و قتى ادله خليفه را با دقت بررسى مى كنيم، مى بينيم خليفه كلام و عقيده و روش خاصى ندارد:
گاهى مى گويد: نظر و اجتهاد من اين است ، گاهى مى گويد: فدك مال پيامبر نبود ، گاهى مى گويد: فدك مال پيامبر بود، اما پيامبر در خصوص فدك فرمود: بعد از من مال مسلمين خواهد بود، و گاهى مى گويد: فدك مال پيامبر بود، ولى تمام اموال پيامبر بعد از حضرت صدقه خواهد بود.
آيا بعد از اين اضطراب و تناقض گوئى، به ذهن نمى آيد كه خليفه مقصدى داشت و آن گرفتن فدك بود و براى رسيدن به آن، به هر طريقى و راهى تمسك مى جست؟!
تحليل مجموع ادله
- بازدید: 680