بنابر آنچه گفته شد، كلمه ى ارث در آيه ى كريمه در معنى حقيقى خود،- يعنى مال-به كار رفته است و نه نبوت. زيرا اصولاً چيزى مى تواند در جواب دعا واقع شود كه هميشه، يا بيشتر مواقع، ملازم مطلوب آدمى باشد، و به همراه آن تحق يابد. در صورتيكه وراثت نبوت، مطلقا ملازم وجود ذريه و فرزند، نيست، بلكه محققاً در ميليونها نفر چنين اتفاقى نمى افتد براى اينكه مقام شامخ نبوت، كفايت و لياقتى بى مثل و مانند، و فضل و كمالى در اوج عظمت، نياز دارد. از اين رو صحيح نيست كه موهبت الهى پيامبرى با همه جلالتش، در جواب تقاضايى، كه محدود به ذرّيه و دودمانى پاك است، قرار گيرد. زيرا نسبت ذريه ى انسان و توانائيهايى كه وسيله ى تحمل امانت آسمانى، و وديعه ى خاص ربانّى است، نسبت واحد و ميليون است. اما وراثت مال مى تواند مورد تقاضاى زكريا (ع) باشد، چون معمولا، فرزند بعد از پدر مى ماند، و به ارث بردن مال امرى است كه غالباً بر وجود او مترتّب است، خاصّه اين كه زكريا (ع) خود نبوت را لازمه ى ذريه نمى دانست بلكه آروزيى كه داشت، چه بسيار در مراتب معنوى و روحانى از آن پائين تر بود، و از اين رو مى خواست كه خداوند فرزند او را رضّى- شايسته- قرار دهد.
خواسته ى زكريا:
- بازدید: 876