غريبي غربت شام و يمن نيست...
غريبي دوري از شهر و وطن نيست...
غريبي كنج الحد زير خاك است...
كه آنجا جز من و أعمال من نيست...
ز ثروت سركش و مغرور ومستيم...
دل خود را به دنيا سخت بستيم...
به ظاهر اسم ما باشد مسلمان...
ولي پول و دِرم را مي پرستيم...
خدا را وقت سختي ميشناسيم...
به هنگامي كه در ترس و هراسيم...
چو سختي و مصيبت بر طرف شد...
خدا را غافليم و ناسپاسيم...
اجل نزديك گشت و راهمان دور...
اجل را نيست مانع ثروت و زور...
تو خود را از درون پاكيزه گردان...
كه خواهد رفت زودي بوي كافور...
دم آخر كه وقت رفتن ماست...
جدايي از زن و فرزند و دنياست...
زمان غربت است و ترس و وحشت...
زمان خواب روي شانه ي راست...
به زير خاك و گل يا رب چه سازم...
به سوي توست اين دست نيازم...
به رحم و عفو خود بر من نظر كن...
كه ناچيز است ركعات نمازم
ارسالی توسط آقای محمد حسین عسکریان
غريبي غربت شام و يمن نيست
- بازدید: 2657