داستان ركبان در كوفه

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

سال 36 و 37 هجرى
پيشواى حنبلىها- احمد بن حنبل با بررسى و دقت روايت نموده از يحيى بن آدم، از حنش بن حارث بن لقيط نخعى اشجعى، از رياح "با ياء دو نقطه" بن حارث كه او گفت: چند تن در رحبه نزد على عليه السلام آمدند و گفتند: السلام عليك يا مولانا. فرمود: چگونه من مولاى شما هستم در حاليكه شما عرب هستيد؟ گفتند ما از رسول خدا صلى الله عليه و آله در روز غدير خم شنيديم كه فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه رياح گفت: چون از آنجا گذشتند، من بدنبال آنها رفتم و پرسيدم اينها كيانند؟ گفتند: گروهى از انصارند، كه در ميان آنها ابو ايوب انصارى است.
و باسنادش از رياح روايت نموده كه گفت: گروهى از انصار را ديدم كه در رحبه نزد على عليه السلام آمدند، آنجناب پرسيدند: چه كسانى هستيد؟ گفتند موالى تو يا اميرالمومنين... بشرح حديث و باز از او نقل كرده كه گفت: هنگامى كه على عليه السلام نشسته بود، مرديكه اثر سفر بر او بود داخل شد و گفت: السلام عليك يا مولاى، على عليه السلام فرمود: اين كيست؟ گفت: ابو ايوب انصارى هستم، فرمود: او را راه دهيد، پس از آنكه ابو ايوب وارد شد بر آنجناب، گفت: شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله ميفرمود:
من كنت مولاه فعلى مولاه و ابراهيم بن حسين بن على كسائى معروف به ابن ديزيل "شرح حال او در صفحه 162 ج 1 گذشت" در كتاب صفين كفته حديث نمود ما را، يحيى بن سليمان "جعفى" از ابن فضيل "محمد كوفى"، از حسن ابن حكم نخعى، از رياح بن حارث نخعى كه گفت: نزد على عليه السلام نشسته بودم، در اين هنگام گروهى كه لثام بسته بودند "مطابق رسم عرب پارچه را كه بر سر وزير عگال دارند جلو بينى و دهان خود ميفكنند و اين را عرب لثام گويد" بر على عليه السلام وارد شده گفتند: السلام عليك يا مولينا فرمود: مگر شما گروهى از عرب نيستيد؟ گفتند: آرى، ولى ما شنيديم از رسول خدا صلى الله عليه و آله كه در روز غديرخم فرمود:
من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله، سپس گفت: ديدم على عليه السلام را كه خندان شد بحدى كه دندانهاى كنار دهان مباركش نمودار شد، و سپس فرمود: گواه باشيد بعدا آن گروه بسوى مركبهاى خود روانه شدند، من آنها را تعقيب نمودم و بيكى از آنها گفتم: شما از چه طايفه و قومى هستيد گفتند؟ ما گروهى از انصار هستيم و آن "اشاره بمردى از خودشان بود" ابو ايوب صاحب منزل رسول خدا صلى الله عليه و آله است رياح گويد، من نزد او رفتم و با او مصافحه نمودم.
و حافظ ابوبكر بن مردويه "بطوريكه در " كشف الغمه " صفحه 93 مذكور است" از رياح بن حارث روايت نموده كه گفت: من در رحبه با اميرالمومنين عليه السلام بودم، در اين هنگام قافله اى كوچك رو آوردند و در ميدان رحبه شتران خود را خوابانيدند سپس براه افتادند تا بنزد على عليه السلام رسيدند، گفتند: السلام عليك يا اميرالمومنين و رحمه الله و بركاته، فرمود: چه كسانى هستيد؟ گفتند: موالى تو يا امير المومنين راوى گويد آنجناب را ديدم كه با خنده فرمود: چگونه "از موالى من هستيد" و حال آنكه شما گروهى از عرب هستيد؟ گفتند، در روز غدير خم از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيديم در حاليكه بازوى تو را گرفته بود خطاب بمردم فرمود: آيا من بمومنين اولى "سزاوارتر" هستم از خودشان؟ گفتيم بلى، هستى اى رسول خدا، پس فرمود همانا خداوندى مولاى من است و من مولاى مومنين هستم، و على مولاى كسى است كه من مولاى اويم، بار خدايا دوست بدار كسى را كه او را دوست بدارد و دشمن دار آنكه را كه او را دشمن دارد، فرمود: شما اين را ميگوئيد "و معتقد هستيد"؟ گفتند: آرى، فرمود: و بر اين گفتار گواهى ميدهيد؟ گفتند: آرى، فرمود: راست گفتيد پس آن گروه روانه شدند و من بدنبال آنها رفتم و بمردى از آنها گفتم: شما چه كسانى هستيد؟ اى بنده خدا؟ گفت: ما گروهى از انصاريم و اين است ابو ايوب صاحب منزل رسول خدا صلى الله عليه و آله، پس دست او را گرفتم و باو درود و تحيت گفتم و با او مصافحه نمودم.
و از حبيب بن يسار، از ابى رميله روايت شده كه چهار سوار آمدند نزد امير المومنين عليه السلام تا اينكه شتران خود را در رحبه خوابانيدند، سپس بنزد آنجناب آمدند و گفتند: السلام عليك يا اميرالمومنين، و رحمه الله و بركاته، فرمود و عليكم السلام از كجا آمده اين قافله؟ گفتند: موالى تو از سرزمين فلان آمده اند، فرمود از كجا شما موالى من هستيد؟ گفتند: ما در روز غدير خم از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه ميفرمود:
من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و ابن اثير در جلد 1 " اسد الغابه " ص 368 روايت كرده از كتاب الموالات ابن عقده باسنادش از ابى مريم زرين حبيش كه گفت: على عليه السلام از قصر بيرون آمد و با او روبرو شدند سوارانى كه شمشير حمايل داشتند، و گفتند: السلام عليك يا اميرالمومنين، السلام عليك يا مولانا و رحمه الله و بركاته، على عليه السلام فرمود: در اينجا از اصحاب پيغمبر صلى الله عليه و آله چه كسى حضور دارد؟ پس دوازده تن برخاستند كه از جمله آنها بودند: قيس بن ثابت بن شماس، و هاشم بن عتبه و حبيب بن بديل بن ورقاء، پس گواهى دادند كه از پيغمبر صلى الله عليه و آله شنيده اند كه ميفرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه، و ابو موسى " مدينى " اين حديث را با بررسى و دقت در سند آورده.
و ابن حجر در جلد 1 " الاصابه " صفحه 305 آنرا از كتاب الموالات ابن عقده روايت نموده و صدر خبر را تا آنجاى از متن كه " على عليه السلام گفت "... از آن انداخته و هاشم بن عتبه را ذكر نكرده و اين روش او بمقتضاى عادتى است كه نامبرده در كاهش فضايل آل الله دارد
و محب الدين طبرى در جلد 2 " الرياض النضره " ص 169 روايت مزبور را از طريق احمد بلفظ اول او و از معجم حافظ بغوى ابوالقاسم بلفظ دوم احمد، و ابن كثير در جلد 5 تاريخش صفحه 212 از احمد بدو طريق و دو لفظ اولى او، و در جلد 7 صفحه 347 از احمد بلفظ اول او ذكر نموده اند، و در صفحه 348 گويد: ابوبكر بن ابى شيبه گفت: حديث كرد ما را شريك از حنش از رياح بن حارث كه گفت: هنگاميكه ما در رحبه با على عليه السلام نشسته بوديم، مردى بر آنحضرت وارد شد كه اثر سفر بر او بود و گفت: السلام عليك يا مولاى، گفتند: اين كيست؟ گفت: ابو تراب انصارى هستم، من شنيدم از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كه ميفرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه.
و حافظ هيثمى در ج 9 " مجمع الزوايد " ص 104 حديث مزبور را بلفظ اول احمد روايت نموده، سپس گويد: حديث مزبور را احمد و طبرانى روايت نموده اند، جز اينكه او گفته كه: گفتند: شنيديم رسول خدا صلى الله عليه و آله ميفرمود:
من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه- و اين ابو ايوب است كه ميان ماست پس ايو ايوب روپوش را از خود دور كرد سپس گفت شنيدم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و رجال طريق احمد ثقه هستند... تا آخر حديث، و جمال الدين عطاء الله بن فضل الله شيرازى در كتاب خود " الاربعين فى مناقب اميرالمومنين " در مورد ذكر حديث غدير گويد: و آنرا زر بن حبيش روايت نموده و چنين گفته: على عليه السلام از قصر خارج شد، در اين هنگام سوارانى كه شمشير حمايل داشتند و روپوش بر صورت و تازه از راه رسيده بودند با آنحضرت روبرو شدند و گفتند:
السلام عليك يا اميرالمومنين، و رحمه الله و بركاته، السلام عليك يا مولانا على عليه السلام پس از جواب سلام فرمود: در اينجا از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله چه كسانى هستند؟ پس دوازده تن از آنها برخاستند، كه از جمله خالد بن زيد ابو ايوب انصارى، و خزيمه بن ثابت و ذو الشهادتين، و قيس بن ثابت بن شماس، و عمار بن ياسر، و ابو الهيثم بن تيهان، و هاشم بن عتبه بن ابى وقاص، و حبيب بن بديل بن ورقاء بودند. پس شهادت دادند كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله در روز غدير خم شنيدند كه ميفرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه.. تا آخر حديث. پس على عليه السلام به انس به مالك و براء بن عازب "كه از اداى شهادت خوددارى كردند" فرمود: چه چيز مانع شد شما را از اينكه برخيزيد و شهادت دهيد؟ چه آنكه شما نيز همانطور كه اين گروه شنيده اند، شنيده ايد؟ سپس فرمود: بار خدايا اگر اين دو نفر بعلت عناد كتمان كردند آنها را مبتلا كن، اما براء نابينا شد و پس از نابينا شدن هنگامى كه از منزل خود سوال ميكرد ميگفت: كسيكه گرفتار نفرين شده چگونه راه مقصود را در مى يابد؟ و اما انس، پاهاى او مبتلا به برص شد، و گفته شده است هنگاميكه على عليه السلام طلب گواهى داير بگفتار پيغمبر صلى الله عليه و آله من كنت مولاه فعلى مولاه فرمود نامبرده معتذر بفراموشى شد و على عليه السلام فرمود: بار خدايا اگر دروغ ميگويد او را مبتلا بسفيدى "برص" كن كه دستار او آنرا مخفى نسازد پس چهره او دچار برص شد و پيوسته خرقه بر چهره خود مى افكند- ع 1 صفحه 211 و ج 2 صفحه 137. و ابو عمرو كشى در صفحه 30 فهرست خود در آنچه كه از جهت عامه روايت نموده گويد: عبد الله بن ابراهيم روايت نموده باخبار از ابو مريم انصارى، از منهال ابن عمرو، از زر بن حبيش كه گفت: على بن ابى طالب عليه السلام از قصر خارج شد و سوارانى كه شمشير حمايل و لئام بر چهره داشتند با آنجناب روبرو شدند و گفتند:
السلام عليك يا اميرالمومنين، و رحمه الله و بركاته، السلام عليك يا مولانا، آنحضرت فرمود: در اينجا چه كسى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله هست؟ خالد بن زيد ابو ايوب، و خزيمه بن ثابت ذو الشهادتين، و قيس بن سعد بن عباده، و عبد الله ابن بديل بن ورقاء بپا خاستند، و همگى آنها شهادت دادند باينكه از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدند در روز غدير خم كه ميفرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه، پس از آن على عليه السلام به انس بن مالك و براء بن عازب فرمود: چه مانع شد شما را كه برخيزيد و شهادت دهيد؟ زيرا شما هم شنيده ايد همانطور كه اين گروه شنيده اند؟ سپس فرمود: بار خدايا اگر اين دو نفر از روى عناد شهادت خود را كتمان نمودند آنها را مبتلا كن، در نتيجه براء بن عازب نابينا شد و قدمهاى انس بن مالك دچار برص شد پس انس بن مالك سوگند ياد كرد كه هيچ منقبتى و فضيلتى را كه درباره على عليه السلام وجود دارد هرگز كتمان نكند، و اما براء بن عازب، از منزل خود سوال ميكرد و باو نشانى ميدادند، پس ميگفت چگونه راهنمائى و ارشاد ميشود كسيكه مورد اصابت نفرين واقع شده؟
و در اين زمينه و راجع باين جريان تعداد ديگرى از محدثين متاخر هستند كه اين داستانها و وقايع را ذكر نموده اند و ما بذكر آنها سخن را طولانى نميكنيم.
شهود مشهور و بنام كه نسبت بحديث غدير در روز ركبان "قافله" شهادت داده اند بر حسب آنچه از احاديث گذشت.
1- ابو الهيثم بن تيهان "از اصحاب بدر".
2- ابو ايوب خالد بن زيد انصارى.
3- حبيب بن بديل بن ورقاء خزاعى.
4- خزيمه بن ثابت ذو الشهادتين "از اصحاب بدر است و در صفين شهادت يافته".
5- عبد الله بن بديل بن ورقاء- در صفين شهادت يافته.
6- عمار بن ياسر "از اصحاب بدر است و در صفين بدست گروه ستمكار كشته شده".
7- قيس بن ثابت بن شماس انصارى
8- قيس بن سعد بن عباده خزرجى "از اصحاب بدر است".
9- هاشم مرقال بن عتبه "پرچمدار على صلى الله عليه و آله در صفين كه در همان جنگ شهادت يافته".

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page