اينجا که شعر در کف نامردمان رهاست موعود من! صداى تو، عاشق ترين صداست
اين جغدهاى خفته که آواز شومشان در ژرفاى تيره وخاموش شب رهاست
باور نمى کنند که چشمان روشنت ديرى است قبله گاه تمام ستاره هاست
من مى شناسمت، دل غمگين وخسته ات با درد، با غرور ترک خورده آشناست
آى، اى تو آن درخت کريمى که دستهات ديرى است آشيانه ى گرم پرنده هاست
آخر چگونه درگذر بادهاى تند استاده اى؟ که قامت سبز تو ناخداست
من از هجوم دشنه ى شب، زخم خورده ام پس مرهم نگاه اهورايى ات کجاست؟(9)
- پاورقی -
(9) انسيه موسويان.
قبله گاه تمام ستاره ها
- بازدید: 912