صداى سبز تورا ميخواهد، سکوت سرد زمينهاى باران! کوير تشنه، همه جنگلهايش؛خودت بيا وببين اى باران!
نسيم نوحه گر آمد ناليد، غم از صداى خوشش ميباريد که درنبود تو بايدخواندن، ترانه هاى حزين اى باران!
(به دستهاى فقيرم بنگر، بيا وباز شکوفايم کن!) چه غمگنانه ولي ميگويد، درخت با توچنين اى باران!
سراب مثل دروغى زيبا، از انحناى افق ميجوشد توصادقانه ولى ميبارى، بر اين زمين به يقين اى باران!
چه ابرهاى سرور انگيزى!چه رعدهاى غرورانگيزى! به زير گام تو ديدن دارد، زمان فتح زمين اى باران
حميد رضا شکار سرى
فتح زمين
- بازدید: 620