حديث نزول آيه تيمم به خاطر گم شدن گردنبند عايشه را اكثر ارباب صحاح (غير از ترمذى) متعرض شدند. راوى آن نيز همچون حديث افك، فقط عايشه مىباشد. او نمىگويد كه گردنبند در كدام سفر گم شد ولى سيوطى در شرح سنن نسائى -كه در پاورقى سنن آمده است- مىگويد كه آن سفر در غزوه بنى المصطلق بود. خلاصه همه روايت هاى ضد و نقيض كه در صحاح آمده است (و ما به خواست خدا متعرض آنها خواهيم شد) اين است كه در آن غزوه گردنبند عايشه گم شد و چون در آنجا آب نبود بى وضو نماز خواندند و آيه تيمم نازل شد. ما -با توضيحى كه خواهد آمد- مطمئنيم كه اين داستان نيز ساختگى بوده و قابل قبول نيست.
اما آنچه كه در اين بررسى بايد بدان توجه نمود:
1 - محلى كه ادعا شده در آنجا آب يافت نشد به نقل احمد در مسند (صاحبان صحاح متعرض نام آن نشدند) «تربان» نام داشت(1). در معجم البلدان آمده است كه «تربان» جائى است كه در آنجا آب فراوان يافت مىشود.
2 - عايشه مىگويد كه من گردنبندم را در يكى از منازل فراموش كردم و لذا رسول خدا (ص) عدهاى را براى يافتن آن فرستاد...(2) و به همين مضمون - يعنى گم شدن گردنبند - روايات ديگرى نيز وارد شده است(3).
در همه اين روايتها آمده است كه رسول خدا (ص) عده اى را براى يافتن آن فرستاد و آنان هنگام نماز چون آب نداشتند بى وضو نماز خواندند و چون خدمت رسول خدا (ص) رسيدند و جريان را به عرض رساندند آيه تيمم نازل شد و حضرتش به آنان كيفيت آن را تعليم داد.
3 - در يك سلسله روايات ديگر نقل مىكند كه گردنبندم پاره شد و رسول خدا (ص) براى يافتن آن توقف كرد و مردم نيز ايستادند و شكايت نزد ابوبكر بردند كه عايشه ما را در جائى كه آب نيست متوقف كرد. ابوبكر به من پرخاش كرد. با دست به تهيگاهم مىزد و چون رسول خدا (ص) سرش را بر ران پايم گذاشته و خوابيده بود. نمىتوانستم تكانى بخوردم تا آنكه صبح شد و اينجا بود كه آيه تيمم نازل شد و چون شترى را كه من بر آن بودم حركت داديم گردنبند را زير آن يافتيم(4).
4 - در يك روايت نيز آمده است كه وقتى گردنبند عايشه گم شد رسول خدا (ص) مردى را براى يافتن آن فرستاد و او نيز آن را يافت و چون وقت نماز رسيد و اصحاب آب نداشتند بى وضو نماز خواندند و آيه تيمم نازل شد(1).
شايد لازم به بررسى ما نباشد تا بخواهيم بگوئيم كه چگونه يك حادثه به چند صورت نقل شده كه نمىتوان آنها را جمع نمود. اگر رسول خدا (ص) مردى را به طلب گردنبند فرستاد و او آن را يافت، ديگر معنى ندارد كه بگوئيم گردنبند در زير شتر پيدا شده و اگر فرستادن يك نفر براى يافتن آن كافى بود لازم نبود گروهى را بفرستد. اگر تيمم به خاطر بى وضو نماز خواندن گروه اعزامى نازل شد آيا همراهان پيامبر نيز بى وضو نماز خواندند؟
اگر گردنبند پاره شد، زير شتر پيدا شدن وجهى ندارد چون به هر حال دانه هاى آن پراكنده مىشود و شتر نيز اندكى راه مىرود و در اين صورت معنى ندارد كه به جاى آنكه عايشه خود براى يافتن آن تلاش كند بنشيند و رسول خدا (ص) نيز سرش را بر ران پاى او قرار دهد و بخوابد و اصحاب نيز به جستجوى گردنبندى بروند كه زير شتر عايشه مخفى شده و ابوبكر نيز ملاحظه خواب پيامبر (ص) را نكرده و همه جاى عايشه را رها كرده و به تهيگاه او ضربه بزند! و آن حضرت نيز تا صبح بخوابد و... .
حال لازم است به بررسى مسائل جانبى اين واقعه بپردازيم:
1 - در قضيه افك گذشت كه يكى از كسانى كه در غزوه بنى المصطلق حاضر بود عمر بود. بنابراين بايد ياد گرفته باشد كه هرگاه آب نبود تيمم بايد كرد. پس چرا وقتى در زمان خلافتش از او همين مسأله را پرسيدند جواب داد كه اگر آب نبود نماز نخوان؟
2 - جريانى را كه عمار براى عمر تعريف كرد و گفت من و تو در جائى بوديم و به آب نياز داشتيم و تو نماز نخواندى و من در خاك غلتيدم... الخ بايد گفت: اين واقعه بعد از نزول آيه تيمم بود و ممكن است كه عمار در غزوه بنى المصطلق حاضر نبود و چيزى از تيمم به گوشش خورده بود. چرا عمر كه كيفيت آن را مىدانست نماز نخواند؟ و اگر آن واقعه قبل از غزوه مذكور بوده باشد بايد گفت كه آيه تيمم قبل از آن نازل شده بود.
سؤال ديگرى كه به ذهن مىرسد اين است كه آيا تا سال ششم هجرى يعنى سالى كه غزوه فوق در آن واقع شد كسى نياز به تيمم نداشت؟
در آخر اين قسمت همان ابهامى كه در داستان افك گذشت مطرح مىشود و آن اينكه چگونه ممكن است حادثهاى به اين مهمى -يعنى نزول آيه تيمم با آن مقدمات- واقع شده ولى تنها راوى آن عايشه باشد؟
نتيجه آنكه اين روايات با توجه به اختلاف فاحشى كه در آنها است نمىتواند صحيح باشد. البته از غير صحاح و راوياتى غير از عايشه شأن نزول آيه تيمم به غير از آنچه كه عايشه گفته است استفاده مىشود. طالبين مىتوانند به تفسير «الدر المنثور» تأليف سيوطى و نيز تفسير طبرى و طبقات ابن سعد و كنزالعمال و... رجوع فرمايند.
- پاورقی -
(1) ج 10 مسند، ص 141، ح 26401.
(2) سنن نسائى، ج 1، ص 202، كتاب الطهارة، باب 205، ح 321.
«عن عايشة قالت: بعث رسول اللّه صلىاللهعليهوسلم اسيد بن حضير وناسا يطلبون قلادة كانت لعايشة نسيتها في منزل نزلته...».
(3) الف - صحيح بخارى، ج 5، ص 37، باب فضل عايشه، از ابواب فضائل اصحاب النبى صلىاللهعليهوسلم ، و ج 6، ص 57، تفسير سوره نساء، و ج 7، ص 29، كتاب النكاح، باب استعارة الثياب للعروس و غيرها، و ص 204، كتاب اللباس، باب استعارة القلائد.
ب - صحيح مسلم، ج 1، ص 279، كتاب الحيض، باب التيمم، ح 109.
ج - سنن ابن ماجة، ج 1، ص 187، كتاب الطهارة وسننها، ابواب التيمم (باب 90)، ح 568.
د - سنن أبي داود، ج 1، ص 86، كتاب الطهارة، باب التيمم، ح 317. در اينجا متن اولين روايت صحيح بخارى را مىآوريم:
«عن عايشة أنها استعارت من اسماء قلادة فهلكت فارسل رسول اللّه صلىاللهعليهوسلم ناسا من اصحابه في طلبها فأدركتهم الصلاة فصلوا بغير وضوء فلما أتوا النبى صلىاللهعليهوسلم شكوا ذلك اليه فنزلت آية التيمم».
(4) الف - صحيح بخارى، ج 1، ص 91، ابتداى باب التيمم؛ و ج 5، ص 9، فضائل اصحاب النبى صلّى اللّه عليه وسلّم، باب بعد از باب قول النبى صلىاللهعليهوسلم : لو كنت متخذا...؛ و ج 6، ص 64، كتاب التفسير، تفسير سوره مائدة.
ب - صحيح مسلم، ج 1، ص 279، كتاب الحيض، باب التيمم، ح 108.
ج - سنن نسائى، ج 1، ص 194، كتاب الطهارة، باب بدء التيمم (باب 194)، ح 309.
در اين پاورقى نيز اوّلين حديث صحيح بخارى را نقل مىكنيم:
«عن عايشة قالت: خرجنا مع رسول اللّه (ص)في بعض أسفاره حتى إذا كنا بالبيداء أو بذات الجيش انقطع عقد لى فأقام رسول اللّه (ص)على التماسه وأقام الناس معه وليسوا على ماء فأتى الناس إلى أبي بكر فقالوا ألا ترى ما صنعت عايشة؟ أقامت برسول اللّه (ص)والناس، وليسوا على ماء وليس معهم ماء فجاء ابوبكر ورسول اللّه (ص)واضع رأسه على فخذى قد نام. فقال حبست رسول اللّه (ص)والناس، وليسوا على ماء وليس معهم ماء فقالت عايشة: فعاتبنى ابوبكر وقال ما شاء اللّه أن يقول وجعل يطعننى بيده في خاصرتى فلا يمنعنى من التحرك إلاّ مكان رسول اللّه (ص)على فخذى فقام رسول اللّه (ص) حين أصبح على غير ماء فأنزل اللّه آية التيمم فتيمموا فقال أسيد بن الحضير: ما هى باوّل بركتكم يا آل أبي بكر قالت: فبعثنا البعير الذى كنت عليه فأصبنا العقد تحته».
(1) صحيح بخارى، ج 1، ص 92، ابتداى باب التيمم، باب إذا لم يجد ماء ولا ترابا.
«عن عايشة أنها استعارت من اسماء قلادة فهلكت فبعت رسول اللّه صلىاللهعليهوسلم رجلا فوجدها فأدركتهم الصلاة وليس معهم ماء فصلوا فشكوا ذلك إلى رسول اللّه (ص) فأنزل اللّه آية التيمم...».
قسمت بيست و سوم - نزول آيه تيمم
- بازدید: 845