا! اينها اهل بيت منند، از آنان پليدی را دور كن و پاكيزهشان نگاه دار»(15) ، و من به آنها نزديك شده گفتم: ای رسول خدا! من هم از اهل بيت تو هستم؟ پيامبر فرمود: برخيز و دور شو!(16).
3- آيه مباهله «فمن حاجّك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثمّ نبتهل فنجعل لعنة اللَّه علی الكاذبين»(17):
از جمله آياتی كه بر فضيلت و موقعيّت حضرت سيدالشهداء (ع) به اتّفاق مسلمين دلالت دارد، آيه مباهله است. در تفاسير اهل سنّت و در كتب محدّثان و مورّخان آمده است كه شركت كنندگان به همراه رسول خدا (ص) در مباهله با نصارای نجران، علی و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام بودند(18) ، و اين خود دليل روشنی است كه آنان گرامیترين افراد نزد خدا و پيامبر او بودهاند.
آيه مباهله نمايانگر جلالت مقام و تقرّب خاصّ آنها به خداوند است و اين فضيلت برای جلالت شأن حسين بن علی (ع) كافی است.
___________________________
11- سوره شوری: 23.
12- عمده ابن بطريق 50.
13- سوره احزاب: 33.
14- صحيح مسلم 7/130.
15- اللّهمّ هؤلاء اهل بيتي فاذهب عنهم الرّجس و طهّرهم تطهيرا».
16- مختصر تفسير ابن كثير 3/94.
17- سوره آل عمران: 61.
18- تفسير فخررازی 8/80؛ مختصر تفسير ابن كثير 1/289؛ طبقات ابن سعد، ترجمه امام حسين 29؛ و در تفسير مجمع البيان 2/452 آمده است: مفسران اجماع كردهاند كه مراد از «ابناءنا» حسن و حسين عليهما السلام هستند.
سيماى حسين (ع) در روايات
سيمای حسين (ع) در روايات
1- از رسول خدا (ص) نقل شده است كه فرمود: حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشت هستند.(19)
2- و در روايت ديگری آمده است كه: جمعی با رسول خدا (ص) به ميهمانی میرفتند و آن حضرت پيشاپيش آنان حركت میكرد. در اثنای راه، حسين (ع) را ديد و خواست او را در آغوش بگيرد، و حسين (ع) به اين سو و آن سو میدويد، پيامبر اكرم از مشاهده اين حالت تبسّم میكرد تا آنكه او را در آغوش گرفته يك دست خود را به پشت سر و دست ديگر را به زير چانه او نهاد و لبهای مباركشان را بر لبهای حسين (ع) قرار داده بوسه زد و فرمود: «حسين از من است و من از اويم، خداوند دوست دارد كسی را كه او را دوست دارد».(20)
3- و نيز از رسول خدا (ص) نقل شده است كه فرمود: «كسی كه حسن و حسين عليهما السلام را دوست داشته باشد مرا دوست داشته و كسی كه آنها را دشمن بدارد با من دشمنی كرده است».(21)
4- راوی میگويد: به خدمت رسول خدا (ص) شرفياب شدم و ديدم كه حسن و حسين عليهما السلام روی دوش اويند، عرض كردم: ای رسول خدا! آيا اين دو را دوست میداری؟ فرمود: برای چه دوست نداشته باشم در حالی كه اين دو گلهای منند از باغ دنيا.(22)
5- در روايت ديگری آمده است كه: مردم در برتری فردی بر ديگری اختلاف كردند، مردی از آن ميان برای روشن شدن قضيّه به مدينه میرود و با حذيفة بن يمان ملاقات نموده و جريان امر را با او در ميان میگذارد، حذيفه در پاسخ میگويد: از شخص دانا و آگاهی سؤال كردی، من برای تو ماجرائی را بازگو میكنم كه با چشم خود ديده و با گوش خود شنيده و به خاطر سپردهام؛ روزی پيامبر (ص) از منزل بيرون آمد و من همانگونه كه تو را نگاه میكنم او را تماشا میكردم، در آن اثناء ديدم كه حسين (ع) را بر شانه خود سوار كرده و دست مباركش را روی پاهای او قرار داده و او را به سينهاش میفشارد، بعد رو به مردم كرد و گفت: اگر در بهترين شخص بعد از من اختلاف كرديد، من او را معرّفی مینمايم:
اين حسين بن علی (ع) بهترين مردم است از نظر جدّ و جدّه، زيرا پدر بزرگ او رسول اللَّه سرور پيامبران، و مادر بزرگ او خديجه بنت خويلد اولين زنی است كه به خدا و رسالت رسول او ايمان آورد.
اين حسين بن علی بهترين مردم است از جهت پدر و مادر، زيرا پدر او علیّ بن ابی طالب برادر و جانشين و پسر عمومی پيامبر است و اولين مردی است كه به خدا و رسولش ايمان آورد، و مادر او فاطمه بانوی بانوان عالم است.
اين حسين بن علی بهترين مردم است از جهت عمو و عمّه، زيرا عموی او جعفر بن ابی طالب كه صاحب دو بال است و عمّه او امّ هانی دختر ابی طالب است.
و اين حسين بن علی بهترين مردم است از جهت دائی و خاله زيرا دائی او قاسم فرزند رسول خدا، و زينب دختر رسول اللَّه خاله اوست.
سپس او را از شانه خود بر زمين نهاد و فرمود: ای مردم! اين حسين بن علی است، پدر بزرگ و مادر بزرگ و پدر و مادر و عمو و عمّه و دائی و خاله او در بهشت خدايند و او و برادرش در بهشت خواهند بود و به هيچيك از فرزندان انبيا داده نشده آنچه كه به حسين بن علی داده شده است مگر به يوسف بن يعقوب.(23)
________________________
19- الحسن و الحسين سيّدا شباب اهل الجنّة». (طبقات ابن سعد، ترجمه امام حسين 28).
20- حسين مني و انا منه احبّ اللَّه من احبّ حسينا». (طبقات ابن سعد، ترجمه امام حسين 27).
21- من احبّ الحسن و الحسين فقد احبّني و من ابغضهما فقد ابغضني». (طبقات ابن سعد، ترجمه امام حسين 26).
22- كنز العمال 13/671 ح 37711.
23- مختصر تاريخ ابن عساكر 7/128.
خبر دادن از شهادت او
خبر دادن از شهادت او
1- پيامبر (ص) در حجره امّ سلمه بود و به او فرمود: هيچكس را به ديدن من راه مده! در آن هنگام حسين (ع) كه كودك خردسالی بود، آمد، امّ سلمه نتوانست از ورود او جلوگيری كند و حسين (ع) وارد حجره شد، امّ سلمه به دنبال او وارد حجره شد و مشاهده كرد كه حسين روی سينه پيامبر (ص) است و رسول خدا میگريد در حالی كه چيزی در دست دارد؛ بعد رو به او كرده فرمود: ای امّ سلمه! جبرئيل هم اكنون به من خبر داد كه فرزندم حسين (ع) كشته خواهد شد؛ پس تربتی را كه در دست داشت به او داد و گفت: نزد خود نگاه دار، هنگامی كه ديدی اين تربت به خون تبديل شد بدان كه او را كشتهاند.
امّ سلمه گفت: ای رسول خدا! از خدا بخواهيد كه كشته شدن را از او دور كند.
پيامبر (ص) فرمود: من درخواست كردم ولی به من وحی شد كه برای او درجهای است كه هيچيك از آدميان به آن درجه نخواهد رسيد، و شيعيانش را شفاعت میكند، و مهدی (ع) از فرزندان اوست، پس خوشا بحال كسی كه از دوستان حسين و شيعه او باشد، بخدا سوگند كه شيعيان او در روز قيامت رستگار خواهند بود.(24)
2- عبداللَّه بن يحيی از پدرش نقل كرده است كه: با علی (ع) بسوی صفّين میرفتيم، چون به نينوی رسيديم علی (ع) ندا كرد: ای ابا عبداللَّه صبر كن! ای ابا عبداللَّه صبر كن به شطّ فرات. به علی (ع) عرض كردم كه: منظور شما از اين سخنان چيست؟ فرمود: روزی به خدمت رسول خدا (ص) رسيدم در حالی كه گريه میكردند، گفتم: چرا گريه میكنيد؟ فرمود: جبرئيل هم اكنون اينجا بود و به من گفت كه حسين (ع) در كنار شطّ فرات كشته خواهد شد، و بعد افزود: آيا میخواهی تربت پاكش را ببوئی؟ بعد مشتی از آن خاك را به من داد، من به اين جهت میگريستم.(25)
3- انس بن حارث میگويد: از رسول خدا (ع) شنيدم كه میفرمود: بدرستی كه فرزندم حسين در خاك عراق كشته خواهد شد، پس هر كس او را درك كرد، بايد كه او را ياری نمايد.(26)
4- ابووائل شقيق بن سلمه از امّ سلمه نقل كرده است كه او گفت: حسن و حسين عليهما السلام در حجره من نزل رسول خدا (ص) بودند، پس جبرئيل بر پيامبر نازل گرديد و گفت: ای محمد! امّت تو فرزندت را بعد از تو خواهند كشت - و بسوی حسين (ع) اشاره نمود -؛پس رسول خدا(ص) گريست و حسين (ع) را به سينه چسبانيد. آنگاه رسول خدا فرمود: اين تربت نزد تو وديعه باشد؛ و آن را بوئيد و گفت: وای از كرب و بلا.
امّ سلمه میگويد: رسول خدا (ص) به من فرمود: ای امّ سلمه! هرگاه ديدی اين تربت به خون مبدّل گشت بدان فرزندم حسين كشته شده است.
امّ سلمه آن تربت را در شيشه قرار داد و هر روز به آن نظر مینمود و میگفت: ای تربت! آن روزی كه به خون تبديل شوی روز عظيمی خواهد بود.(27)
امام حسين (ع) فرمود:
انّي لا اری الموت الاّ شهادة و لا الحياة مع الظّالمين الاّ برما
همانا من مرگ را جز شهادت نمیيابم و زندگانی با ستمگران را غير از ننگ و خفّت نمیدانم.
_________________________________
24- امالی شيخ صدوق، مجلس 29، حديث 3؛ و البداية و النهاية 8/216 با تفاوت مختصری همين خبر را از امّ سلمه نقل كرده است.
25- مسند احمد بن حنبل 1/75.
26- دلاذل النبوة ابی نعيم 2/554، حديث 493.
27- معجم كبير طبرانی 3/114، حديث 2817.