و على به احاديث نبوى احتجاج نكرد!

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

به هر دو صورت امام (ع) به خوبى مى دانست كه اگر براى اثبات حقانيّت خود، آشكارا به احاديث نبوى استناد كند، حزب حاكم را به جانب انكار اين احاديث، و گستاخى بيشترى خواهد راند و از طرف ديگر نيز كسى در راه مبارزه او را يارى نخواهد داد. چون مردم، يا دسته اى بودند كه تمايلات قدرت طلبانه آنان را به انكار سخن پيامبر وامى داشت، و نمى توانستد پس از ساعاتى از انكار به اقرار رجوع كنند، و يا جمعى بودند كه مفهوم سخن پيامبر (ص) را وقف خلافت به خاندان هاشم مى دانستند، و از آنان هم كسى به دفاع برنمى خاست. در اينجا اگر هيئت حاكمه و وابستگانش در انكار احاديث نبوى، رسما تأييدى به دست مى آورد، و سايرين نيز در آن باره، حداقل سكوت مى كردند، سخنان پيامبر بزرگ اسلام، ارزش و اثر واقعى خود را از دست مى داد، و به اين وسيله همه ى مستمسكات امامت علوى ضايع مى گشت، و به علاوه، جهان اسلام غير از مدينه النبى (ص)، به انكار حقانيت على، كه منطق قدرت مسلط آن روز بود، معتقد مى شد، و به حقيقت آن دست نمى يافت.
از طرف ديگر مى بينيم كه اگر على (ع)، در دعواى خود و اقامه ى شهادت با كلام نبوى، به جلب گروه همدستى موفق مى شد، و در مقابل انكار حكومت گران مى ايستاد، در حقيقت با ياران خود عليه حكومت و حمله ى شديد حكومت گران مواجه مى شد، كه سرانجام كار به جنگ با حزب حريص حاكم مى انجاميد، حزبى كه تا مرز نابودى از موجوديت خود دفاع مى كرد، و هرگز در برابر آن مخالفت و معارضه خطرناك ساكت نمى ماند، و در نتيجه احتجاج آشكار على به سخنان پيامبر عملا او را به رويارويى و مبارزه مستقيم مى كشانيد، در صورتى كه قبلا دانستيم آن بزرگ نمى توانست علنا عليه حكومت موجود قيام كند، و با آن قدرت طلبان به پيكار برخيزد.
به علاوه احتجاج به كلام پيامبر، در آن شرايء نتيجه اى روشن تر از اين نداشت كه سياست حاكم را وادارد تا به هر شيوه ى دقيق ممكن، در صد محو كردن و زدودن آن احاديث از اذهان مسلمين برآيد، و به اعمال احتياطهاى لازم بپردازد زيرا با اين جريان فهميده بود كه در كلام نبوى، قدرت خطرناكى نهفته است، كه در هر زمانى مى تواند زمينه ى لازم را براى قيام مخالفين آماده كند.
به يقين اگر عمر، خطرى را كه بنى اميه، بعد از اين كه على (ع) در زمان خلافت خود به احاديث نبوى احتجاج فرمود، و زبانزد شيعيان شد، دريافتند، مى شناخت مى توانست آن را از ريشه قطع كند، و بسيار پيش از بنى اميّه در خاموش كردن نور الهى آن بكوشد. و مسلما اعتراض امام با توسل به احاديث پيامبر (ص)، در آن لحظه ى حساس، عمر را براى اجراى چنين نقشه اى هوشيار مى كرد. لذا على (ع) براى حفظ اين احاديث از خطرات سياست بازى در عين تلخ كامى سكوت كرد، و دشمن را از آن غافل ساخت، تا جايى كه عمر به صراحت گفت ، «طبق صريح گفته ى پيامبر على، ولى و سرپرست هر مرد و زن مؤمن است». [ذخائرالعقبى، ص 67 اين گفته نشان مى دهد كه عمر گاهگاهى از سياستى كه حزب در آغاز كار، در برابر بنى هاشم، در پيش گرفته بود، خارج مى شده است. اگر چه در پايان كار طبيعت همان سياست نخست بر او غلبه يافت.]
اما آيا نمى توان تصور كرد كه على (ع) بر شرافت مقام حبيبش و برادرش، كه از هر چيز براى او عزيزتر بود، مى ترسيد و بيمناك بود كه اگر علنا به احاديث نبوى استناد كند، گفته ى پيامبر (ص) را بى ارج و قدر شمارند؟ آرى او كارهاى فاروق را در مقابل پيامبر (ص)، فراموش نكرده بود. اين صدا و تصوير آن روز، را در گوش و چشم داشت كه رسول بزرگ قلم و كاغذى طلبيد، تا مكتوبى بنويسد و با آن مسلمين را براى هميشه از گمراهى بازدارد و عمر گفت: «پيامبر هذيان مى گويد! يا درد بر او غلبه كرده است!» و عمر خود بعدها در حضور ابن عباس اعتراف كرد كه رسول خدا مى خواست، على را كتبا براى خلافت تعيين كند و او از ترس فتنه، آن حضرت را از آن كار بازداشته است. [شرح نهج البلاغه ج 2، ص 114.]
در اين جا سخن بر سر اين نيست كه آيا پيامبر (ص) مى خواست، حقانّيت على را براى خلافت كتباً تاكيد كند يا نه. مهم اين است كه به چگونگى روبرو شدن عمر، با دستور پيامبر، بينديشيم و ببينيم وقتى عمر در حضور رسول خدا، به نام ترس از فتنه، او را به منقصتى متهم مى كند كه نص قرآن كريم، و ضرورات اسلام، آن حضرت را از آن تنزيه كرده است، هر قدر هم كه با حسن نيت باشيم، آيا مى توانيم بگوئيم كه بعد از وفات، عاملى مى توانست او را، از اتهام ديگرى نبست به ساحت آن حضرت بازدارد؟ بنابراين احتجاج على (ع) به احاديث نبوى، نه تنها به مثابه ى ادعاى محض تلقى مى شد، و مخالفين مى گفتند كه پيامبر على را، نه از جانب خداوند، بلكه به حكم عواطف براى خلافت برگزيده است، حتى جدال و ستيزه از شكل نخستين خود هم شديدتر مى شد، چون فتنه اى كه از اين كار برمى خاست، قطعا خطرناكتر از آن بود كه عمر پيش بينى مى كرد با اعلان كتبى امامت على، و آگاهى همه ى مردم، به وجود خواهد آمد. و هنگامى كه رسول خدا (ص)، در لحظات آخر عمر پربركت خود، به علت سخنان عمر از تصريح در باب خلافت، خوددارى فرمود، بديهى است كه وصى او نيز احتجاج نبوى را، از سخنانى كه همو خواهد گفت ترك خواهد كرد.
حاصل بحث اين است كه به جهات زير، على تا زمان مقتضى، ناگزير بود از استناد به كلام نبوى خوددارى كند:
1- در آن روز كسى از بزرگان اسلام را نمى يافت، كه مطمئن از تأييد و پشتيبانى او باشد.
2- احتجاج به احاديث، در درجه ى اول، حاكمين را از ارزش واقعى آن آگاه مى كرد، و آنها را بر آن مى داشت كه در نابود و بى اعتبار كردن احاديث نبوى، به انواع وسائل دست يازند.
32- اعتراض به سخنان نبى اكرم، به معنى قيام همه جانبه، عليه حكومت بود كه امام در چنان موقعيتى آن را نمى خواست.
4- اتهام عمر به ساحت پاك پيامبر (ص) در لحظات آخر زندگيش، به على نشان داد كه قدرت طلبان، چگونه در راه رسيدن به حكومت از همه چيز خود مى گذرند و با چه استعدادى آماده اند از آن دفاع كنند. و باو هشدار داد كه اگر در باب امامت خود، به احاديث نبوى استناد كند، چه بسا كارى مانند گذشته تكرار خواهد شد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page