گفتيم كه در احتجاج به نقل از امام باقر عليهالسلام آمده است: «مردم به رسول خدا صلىاللهعليهوآله و على عليهالسلام هجوم آوردند تا بيعت كنند و بيعت كردن تا سه روز ادامه داشت.»(127)
از امام صادق عليهالسلام در جامعالاخبار آمده است: «پس از سه روز، پيامبر صلىاللهعليهوآله در جاى خود نشسته بود كه مردى از قبيله بنى مخزوم كه عمر بن عتيبه ناميده مىشد، پيش آمد و گفت: اى محمد! مىخواهم از تو درباره سه چيز سؤال كنم. آن حضرت فرمود: آنچه را كه مىخواهى بپرس، آن مرد پرسيد: بگو كه آيا شهادت به لا اله الا الله و محمد رسول الله از جانب توست يا از جانب پروردگارت؟
پيامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: وحى از سوى خداست و سفير الهى جبرئيل است و من اعلامكننده هستم و آن را اعلام نكردم مگر به دستور پروردگارم.
آن مرد پرسيد: بگو كه آيا نماز وزكات و حج و جهاد از جانب توست يا از جانب پروردگارت؟
پيامبر صلىاللهعليهوآله همانند قبل به او جواب داد.
آن مرد پرسيد: بگو كه آيا اين ـ و به على عليهالسلام اشارهكرد ـ و سخنانت درباره او كه گفتى: من كنتُ مولاه... از جانب توست يا از جانب پروردگارت؟ پيامبر همانند قبل به او جواب داد.
در اين حال مرد مخزومى صورتش را به سوى آسمان گرفت و گفت: خدايا، اگر محمد در آنچه كه مىگويد راستگوست، پس قطعهاى از آتش را بر من فروفرست! و آنگاه بلند شد و برگشت.
به خدا قسم كه هنوز خيلى دور نشده بو دكه ابر سياهى بر او سايه انداخت و رعد و برقى از آن برخاست و صاعقهاى از آن بر اين مرد اصابت كرد و او را سوزنيد. آنگاه جبرئيل نازل شد و اين سوره را نازل كرد: «سأل سائل بعذاب واقع للكافرين ليس له دافع»(128)
درخواست عذاب!
- بازدید: 1266