«لما بلغ فاطمه عليهاالسلام اجماع ابى بكر على منعها فدك، لاثت خمارها و اقبلت فى لمه من حفدتها و نساء قومها تطاء ذيولها، ما تخرم مشيتها مشيه رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم حتى دخلت على ابى بكر- قد حشه الناس من المهاجرين و الانصار- فضربت بينهم ريطه بيضا، و... ثم انت انه اجهش لها القوم بالبكاء، ثم امهلت طويلا حتى سكنوا من فورتهم ثم قالت... [ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: 16/ 211. كشف الغمه: 2/ 106. ]
چون حضرت فاطمه عليهاالسلام تصميم قطعى ابوبكر بر عدم رد فدك را دانست، چادر بر سر كشيد و همراه عده اى از خادمه ها و زنان بنى هاشم به سوى مسجد آمد، راه رفتن او عين راه رفتن پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم بود، گاهگاهى قدم بر گوشه هاى چادر مى گذاشت. ابوبكر را در مسجد ملاقات كرد، در حالى كه مسجد مملو از مهاجرين و انصار بود.
بين زهرا عليهاالسلام و مردان پرده اى سفيد آويزان كردند. حضرت ناله اى كشيد كه همه ى مردم را منقلب و گريان كرد، سپس مدت زيادى سكوت كرد، تا آنكه ناله مردم آرام گيرد، سپس فرمود... تا اين جا روشن شد، پيامبر فدك را به دخترش هديه كرد و آنگاه كه از دنيا رفت، ابوبكر كارگزاران حضرت زهرا عليهاالسلام را از فدك خارج كرد، حضرت براى مطالبه فدك كسى را نزد ابوبكر مى فرستد، و جواب منفى مى گيرد. سپس خودشان به مسجد آمدند كه باز جواب، منفى بوده است. [ البته در اين مرحله آنچه كه از روايات معلوم است حضرت چند بار به مسجد آمده اند. ]
اينجاست كه حضرت زهرا عليهاالسلام به مسجد مى آيد، البته نه براى يك مكالمه و جلسه معمولى، بلكه براى يك سخنرانى طولانى، مهيج و مستدل كه در تاريخ ثبت شود، سخنرانى كه تمام مسائل در آن مورد عنايت قرار مى گيرد، به گونه اى كه اگر كسى آن را بشنود يا بخواند، چيزى از فدك و خلافت و غربت خاندان پيامبر و روحيات مسلمانان آن زمان و... بر او مخفى نماند و به مظلوميت حضرت زهرا عليهاالسلام گواهى دهد.
دادخواهى علنى
- بازدید: 612