و چرا سكوت كرد؟

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

و على بر سر دو راهى بود، دو راه سخت و دشوار! اول: به قيام مسلحانه دست زند، و علناً در مقابل ابوبكر بايستد. دوم: به زهر تلخ خاموشى بسازد، و نيش خار را در چشم، و عقده ى غم را در گلو تحمل كند، اما براى قيام در انتظار چه روزى بود؟ اين سؤالى است كه ما مى خواهيم با بررسى شرايط آن لحظات دشوار، به جواب آن دست يابيم.
حكومت گران، كسانى نبودند كه با هر مخالفتى از مسند قدرت پائين آيند. و به طورى كه آن ها را مى شناسيم در حفظ خلافت، در نهايت دلبستگى، و شدت جانبازى و عشق بودند، بدين معنى كه از قدرت نويافته ى خود، تا پاى جان دفاع مى كردند، و سرسختانه به مقابله ى مخالفان برمى خاستند. در چنين حالى طبيعى بود كه شخصى مانند سعدبن عباده فرصت را غنيمت بداند، و براى رسيدن به خواسته هاى سياسى خود، اعلان جنگ كند. چون مى دانيم وقتى به قدرت رسيدگان، از او خواستند كه بيعت كند، آنها را به قيام و شورش تهديد كرد و گفت:
«نه بخدا بيعت نمى كنم. تيرى كه در تركش دارم بر جان شما مى نشانم، و سنن نيزه را با خون شما خضاب مى كنم، و شما را از تيغ خود مى گذرانم و اگر جون و انس هم به ياريتان بيايند، خود و خانواده و يارانم مى جنگيم و هرگز با شما بيعت نخواهيم كرد.»
به احتمال زياد، او هيئت حاكمه را تنها تهديد مى كرد، و اين گستاخى و جرأت را نداشت كه در مقام اولين مخالف، بر روى خلافت موجود، شمشير كشيده باشد. به تهديد شديد و غليظ كه به منزله ى اعلان جنگ بود، قناعت مى ورزيد، و در انتظار روزى بود كه با وخيمتر شدن اوضاع، شمشير مخالفت خود را با ديگر مخالفان، هم صدا كند. بدين ترتيب از نظر او، مصلحت چنين بود كه حماسه سرايى و رجزخوانى خود را ادامه دهد، و تهديد خود را شدت بخشد، تا مگر قدرت حاكم ناتوان شود، و صداى رسايى، به مخالفت برخيزد، در آن هنگام او نيز قيام خود را آشكار سازد، و چون روز اول راه ادعاها و مخالفت خود را از نو درپيش گيرد، و به زور شمشير مهاجرين را از مدينه اخراج كند. همان كارهايى كه سخنگوى روز سقيفه- حباب بن منذر- از زبان او مى گفت.
گذشته از اين، ما بنى اميه و تشكل سياسى آنها را در راه كسب قدرت و مقام، فراموش نمى كنيم و به ياد مى آوريم كه در سالهاى آخر دوره ى جاهليت مكّه، ابوسفيان، پيشواى كفار مكه و مخالفان اسلام و پيامبر (ص) و عتاب بن اسيد بن ابى العاص بن اميه، امير مطاع مكه بود. و ما وقتى به آنچه تاريخ آن روز مى گويد، [تا ريخ الكامل ج 2 ص 123.] ، مى نگريم مى بينيم: روزى كه پيامبر بزرگ اسلام رحلت فرمود، و خبر اين واقعه به مكه و عامل آن، عتاب بن اسيد بن ابى العاص بن اميه رسيد، عتاب متوارى شد، و در همين حال كه عتاب مخفى و متوارى بود، مدينه دچار هرج مرج و آشوب گرديد، و نزديك بود كه مردم آن به كفر باز گردند، البته علتى كه براى بازگشت آن ها از اسلام بيان شده، ما را قانع نمى كند و من يقين ندارم كه بازگشت دوباره ى آنها به اسلام بدان سبب باشد كه پيروزى ابوبكر را پيروزى و غلبه ى خود، بر مردم مدينه پنداشتند، چنان كه بعضى گمان كرده اند. زيرا خلافت ابوبكر، از روز رحلت پيامبر (ص) آغاز مى شود و به احتمال زياد خبر خلافت او و رحلت پيامبر (ص)، همزمان به مكه رسيد. به نظر من مساله به اين ترتيب بود، كه امير اموى يعنى عتاب بن اسيد، مى خواست سياستى را كه خاندان او، در آن لحظات در پيش مى گرفت بداند و از اين رو مخفى شد، و آن هرج و مرج را شايع كرد. اما وقتى فهميد كه ابوسفيان، بعد از خشم و قهر، به رضايت رسيده و با حكومت گران به توافق هايى به نفع بنى اميه دست يافته است، مجدداً از پنهانگاه بيرون آمد و آفتابى شد، و كارها به مجارى طبيعى خود، و به سود او بازگشت.
بدين ترتيب مى بينيم كه در آن روز مابين امويان ارتباطى سياسى برقرار بود، و اين فرض قدرت پنهانى را كه در پس گفته هاى ابوسفيان نهفته بود، براى ما روشن مى كند. سخنانى كه به خشم با ابوبكر و ياران او گفت: «من طوفانى مى بينم كه جز خون آن را آرام نمى كند» و در مورد على و عباس گفت: «به كسى كه جانم در دست اوست، دست آنان را به يارى خواهم گرفت و بالا خواهم برد.»
بنابراين بنى اميه آماده خروج بودند، و مخصوصا وقتى به على پيشنهاد كردند، تا جبهه ى مخالف را رهبرى كند، براى آن حضرت آشكارتر شد. اما اين هم براى او آشكار بود كه آنان جمعيّت قابل اعتمادى نيستند و تنها مى خواهند به وسيله ى او به اغراض و اطماع خود دست يابند، و لذا پيشنهاد آن ها را رد كرد. بعلاوه آن روز قابل پيش بينى بود كه بنى اميه، وقتى مخالفت گروههاى مسلح را ببينند، و ناتوانى هيئت حاكمه را، در تضمين منافعشان احساس كنند، سر از حلقه ى اطاعت بيرون خواهند كشيد، و مفهوم انشعاب و انشقاق آن ها از بقيه ى مسلمانها، در آن روز، اظهار خروجشان از دين و جدايى مكه از مدينه بود.
در اين شرايط قيام على، قيامى خونين بود و نزاعها و كشمكشهاى ديگرى، با اهداف گوناگون، به دنبال داشت. و با آن زمينه اى فراهم مى شد كه در آغاز كار آشوبگران و از آن پس منافقان به آروزهاى خود دست يابند.
اين چنين شرايط خست و دشوارى به على اجازه نمى داد كه به تنهايى، در مقابل حكومت، فرياد اعتراض برآورد. زيرا چنان كه گفتيم، شورش هاى مختلفى برپا مى شد و گروه هاى با اغراض متنّوع و متعدد درگير قتال مى شدند. اين درگيرى هاى بنيان و موجّوديت اسلام را در معرض تهديد قرار مى داد، آن هم در لحظات حساسى كه ضرورى بود همه مسلمانان بر گرد رهبرى واحدى جمع شوند، و با تمركز قواى خود قادر به مقابله با آشوب هايى باشند كه هر لحظه گمان مى رفت روزگار آبستن آن باشد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page