همه مردم از عمر داناترند

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

" كل الناس افقه من عمر "
از مسروق بن اجدع گويد: عمر بن خطاب بر منبر رسول خداصلى الله عليه و آله بالا رفت سپس گفت اى مردم چه اندازه زياد ميكنيد در مهر زنانتان و حال آنكه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و اصحاب او صداق و مهريه در بينشان چهارصد درهم و كمتر از آن بود و اگر زياد كردن در مهر نزد خدا پرهيزگارى يا بزرگوارى بود پيغمبر و اصحابش پيشى ميگرفتند بسوى آن پس من البته حد ميزنم آنچه كه زياد كند مردى در صداق زنى بر چهارصد درهم يا محدود بچهارصد درهم ميكنم گفت اين جمله را و از منبر بزير آمد پس زنى از قريش بر او اعتراض كرد و گفت اى پيشواى مسلمين مردم را منع كردى كه زياد كنند در مهريه زنها از چهارصد درهم گفت: آرى. پس گفت آيا نشنيدى آنچه خدا در قرآن نازل كرده گفت: و چه آيه ئيست اين، پس گفت آيا نشنيدى خدا ميفرمايد""و آتيتم احداهن قنطارا"". گويد: پس عمر گفت بار خدايا ببخش " كل الناس افقه من عمر " همه مردم داناترند از عمر سپس برگشت و رفت بالاى منبر پس گفت آى مردم من شما را منع كردم از اينكه زياد كنيد در مهر و صداقت زنانتان برچهارصد درهم پس هر كس بخواهد كه از مالش بدهد، يا، پس كسيكه خوشش ميايد و دوست دارد كه زياد كند و هر مقداريكه ميخواهد بدهد پس مانعى نيست بكند.
ابويعلى در مسند كبيرش نقل كرده و سعيد بن منصور در سننش و محاملى در اماليش و ابن جوزى در سيره عمر ص 129 و ابن كثير در تفسيرش ج 1 ص 467 از ابى يعلى و گويد: مدارك و اسنادش خوب و نيرومند است. و هيثمى در مجمع الزوائد ج 4 ص 284 و در الدررالمنتثره ص 243، از هفت نفر از حفاظحديث نقل كرده كه از ايشانست احمد و ابن حبان و طبرانى و شوكانى در فتح القدير ج 1 ص 407 ياد كرده و عجلونى در كشف الخفاء ج 1 ص 269 از ابى يعلى نقل كرده و گفته سندش خيلى خوب است وابن درويش الحوت در اسنى المطالب ص 166 و گويد: حديث كل احد علم او افقه من عمر، آنرا عمر گفت وقتيكه نهى از زياد كردن صداق نمود و زنى گفت باو، خداوند ميفرمايد""و آتيتم احداهن قنطارا"" ابويعلى آنرا روايت كرده و سندش بسيار خوب است و نزد بيهقى قطعى است.

صورت دوم
از عبد الله بن مصعب روايت شده گويد عمر بن خطاب... گفت زياد نكنيد در مهر زنها بر چهل وقيه" پيمانه عراقى است" هر چند كه دختر ذى الفضه" يعنى يزيد بن حصين حارثى" باشد پس كسيكه زياد كند من زيادى را گرفته در بيت المال قرار ميدهم پس زنى از ميان صف طولانى زنها كه در دماغش پهنى بود برخاست پس گفت اين حق را تو ندارى گفت: براى چه؟ گفت خداوند تعالى ميفرمايد:""و آتيتم احداهن قنطارا...""پس عمر گفت زنى بصواب ميرود و مردى اشتباه ميكند.
زبير بن بكار در موفقيات نقل كرده و آنرا ابن عبد البر در جامع العلم چنانچه در مختصرش ص 66، و ابن جوزى در سيره عمر ص 129 و در كتابش: الاذكياء ص 162 و قرطبى در تفسيرش ج 5 ص 99 و ابن كثير در تفسيرش ج 1 ص 467 و سيوطى در الدر المنثور ج 2 ص 133 و در جمع الجوامع چنانچه در ترتيب آن الكنز ج 8 ص 298، از ابن بكار و ابن عبد الير و سندى در حاشيه سنن ابن ماجه ج 1 ص 584 و عجلونى در كشف الخفاء ج 1 ص 270 و ج 2 ص. 118

صورت سوم
بيهقى در سنن كبرايش ج 7 ص 233، از شعبى نقل كرده گويد: عمر بن خطاب خطبه اى براى مردم خواند پس سپاس خدا را بجا آورد و او را ستود وگفت: آگاه باشيد و بدانيد و در صداق زنها زيادروى نكنيد پس بدرستيكه نرسدبمن از يكى از شما كه زيادتر كند صداق را از مقداريكه رسول خدا صلى الله عليه و آلله نموده بود يا بان پيشى گرفته بود مگر آنكه من قرار ميدهم زيادى آنرا در بيت المال سپس از منبر پائين آمد و زنى از قريش بر او اعتراض كرد و گفت: اى پيشواى مسلمين آيا كتاب خداى تعالى سزاوارتراست كه پيروى شود يا گفته تو؟ گفت:بلكه كتاب خداى تعالى پس چيست آن گفت تو منع كردى همين الان كه زياد نكننددر صداق زنها و خداوند تعالى ميگويد در كتابش:""و آتيتم احداهن قنطارافلاتا خذوا منه شيئا"" و داديد بعنوان صداق يكى از آن زنانرا قنطارى پس چيزى از آن بر نداريد. پس عمر گفت: " كل احدا فقه من عمر " هر كسى از عمر داناتر است دو مرتبه يا سه مرتبه اين جمله را تكرار نمود تا پايان حديث.
سيوطى ياد كرده در جمع الجوامع چنانچه در كنز ج 8 ص 298 نقل كرده از سنن سعيد بن منصور و بيهقى و روايت كرده سندى در حاشيه سنن ابن ماجه ج 1 ص 583 و عجلونى در كشف الخفاء ج 1 ص 269 و ج 2 ص 118.

صورت چهارم
عمر برخاست براى خطبه خواندن پس گفت: اى مردم زياده روى درصداق و مهر زنها نكنيد پس اگر اين كرامتى در دنيا يا تقوائى نزد خدا بود هر آينه سزاوارتر شما بود بان پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، هيچكس حق ندارد صداق زنى از زنها را پيش از دوازده" وقيه" قرار دهد پس زنى برخاست بطرف او و باو گفت: اى پيشواى مسلمين براى چه منع ميكنى ما را حقى را كه خدا براى ما قرار داده است. و خدا ميگويد""و آتيتم احداهن قنطارا"" پس عمر گفت " كل احد اعلم من عمر " هر كسى از عمر داناتر است سپس باصحابش گفت: ميشنويد از من كه ميگويم مانند اين را كه گفتم پس انكار بر من نميكنيد تا آنكه زنى بر من ايراد كند كه از داناترين زنها نيست.
تفسير كشاف ج 1ص 357، شرح صحيح بخارى تاليف قسطلانى ج 8 ص 58

صورت پنجم
حافظ عبد الرزاق و حافظ ابن المنذر نقل كرده اند باسنادشان از عبد الرحمن سلمى گويد: كه عمر بن خطاب گفت زياده روى در مهريه هاى زنها نكنيد. پس زنى گفت: اى عمر حق ندارى تو منع كنى زيرا كه خداوند ميفرمايد:""و آتيتم احداهن قنطارا من ذهب"" گويد و همچنين است آن در قرآئت عبد الله بن مسعود پس حلال نيست بر شما كه چيزى از آنرا بگيريد، پس عمرگفت كه زنى با عمر دعوى كرد پس بر عمر پيروز شد.

صورت ششم
عمر... بالاى منبر گفت، زيادروى بمهريه هاى زنها نكنيد پس زنى گفت آيا سخن تو را پيروى كنيم ياقول خدا را""و آتيتم احداهن قنطارا"" پس عمر گفت " كل احد اعلم من عمر " هر كسى داناتر از عمر است هر طوريكه ميخواهيد ازدواج كنيد.
تفسيرنسفى حاشيه تفسير خازن ج 1 ص 353 كشف الخفاء ج 1 ص 388

صورت هفتم
بدرستيكه عمر بالاى منبر گفت: زياده روى در مهريه هاى زنانتان نكنيد پس زنى برخاست و گفت اى پسر خطاب خدا بما ميدهد و تو منع ميكنى ما را و آيه را تلاوت كرد پس عمر گفت " كل الناس افقه منك يا عمر " همه مردم از تو فقيه ترند اى عمر.
تفسير قرطبى ج 5 ص 99، تفسير نيشابورى ج 1 ص سوره نساء تفسير خازن ج 1 ص 353، الفتوحات الاسلاميه ج 1 ص 477 و در آن زياد كرد: حتى النساء حتى زنها.

صورت هشتم
عمر گفت يكمرتبه: بمن نرسد كه زنى صداقش از صداق زنان پيغمبر گذشته است مگر آنكه برگردانم آن زيادى از آنرا، پس زنى باو گفت:خدا چنين حقى و ولايتى قرار نداده است خداوند تعالى فرمود""و آتيتم احداهن قنطارا..."" پس عمر گفت: "كل الناس افقه من عمر حتى ربات الحجال " همه مردم فقيه تر از عمرند حتى زنان پرده نشين. آيا تعجب نميكنيد از اماميكه اشتباه ميكند و زنى كه درست ميرود پس نزاع ميكند با امام شما و او هم با او نزاع ميكند ودر نسخه ديگر پس بر او پيروز ميشود.
و در لفظ خازن: زنى درست ميرود و اميرى اشتباه ميكند و در عبارت قرطبى زنى راست رفت و عمر خطا و اشتباه كرد و در تعبير فخر رازى در اربعينش ص 467 " كل الناس افقه من عمر حتى المخدرات فى البيوت " تمام مردم فقيه ترند از عمر حتى پرده گيان در خانه ها و در لفظ باقلانى در التمهيد ص 199، زنى بواقع رسيد و مردى خطا كرد و اميرى رقابت كرد پس مغلوب شد " كل الناس افقه منك يا عمر " همه مردم فقيه ترند از تو اى عمر.

صورت نهم
عمر بالاى منبر رفت پس گفت اى مردم زياد نكنيد در صداق زنها بر چهارصد درهم پس هر كس زياد كند زيادى را گرفته و در بيت المال مسلمين ميافكنم پس مردم ترسيدند كه با او سخنى بگويند. پس زنى برخاست كه در دستش بلندى بود و باو گفت چگونه اين كار بر تو حلال است و خداوند ميفرمايد""و آتيتم احداهن قنطارا فلا تاخذوا منه شيئا"" و داديد بايشان قنطارى پس چيزى از آن نگيريد پس عمر گفت: زنى بصواب ميرود و مردى خطا ميكند.
المستطرف ج 1 ص 7 نقل ازكتاب منتظم ابن جوزى نموده حاكم نيشابورى جمع كرده راه هاى اين خطبه عمر بن خطاب را در جزء بزرگى چنانچه در مستدرك ج 2 ص 177 گفته و گويد: اسانيد صحيحه تواتر به اين مطلب داردو ذهبى آنرا اقرار كرده در تلخيص مستدرك و خطيب بغدادى آنرا در تاريخ خود ج 3 ص 257 بچندين طريق نقل كرده و آنرا صحيح دانسته جز اينكه تمام حديث را ياد نكرده بلكه خطبه فقط را ياد كرده سپس ميگويد حديث را بتفصيلش.
و شايد خليفه براى زنيكه درست رفته بود گرفت و با ام كلثوم ازدواج كرد ومهر او را چهل هزار قرار داد چنانچه در تاريخ ابن كثير ج 7 ص 139 و 81 و الاصابه ج 4 ص 492 و الفتوحات الاسلاميه ج 2 ص 472 ياد شده است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page