شبهه مزبور نزد علماء

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

اين شبهه بى اساس رازى بر "اهل لسان" عرب و علماء پوشيده نبوده و قبل از رازى و بعد از او مورد بررسى قرار گرفته و چون اساس و پايه درستى نداشته بطلان و غير وارد بودن آنرا تشخيص داده اند، و لذا طرح اين شبهه آنها را از راى و نظر خود يعنى آمدن لفظ مولى بمعناى اولى منحرف نساخته و تفتازانى در " شرح المقاصد " ص 289 و قوشچى در " شرح تجريد " با بيان متحد گفته اند: مولى، گاه از آن اراده ميشود معتق "آزاد كننده" و حليف "هم پيمان" و جار "همسايه" و ابن عم، و ناصر، و اولى بتصرف، خداى متعال فرمايد: ماويكم النار هى موليكم، يعنى: اولى بكم، ابو عبيده آنرا ذكر كرده، و پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: هر زنى بدون اذن مولايش ازدواج نمايد.. يعنى بدون اذن كسى كه باو اولويت دارد و مالك و عهده دار امر او است و اولى "سزاوارتر" بتصرف در "شئون" او است، و اين تعبير در شعر عرب فراوان است خلاصه استعمال مولى بمعنى متولى و مالك امر و اولى بتصرف در كلام عرب شايع و از غالب پيشوايان لغت نقل شده است، و مقصود اينست كه اين كلمه "مولى" براى اين معنى اسم است، نه اينكه صفتى است بمنزله اولى، تا مورد اعتراض واقع گردد كه صيغه افعل التفضيل نيست و بنابراين مانند آن استعمال نميشود.. اه
نامبردگان "تفتازانى و قوشچى" اين معنى را در مورد تقريب استدلال بحديث "غدير" بر امامت ذكر نموده اند سپس از جهات مختلفه آنرا رد نموده اند جز از اين جهت و در نتيجه اين معنى را در اين مورد پذيرفته اند، چنانكه، شريف جرجانى در " شرح المقاصد " با آندو در پذيرش اين معنى هم گام و متفق شده و اضافه نموده باينكه: تفتازانى با اين معنى "و اثبات آن" مناقشه قاضى عضد را رد نموده داير بر اينكه: مفعل را بمعناى افعل، احدى ذكر نكرده، سپس جرجانى گويد: پاسخ داده شده است از اين مناقشه باينكه: مولى بمعناى متولى "عهده دار" و مالك امر و اولى "سزاوارتر" بتصرف در كلام عرب شايع و از پيشوايان لغت نقل شده است، ابو عبيده گويد: هى موليكم، يعنى: اولى بكم، و "رسول خدا صلى الله عليه و آله" فرموده: ايما امرئه نكحت بغير اذن موليها، يعنى بغير اذن آنكس كه اولى باوست و مالك "و عهده دار" تدبير در امر او است.. اه و ابن جحر با همه سختى و شدتى كه در رد استدلال بحديث مزبور دارد معذلك در " صواعق " ص 24 به آمدن مولى بمعنى اولى بالشى ء- تسليم شده منتها در متعلق اولويت مناقشه نموده كه آيا اين اولويت در تمام امور است و يا از بعض جهات؟ و دومى را اختيار كرده و فهم اين معنى را از حديث "غدير" بشيخين "ابوبكر و عمر" نسبت داده- در گفتار آنها "بعلى عليه السلام": " امسيت مولى كل مومن و مومنه " و اين عنوان را شيخ عبد الحق در " لمعات " خود از او ذكر كرده و همچنين شيخ شهاب الدين احمد بن عبد القادر شافعى در " ذخيره المال " با او هم گام "و در عقيده" شده، گويد: تولى: بمعناى ولايت است و بمعناى دوست و ياور- و يا بمعناى، اولى "سزاوارتر" به پيروى و نزديك شدن باو است، مانند قول خداى تعالى: " ان اولى الناس بابراهيم للذين اتبعوه.. " يعنى همانا نزديك ترين مردم به ابراهيم آنانند كه از او پيروى كردند.. و همين معنا است كه عمر رضى الله عنه از حديث "غدير" فهميد، چه او پس از شنيدن "سخن پيغمبر صلى الله عليه و آله" گفت: " هنيئا يابن ابى طالب امسيت ولى كل مومن و مومنه " يعنى گوارا باد تو را اى پسر ابى طالب، گرديدى ولى هر مرد و زن مومن. اه.
قبلا نيز از انبارى در " مشكل القرآن " نقل شد كه: براى مولى هشت معنى است و يكى از آنمعانى: اولى بالشيى ء است، و رازى اين را از او و از ابى عبيده حكايت نموده. سپس در " نهايه العقول " گويد: ما نمى پذيريم اين مطلب را كه هر كس لفظ مولى را بمعناى اولى حمل كرده قائل باينست كه حديث "غير" دلالت بر امامت على رضى الله عنه دارد، مگر نه اينست كه ابا عبيده و ابن انبارى حكم نموده اند باينكه لفظ مولى بمعناى اولى است و معذلك قائل بامامت ابى بكر رضى الله عنه ميباشند.. اه
و شريف مرتضى از ابى العباس مبرد نقل نموده كه: ولى در اصل يعنى آنكه اولى و احق "سزاوارتر" است، و مانند آنست، مولى، و ابو نصر فارابى جوهرى متوفاى 393 در جلد 2 " صحاح اللغه " ص 564 در ماده "ولى" گويد: در قول لبيد "در بيتى كه قبلا ذكر شد" مراد از مولى اولى "سزاوارترين" موضعى است كه محل ترس است، و ابو زكريا خطيب تبريزى در جلد 1 ديوان حماسه ص 22 در قول جعفر بن علبه حارثى:
الهفى بقرى سحبل حين احلبت     علينا الولايا و العدو المباسل
يكى از معانى هشت گانه مولى را ولى و اولى بالشى ء بشمار آورده، و از عمر بن عبد الرحمن فارسى قزوينى در " كشف الكشاف " در مورد بيت "لبيد" مذكور است: مولى المخافه. يعنى اولى "و سزاوارتر" و لايق تر باين كه در آن خوف باشد و سبط ابن جوزى در " تذكره " ص 19 اين معنى را از معانى ده گانه مولى كه بعلماء عربيت مستند است شمرده است، و مانند اوست ابن طلحه شافعى در " مطالب السول " ص 16 وى "اولى" را در آغاز معانى كه نامبرده در كتابش آورده قرار داده است و شبلنجى در " نور الابصار " ص 78 از او پيروى كرده و اين معنى را اسناد به علماء داده و عبد الرحيم ابن عبد الكريم و رشيد النبى، شرح دهندگان معلقات سبع در بيت لبيد گويند: كه شاعر مزبور از: مولى المخافه: اولى بمخافه را اراده نموده.
با تمام اين كيفيات كه ذكر شد معلوم ميشود كه: اسناد صاحب " تحفه اثنى عشريه " انكار استعمال مولى بمعناى، اولى بالشى ء را بقاطبه اهل عربيت تا چه اندازه عارى از حقيقت است آيا اين مرد گمان كرده، اينها را كه ما نام برديم پيشوايان ادبيات فارسى هستند؟ يا اينكه آنان بقدر شاه صاحب هندى از موارد لغت عربى آگاه نداشته اند؟ نهاد پاك و ضمير آزاد تو "خواننده ارجمند" خود در اين امر داورى نمايد. مضافا بر آنچه بيان شد، اظهار عقيده رازى داير باينكه اولى در حال اضافه استعمال نشده است بطور مطلق ممنوع است، زيرا چنانكه دانستيد، اين لفظ به تثنيه و جمع اضافه شده و حتى در حديث نبوى اضافه شدن آن به نكره ملاحظه ميشود، در صحيح بخارى جزء دهم صفحات 7 و 9 و 10 و 13 باسنادهاى بسيار كه از حيث لفظ متفق هستند، از ابن عباس روايت شده، از رسول خدا صلى الله عليه و آله كه فرمود: " الحقوا الفرائض باهلها فما تركت الفرائض فلاولى رجل ذكر " و مسلم در صحيح خود جزء دوم ص 2 آنرا روايت نموده، و در روايتى كه احمد در جزء 1 " مسند " ص 313 آورده: " فلاولى ذكر " نقل شده و در صفحه 235: " فلاولى رجل ذكر " و در جزء 2 " نهايه " ابن اثير ص 49: " لاولى رجل ذكر " ثبت گرديده.
و حديثى كه از لحاظ سياق با حديث غدير هم مثل است جدا نظريه ما را درباره حديث دير تاييد مى نمايد و آن فرمايش رسول اكرم صلى الله عليه و آله است كه فرمود: ما من مومن الا انا اولى الناس به فى الدنيا و الاخره، اقرووا ان شئتم: النبى اولى بالمومنين من انفسهم، فايما مومن ترك ما لا فليرثه عصبته من كانوا، فان ترك دينا او ضياعا فلياتنى و انا مولاه.
اين روايت را بخارى در جز هفتم صحيح خود صفحه 190 آورده، و مسلم در جزء دوم صحيح خود ص 4 باين لفظ آنرا آورده: " ان على الارض من مومن الا انا اولى الناس به، فايكم ما ترك دينا او ضياعا فانا مولاه "

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page