مهدى(عج) از ديدگاه خويشتن(عج)

(زمان خواندن: 9 - 17 دقیقه)

(انا خاتم الأوصياء، وبى يدفع الله البلاء عن اهلى وشيعتى).
(من آخرين وصى هستم. خداوند به وسيله ى من بلاها را از کسان وشيعيانم دفع مى کند).
(امام زمان ارواحنا فداه).(3)
در آخرين بخش از احاديث وارده از پيشوايان معصوم عليهم السلام سيرى کوتاه وگذرا در سخنان دُرر بار حضرت بقية الله ارواحنا فداه داريم، تا برنامه ى جهانى ونهضت اصلاحى آن مصلح غيبى وحجت الهى را از زبان خود آن سرور بشنويم. در اين بخش فرازهاى کوتاهى از متن توقيعات شريفى که به خط آن يکتا رهبر وتنها پيشوا، توسط چهار نائب خاص آن حضرت، در طول غيبت صغرى شرف صدور يافته است، نقل خواهيم کرد. همچنين فرازهايى کوتاه از اقوال واحاديث آن پيشواى منتظر، که نيکبختان به هنگام تشرف به پيشگاه آن مهر تابان از آن حضرت شنيده اند، نقل خواهيم کرد، که بيشتر آنها در حيات امام حسن عسکرى عليه السلام ودر حضور آن حضرت اتفاق افتاده است:
221- (دو تن از خدمتگزاران دودمان امت، به نامهاى (نسيم) و(ماريه) مى گويند: هنگامى که حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه گام در اين جهان نهاد، به حالت سجده روى دو زانو افتاد وانگشت سبابه ى خود را به سوى آسمان بلند کرد وعطسه اى نمود وچنين گفت:
- (الحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآله، زعمت الظلمة ان حجة الله ذاحضة، لو اذن لنا فى الکلام لزال الشک).
- (همه ى سپاس وستايش از آن پروردگار جهانيان است، درودهاى بيکران خداوندى بر محمد (صلى الله عليه واله وسلم) واهل بيت او باد. ستمگران پنداشته اند که حجت خداوند رو به افول است، اگر به ما به اذن سخن گفتن داده شود همه ى ترديدها از بين مى رود).(4)
222- (نسيم، خدمتگزار دودمان امام حسن عسکرى عليه السلام مى گويد: يک شب بعد از ولادت حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه که به خدمت ايشان رسيدم، مرا عطسه گرفته، چون عطسه کردم، به من فرمود: (يرحمک الله) بسيار شادمان شدم، فرمود: آيا ترا مژده بدهم در مورد عطسه؟ گفتم: بفرماييد: فرمود: عطسه نويد سه روز امن از مرگ است).(5)
223- (طريف، خادم امام حسن عسکرى عليه السلام مى گويد: به خدمت مولايم صاحب الزمان ارواحنا فداه شرفياب شدم، فرمود: چوب صندل سرخ براى من بياور، چون آوردم، فرمود: مرا مى شناسى؟ گفتم: آرى فرمود من کيستم؟ گفتم: شما سرور من وفرزند سرور من هستيد فرمود: منظورم اين نبود. گفتم: جانم به فداى شما، منظور خود را توضيح دهيد. فرمود:
- (انا خاتم الأوصياء، وبى يدفع الله البلأ عن اهلى وشيعتى).
- (من آخرين وصى هستم که به وسيله ى من اوصياء خاتمه يافته، وبه وسيله ى من خداوند بلاها را از اهلبيت وشيعيانم دفع مى کند).(6)
224- (محمد بن عثمان (دومين نائب خاص) مى گويد: چون حضرت مهدى ارواحنا فداه متولد شد، نورى از بالاى سرش ساطع بود وتا اعماق آسمان مى درخشيد، سجده اى کرد وچون سر از سجده برداشت، فرمود:
- (شهد الله انه لا اله الا هو والملائکة قائما بالقسط، لا اله الا هو العزيز الحکيم. ان الدين عند الله الاسلام).
- (خداوند گواه است که جز او خدايى نيست، فرشتگان نيز گواهند که او يکتا وقائم به قسط است، جز او خدايى نيست که عزيز وفرزانه است. به راستى اين در نزد خدا اسلام است وبس).(7)
225- (حکيمه خاتون، دختر امام جواد عليه السلام وعمه ى امام حسن عسکرى عليه السلام مى فرمايد: در شب 15 شعبان 255 هجرى حضرت قائم ارواحنا فداه متولد شد، مادرش نرجس خاتون، دختر پادشاه روم بود. چون ديده به جهان گشود، اين آيه از نور در پيشانى مبارکش تجلى مى کرد:
- (جاء الحق وزهق الباطل، ان الباطل کان زهوقا).
- (حق آمد وباطل نابود شد که باطل به راستى نابود شدنى است).(8)
او را به محضر امام حسن عسکرى عليه السلام آوردم، دست مبارکش را بر صورت مولود گرامى کشيد وفرمود: اى حجت خدا، سخن بگوى. اى وارث پيامبران سخن بگوى. اى خاتم اوصياء، اى صاحب قيام درخشان، اى مشعل فروزان از اقيانوس بيکران، سخن بگوى. اى خليفه ى پرهيزکاران، اى نور اوصيا سخن بگوى. آنگاه مولود مسعود چنين گفت:
- (اشهد ان لا اله الا الله، واشهد ان محمدا عبده و رسوله، واشهد ان عليا ولى الله).
- (گواهى مى دهم که معبودى جز خداى يکتا نيست. گواهى مى دهم که حضرت محمد (صلى الله عليه واله وسلم) بنده وفرستاده ى اوست. وگواهى مى دهم که على (عليه السلام) دوست وولى اوست).
(آنگاه به يکايک امامان گواهى داد).(9)
226- (کامل بن ابراهيم مدنى مى گويد: مرا جمعى از مفوضه به خدمت امام حسن عسکرى عليه السلام فرستادند که از آن حضرت پرسشهايى بنمايم، با خود انديشيدم که هنگامى که به خدمت امام عسکرى عليه السلام رسيدم چه پرسشهايى بنمايم. به خدمت امام عليه السلام وارد شدم وکنار دربى نشسته بودم که پرده اى آويزان بود. بادى وزيد وپرده را کنار زد، کودک چهار ساله اى را ديدم که صورتش چون ماه شب چهارده بود. تا مرا ديد مرا چنين صدا کرد: (اى کامل بن ابراهيم)! موى بر بدنم راست شد وبدون اراده گفتم: لبيک اى مولاى من!. فرمود:
- (آمده اى، از ولى خدا بپرسى که آيا جز کسى که به عقيده ى شما نباشد وارد بهشت نخواهد شد؟!).
گفتم: آرى، به خدا سوگند براى همين آمده ام. فرمود:
- (در اين صورت اهل بهشت بسيار کم خواهد بود، در صورتى که قومى به نام (حقيه) وارد بهشت مى شوند)!.
پرسيدم: آنها کيانند؟ فرمود:
- (آنها از روى محبتى که به حضرت على (عليه السلام) دارند، به حق او سوگند ياد مى کنند، ولى به خوبى حق او را نشناخته اند ومقام والاى او را درک نکرده اند)! سپس فرمود:
- (وآمده اى از گفتار (مفوضه) بپرسى. به خدا سوگند آنها دروغ مى گويند. بلکه دلهاى ما ظرفهاى مشيت حضرت احديت است، هر گاه مشيت الهيى بر چيزى قرار بگيرد، ما نيز آنرا اراده مى کنيم، چنانکه خداى تبارک وتعالى مى فرمايد: (آنها ارده نمى کنند، جز آنچه را که پروردگار عالميان آن را بخواهد).(10)
(آنگاه امام حسن عسکرى عليه السلام به من فرمود: ديگر منتظر چه هستى؟ پرسشهايت را پاسخ گفت).(11)
احاديثى که در اين بخش بازگو کرديم برخى شامل سخن گفتن حضرت بقية الله ارواحنا فداه در نخستين روزهاى تولد، وبرخى شامل پاسخگويى آن حضرت به مسائل دينى وعقيدتى در دوران پدر بزرگوارش، که هنوز به پنج سالگى نرسيده بود، وهر دو مطلب اگرچه براى آنان که از شاهراه هدايت به دور افتاده اند، قابل تحمل نيست، ولى براى خوانندگان اين کتاب که غالبا از عاشقان مکتب ولايت وشيفتگان آن پيشواى انس وجان هستند، مشکلى وجود ندارد، ولى به عنوان رفع استبعاد به اين نکته اشاره مى کنيم که امام صادق عليه السلام يک قرن پيش از ولادت حضرت بقية الله ارواحنا فداه مى فرمايد:
- (هيچ معجزه اى نيست که توسط يک پيامبر ويا وصى يک پيامبر تحقق يافته باشد، جز اين که خداوند همانند آن را به دست قائم ما انجام خواهد داد، تا حجت بر دشمنان تمام شود).(12)
روى اين بيان معجزات انبياى سلف هر چه بوده، نظيرش توسط حضرت بقية الله ارواحنا فداه نيز بايد انجام پذيرد. يکى از معجزات پيامبران، سخن گفتن آنها در گهواره بود، چنانکه قرآن کريم از حضرت عيسى عليه السلام آن را نقل کرده است.(13) ويکى ديگر از معجزات آنها مبعوث شدن آنها به رسالت در کودکى است، چنانکه قرآن در مورد حضرت يحيى عليه السلام مى فرمايد: (حکم (نبوت) را به او در حال کودکى عطا نموديم).(14)
با توجه به اينکه بعد از پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم ديگر پيامبرى مبعوث نخواهد شد، تحقق اين معجزه در مورد حضرت بقية الله ارواحنا فداه به صورت اعطاى (حکم امامت) به آن حضرت در سن کودکى است، که امامت امتداد رسالت است. روى اين بيان سخن گفتن کودک چند روزه وچند ساعته از نظر قرآن نه تنها ممکن، بلکه واقع شده، ومطابق روايت امام صادق عليه السلام بايد نظير آن به دست حضرت بقية الله ارواحنا فداه نيز واقع شود، چنانکه واقع شده است.
227- (حميرى مى گويد: به خدمت جناب (عمرى) (دومين نائب خاص) رسيدم واز او پرسيدم: آيا او را ديده اى؟ گفت: بلى. وآخرين بار در کنار خانه ى خدا ديدم که مى گفت:
- (اللهم انجز لى ما وعدتنى).
- بار الها! آنچه به من وعده فرمودى، امضا بفرما).(15)
228- (محمد بن عثمان (دومين نائب خاص) مى گويد: آن حضرت را در (باب المستجار) ديدم که از استار کعبه آويخته، عرض مى کند:
- (اللهم انتقم من اعدائى).
- (بار خدايا، انتقام مرا از دشمنانم بگير).(16)
229- (مرد صالحى که توفيق تشرف داشته مى گويد: از قافله عقب ماندم واز تشنگى نزديک به مرگ شدم، جوان خوش روى وخوش بوئى را ديدم که آبى سردتر از يخ وشيرين تر از عسل به من داد ومرا او از هلاکت نجات داد. پرسيدم:سرورم، شما کى هستيد؟ فرمود:
- (انا حجة الله على عباده، وبقية الله فى ارضه، انا الدى املأ الأرض قسطا وعدلا، کما ملئت جورا وظلما).
- (من حجت خدا در ميان بندگان، ويکتا بازمانده در روى زمين هستم. من کسى هستم که روى زمين را پر از عدل وداد مى کنم، آنچنان که پر از جور وستم شده است).(17)
230- (يکى ديگر از نيکبختانى که سعادت تشرف پيدا کرده، مى گويد: آقا فرمودند: مرا مى شناسى؟ گفتم: نه. فرمود:
- (انا القائم من آل محمد (صلى الله عليه واله وسلم) انا الذى اخرج فى آخر الزمان بهذا السيف، فأملأ الأرض عدلا وقسطا کما ملئت جورا وظلما).
- (من قائم آل محمد (صلى الله عليه واله وسلم)، هستم، که در آخر الزمان با همين شمشير قيام مى کنم وروى زمين را پر از عدل وداد مى کنم، آن سان که پر از جور وستم شده است).(18)
231- (على بن ابراهيم بن مهزيار، 20 بار به قصد زيارت وديدار با آقا امام زمان ارواحنا فداه به حج خانه ى خدا مشرف شده، سرانجام به کعبه ى مقصود رسيده، وبه کوى معشوق راه يافته، در پايان ديدار، مى پرسد: سرورم اين امر کجا واقع خواهد شد؟ مى فرمايد:
- (اذا حيل بينکم وبين سبيل الکعبة، واجتمع الشمس والقمر، واستدار بهما الکواکب والنجوم).
- (هنگامى که ميان شما وراه خانه ى خدا مانع ايجاد شود، وخورشيد وماه يکجا شود وستارگان وسيارات در اطراف آنها گرد آيند).(19)
232- (ازدى، در اثناى طواف، محضر کعبه ى موعود رسيده، ديده جوانى بسيار زيبا، با اندامى بسيار متناسب که عطر از وجود مقدسش ساطع است، با او سخن مى گويد، عرض کرده: شما کى هستيد؟ فرموده:
- (انا المهدى، وانا صاحب الزمان، وانا القائم الذى املأ الارض عدلا، کما ملئت جورا، وان الأرض لا تخلو من حجة، ولا يبقى الناس فى فترة، فهذه امانة لا تحدث بها الا اخوانک من اهل الحق).
- (من مهدى هستم، من صاحب الزمان هستم، من آن قائم هستم که روى زمين را پر از عدالت مى کنم، چنانکه با بى عدالتى پر شده باشد. هرگز روى زمين خالى از حجت نمى ماند ومردم در فترت نمى مانند. اين امانت است پيش تو، جز به برادرانت از اهل حق مگو).(20)
233- (احمد بن اسحاق، که در محضر امام حسن عسکرى عليه السلام، آقا زاده ى بزرگوار را ديده، از آن حضرت چنين شنيده که مى فرمايد:
- (انا بقية الله فى ارضه والمنتقم من اعدائه، فلا تطلب اثرا بعد عين).
- (من بقية الله در روى زمين، ودست انتقام خدا از دشمنان اويم. تو نيز اى احمد بن اسحاق، پس از ديدن، نشان مطلب).(21)
احمد بن اسحاق، پس از مشاهده ى آن جمال الهى، به محضر امام حسن عسکرى عليه السلام عرض کرده: آيا نشان ديگرى نمى فرماييد تا بيشتر دلم مطمئن شود؟ امام عصر ارواحنا فداه خود سخن گفته، ودر پايان اشاره مى کند که نشانه پرسيدن تا موقعى است که به مقصود راه نباشد، پس از ديدن کعبه ى مقصود، ديگر نشانه مفهومى ندارد.
234- (به يکى از نيکبختانى که به محضر آن حضرت شرفياب شده، فرمود:
- (انا صاحب الحق، ليس هذا اوان ظهورى، وقد بقى مده من الزمان).
- (من صاحب حقم، ولى اکنون هنگام ظهور نيست، مدتى از زمان باقى است). او عرض مى کند: امر تو کى ظاهر مى شود؟ مى فرمايد:
- (علامة ظهور امرى کثرة الهرج والمرج والفتن، وآتى مکة فاکون فى مسجد الحرام، فيقال: انصبوا لنا اماما. ويکثر الکلام حتى يقدم رجل من الناس فينظر فى وجهى ثم يقول: يا معشر الناس (هذا المهدى) انظروا اليه).
- نشانه ى ظهور من کثرت هرج ومرج وفتنه هاست. به مکه آمده، در مسجد الحرام مى مانم. گفته مى شود: براى ما امامى منصب کنيد. سخن بسيار گفته مى شود. مردى جلو آمده، به صورت من خيره شده، مى گويد: اى مردم! اين مهدى (ارواحنا فداه) است، خوب نگاه کنيد).(22)
 235- (در فرازى از توقيع شريفى که به خط مبارک حضرت بقية الله ارواحنا فداه از ناحيه ى مقدسه، توسط محمد بن عثمان عمرى، دومين نائب خاص، شرف صدور يافته، آده است:
- (واما ظهور الفرج فانه الى الله عز وجل، کذب الوقاتون).
- (واما ظهور فرج، پس آن به اراده ى خداى تبارک وتعالى است وهر کس وقت تعيين کند، دروغ گفته است).(1)
ودر فرازى ديگر از همان توقيع شريف آمده است:
- (واما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الى رواة احاديثنا، فانهم حجتى عليکم وانا حجة الله عليهم).
- واما در مورد رويدادها، پس در آنها به راويان حديث ما رجوع کنيد که آنها حجت من بر شمايند ومن حجت خدا بر آنها).(2)
ودر فرازى ديگر آمده است:
- (واما وجه الانتفاع بى فى غيبتى فکا لانتفاع بالشمس اذا غيبها عن الأبصار السحاب).
- (واما کيفيت بهره بردارى مردم از من در زمان غيبت، همانند استفاده ى آنها از خورشيد است، هنگامى که در پشت ابرها نهان باشد).(3)
236- (ودر توقيع شريفى که در شعبان 329 هجرى، شش روز پيش از وفات چهارمين نائب خاص، از ناحيه ى مقدسه صادر شده ودر آن خبر رحلت على بن محمد سمرى دقيقا اعلام شده، مى فرمايد:
- (وسيأتى الى شيعتى من يدعى المشاهدة، الا فمن ادعى المشاهدة قبل خروج السفيانى والصيتحة فهو کذاب مفتر).
- (آگاه باشيد که برخى به سوى شيعيان آمده، خواهند گفت که ما او را ديدار کرديم. آگاه باشيد، هر کس ادعاى مشاهده کند پيش از خروج سفيانى وصحيحه ى آسمانى دروغگوست).(4)
در مورد تشرفهاى جمعى از بزرگان هرگز احدى از بزرگان شيعه ترديد نکرده اند، وهيچ جاى شبهه نيست که در زمان ما نيز گروهى از صلحا به ديدار آن مهر تابان نائل شده اند. ولذا توقيع شريف براى بزرگوارى از سوء استفاده است، تا هر کس وناکس ادعاى نايب بر حق بودن نکند وراه براى همه ى مدعيان بسته شود. مرحوم شيخ حر عاملى (صاحب وسائل الشيعه) مى فرمايد:
(در زمان ما ودر زمان گذشته ديدارهاى فراوانى روى داده که به تواتر رسيده است، آنچه گفته مى شود که در روايات آمده در زمان غيبت ديدار غير ممکن است، حمل مى شود به مواردى که علاوه بر ديدار ادعاى ديگرى هم همراه باشد).(5)
اگر کسى ادعا کند که به محضر آن حضرت مشرف شده واز آن حضرت معجزاتى مشاهده کرده، که بعد از اجرا شدن با علايم قطعى بر او مسلم شده که حضرت بقية الله بوده است، هيچ مانعى ندارد. وبزرگان شيعه، شرح ديدار جمعى از صالحان را در زمان غيبت کبرى، در کتابهاى خود درج کرده اند، وبرخى از بزرگان، کتابهايى را در اين زمينه تأليف کرده اند، که از آن جمله است.
1- جنة المأوى، تأليف: حاج ميرزا حسين نورى، که در جلد 53 بحار الانوار متن آن چاپ شده است.
2- نجم الثاقب، به قلم: مرحوم نورى.
3- بغية الطالب فيمن رأى الامام الغائب، تأليف: شيخ محمد باقر بيرجندى.
4- ملاقات با امام زمان، تأليف: دانشمند گرامى، صديق ارجمند آقاى حاج سيد حسن ابطحى، که بيشتر به تشرفهاى زمان با ما اختصاص دارد.
5- تبصرة الولى فيمن رأى المهدى، تاليف: سيد هاشم بحرانى.
- (ودر توقيع شريفى که براى احمد بن اسحاق صادر شده، آمده است:
236-(واذ اذن الله لنا فى القول ظهر الحق واضمحل الباطل).
- (در هنگامى که خداوند به ما اجازه سخن گفتن بدهد، حق ظاهر مى شود وباطل نابود مى گردد).(6)
237- (ودر توقيعى که توسط نائب اول آن حضرت صادر شده، آمده است:
- (الحق معنا فلا يوحشنک من قعدعنا، ونحن صنايع ربنا والخلق بعد صنايعنا).
- (حق با ماست، هرکس از ما تخلف کند موجب وحشت شما نگردد. ما ساخته هاى خداونديم وديگر مردمان ساخته هاى ماست).(7)
238- (در فرازى از نامه ى مبارکى که به دست خط حضرت بقية الله ارواحنا فداه در صفر 410 هجرى به افتخار شيخ مفيد صادر شده چنين آمده است:
- (انا غير مهملين لمراعاتکم، ولا ناسين لذکرکم، ولو لا ذلک لنزل بکم اللأواء واصطلمکم الأعداء، فاتقوا الله جل جلاله).
- (ما هرگز شما را رها نکرده ايم ويادتان را از خاطر نبرده ايم، وگرنه دشواريها بر شما فرود مى آمد ودشمنان را لگدمال مى کردند. از خداوند تقوى کنيد).(8)
239- (ودر نامه ى ديگرى که در روز عيد فطر سال 412 به افتخار شيخ مفيد صادر شده، چنين آمده است:
- (ولو ان اشياعنا- وفقهم الله لطاعته - على اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد عليهم، لما تأخر عنهم اليمن بلقائنا، ولتعجلت لهم السعادة بمشاهدتنا على حق المعرفة وصدقها منهم بنا. فما يحبسنا عنهم الا ما يتصل بنا مما نکرهه ولا نوثره منهم).
- (اگر شيعيان ما- که خداوند توفيقشان دهد- دلهايشان در وفا به عهد وپيمانى که با ما دارند، گردهم مى آمد، از فيض ديدار ما محروم نمى شدند، وسعادت ديدار ما زودتر نصيبشان مى شد؛ ديدارى راستين واز روى معرفت. ما را از آنان چيزى باز نمى دارد، جز اخبار ناخوش آيند وغير مترقبه اى که از آنها به ما مى رسد).(9)
240- (ودر فرازى از (دعاى حکمت) که از ناحيه ى مقدسه صادر شده، چنين آمده است:
- (اللهم صل على حجتک فى ارضک وخليفتک فى بلادک، والداعى الى سبيلک، والقائم بقسطک، والثائر بامرک، ولى المؤمنين، وبوار الکافرين، ومجلى الظلمة، ومنير الحق، والساطع بالحکمة والصدق... الذى يملأ الأرض قسطا وعدلا، کما ملئت ظلما وجورا، انک على کل شىء قدير).
- (بار خدايا، صلوات وسلام خود را بر حجت خود در روى زمين وخليفه ى خود در شهرهاى خود بفرست، که به سوى تو دعوت مى کند وبه عدالت قيام مى کند وبه فرمان تو انتقام خونهاى به ناحق ريخته را مى گيرد، که دوستدار مؤمنان ونابودکننده ى کافران است. که تاريکيها را از بين مى برد ونور حق را آشکار مى کند وحکمت وراستى را جلوه گر مى سازد... وزمين را پر از عدل وداد مى کند آنچنان که پر از جور وستم شده است. که تو به هر چيزى توانا هستى).(10)
در دعاهاى واصله از ناحيه ى مقدسه، معارف بسيار والايى نهفته که عاشقان حضرت بقية الله ارواحنا فداه را به مداومت آنها دعوت وتوصيه مى کنيم. جامع ترين کتابى که دعاهاى واصله از ناحيه ى مقدسه را گرد آورده، کتاب پرارج: (صحيفة المهدى) از برادر دانشمند آقاى حاج شيخ عيسى اهرى است.
وبراى آشنايى بيشتر با وظايف سنگينى که در عهد غيبت در برابر حضرت بقية الله ارواحنا فداه به عهده داريم، خوانندگان گرامى را به مطالعه ى کتاب گرانبهاى: (مکيال المکارم) توصيه مى کنيم.
ودر مورد توقيعات شريف وکلمات درربار حضرت بقية الله ارواحنا فداه جامعترين کتابى که در دست داريم، کتاب گرانقدر: (کلمة الامام المهدى) از دوست ارزشمندمان، شهيد سيد حسن شيرازى است.

- پاورقی -

(3) بحار الانوار، ج 52 ص 30.
(4) کمال الدين، ص 430.
(5) اثباة الهداة، ج 3 ص 668.
(6) بحار الانوار، ج 52 ص 30.
(7) کمال الدين، ص 433.
(8) سوره ى اسراء، آيه ى 81.
(9) اثباة الهداة ج 3 ص 698.
(10) سوره ى تکوير، آيه ى 29.
(11) کمال الدين، ص 499.
(12) اثباة الهداة، ج 3 ص 700.
(13) سوره ى مريم، آيه ى 30.
(14) سوره ى مريم، آيه ى 12.
(15) اعيان الشيعه، جلد حضرت مهدى، ص 105.
(16) بحار الانوار، ج 52 ص 30.
(17) اربعين خاتون آبادى، 65.
(18) بحار الانوار، ج 52 ص 41.
(19) غيبت شيخ طوسى، ص 161.
(20) ينابيع الموده، ص 464.
(21) الزام الناصب، ج 1 ص 253.
(22) بحار الانوار، ج 51 ص 320.
(1) غيبت شيخ طوسى، ص 177.
(2) بحار الانوار، ج 53 ص 181.
(3) نکات لطيف اين تشبيه را در کتاب: او خواهد آمد ص 26-17 بخوانيد.
(4) کمال الدين، ص 516.
(5) اثباة الهداة، ج 3 ص 699.
(6) احتجاج طبرسى، ص 469.
(7) کلمة الامام المهدى،ص 244.
(8) احتجاج طبرسى، ص 497.
(9) بحار الانوار، ج 53 ص 177.
(10) کلمة الامام المهدى، ص 309.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page