به تماشاى طلوع تو جهان چشم به راه به اميد قدمت کون ومکان چشم به راه
به تماشاى تو اى نور دل هستى! هست آسمان، کاهکشان کاهکشان چشم به راه
رخ زيباى تو را ياسمن آيينه به دست قد رعناى تو را سرو جوان چشم به راست
در شبستان شهود اشک فشان دوخته اند همه شب تا به سحر، خلوتيان چشم به راه
ديدمش فرشى از ابريشم خون مى گسترد در سراپرده ى چشمان خود آن چشم به راه
نازنينا! نفسى اسب تجلى زين کن که زمين گوش به زنگ است وزمان چشم به راه
آفتابا! دمى از ابر برون آ که بود بى تو منظومه ى امکان نگران، چشم به راه(4)
- پاورقی -
(4) زکريا اخلاقى.
چشم به راه
- بازدید: 560