مامون هنگام تزويج دخترش، مجلسى ترتيب داد و از مطرب وآوازخوانى به نام (مخارق) دعوت كرد تا امام را بيازارد. مخارقبه مامون گفت: اگر ابوجعفر كمترين علاقه اى به امور دنيوى داشته باشد، مقصود تو را تامين مىكنم. پس در برابر امام جواد(ع)نشستو با صداى بلند شروع به نواختن عود و آوازخوانى كرد. امام بهاو و اطرافيانش هيچ توجه نكرد. بعد از مدتى سكوت سربرداشت و به مخارق فرمود: از خدا بترس اى ريش دراز! در اين لحظه، ناگهان عود و بربط از دست وى افتاد و دستش فلج شد. وقتى مامون سبب فلج شدن دست را از او پرسيد، گفت: زمانى كه ابوجعفر(ع)فريادبركشيد، چنان هراسان شدم كه هرگز به حالت عادى باز نمى گردم.
4- مبارزه با لهو و لعب
- بازدید: 1935