خواهى آمد اى سوار سبزپوش! لحظه هايم را بهارى مى کنى
با نگاه خويش در متن زمين عشق را هر لحظه جارى مى کنى
خواهى آمد، خوب مى دانم هنوز مى نشينيم روزها چشم انتظار
خيره بر بى انتهاى جاده ها مى نشينم با نگاهى اشکبار
اى بهار آخرين! کى مى رسى؟ من غريب وخسته اينجا مانده ام
در عبور بيدريغ لحظه ها من کنار خويشتن جا مانده ام
فصل ها را باز هم پر مى کند گريه ى من، شيون من، سوز من
تا ببينم لحظه ى موعود را جمعه مى شد کاشکى هر روز من!(9)
- پاورقی -
(9) تيمور آقا محمدى.
لحظه ى موعود
- بازدید: 830