ماجراى سقيفه:

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

اما همزمان با اجتماع مذكور، جمع ديگرى از انصار، به رياست سعدبن عباده، بزرگ طائفه خزرج، در سقيفه ى بنى ساعده برپا شده بود. در اين اجتماع او از مردم خواست رياست و خلافت را به او واگذارند پس از اين كه آنها پذيرفتند، سخنان بسيارى مابين آنها گذشت.
از جمله گفتند: «اگر مهاجرين نپذيرند و بگويند كه ما اولياء و عترت پيامبريم؟»
دسته اى از انصار جواب دادند: «پيشنهاد مى كنيم از ما يك نفر و از آنان هم يك نفر براى اين كار انتخاب شود.»
سعد گفت: «اين اول خوارى ماست.»
در همين گيرودار، عمر از خبر سقيفه آگاه شد و به منزل رسول خدا (ص) كه ابوبكر هم در آنجا بود آمد و شخصى را با پيغام، به نزد ابوبكر فرستاد كه پيش من بيا! او جواب داد: «من گرفتار و مشغولم» باز عمر كسى را فرستاد كه امرى ضرورى است، و حتما بايد بيايى. در اين حال ابوبكر پيش عمر شتافت. عمر قضيّه را به اطلاع وى رساند و به شتاب به سوى جمع سقيفه روان شدند. ابوعبيده نيز همراه آنان بود در آنجا ابوبكر، به سخن پرداخت و نسبت و قرابت مهاجرين را با رسول خدا (ص)، و اين نكته را كه آنان اولياء و عترت پيامبرند، يادآورى كرد، و افزود: «ما در مقام امارتيم و شما در منصب وزارت، و ما هرگز بخود رايى و بى مشورت و حضور شما كارى انجام نخواهيم داد.»
در اين وقت حباب بن منذربن جموح برخاست و گفت: «اى گروه انصار! كار خود را در دست خود گيريد! زيرا مردم در سايه ى قدرت شمايند، و هرگز كسى جرأت مخالفت با شما را ندارد، و جز رأى شما اجرا نخواهد شد. شما اهل عزّت و قوتّيد، و از عدد و كثرت و قدرت و عظمت برخوردار، و چشم مردم تنها به دست و كار شماست. اختلاف نورزيد و گرنه زمام كارها از اختيار شما بيرون خواهد رفت. اگر مهاجرين، آنچه را گفتم نپذيرند خواهيم گفت: از شما اميرى باشد و از ما هم اميرى.»
عمر وقتى حرف او را شنيد گفت: «هيهات! هرگز دو شمشير در يك غلاف نمى گنجد، بخدا عرب، به امارت شما تن درنخواهد داد، در حالى كه پيامبر اسلام از شما نيست. اما براى عرب امرى طبيعى است كه رهبرى و زمامدارى خود را، به كسانى بسپارد كه پيامبر از آنان بوده است. چه كسى مى تواند در كسب قدرت و جانشينى محمد (ص) با ما بستيز برخيزد، در حالى كه مائيم كه از دوستان و عشيره ى او هستيم؟»
حباب بن منذر گفت: «اى گروه انصار! زمام امر را در دست گيريد، و حرف اين مرد و ياران او را نپذيريد! اين گروه سهمى را كه در امر حكومت داريد از بين خواهند برد. اگر پيشنهاد شما را نپذيرند، آنها را از اين شهر بيرون كنيد. چون شما، براى اين كار از آنان شايسته تريد. از قدرت شمشيرهاى شما بود كه مردم به اين دين گردن نهادند. منم آن كه پناه و افتخار و درمان درد شمشيرم. بزرگ بيشه ى شيرانم. بخدا سوگند، كه اگر بخواهيد اوضاع را بهمان صورت اول درمى آوريم.»
عمر گفت: «اگر چنينى خدا تو را بكشد.»
جواب داد: «خودت را بكشد.»
ابوعبيده گفت: «اى گروه انصار! شما اولين كسانى هستيد كه به يارى اسلام برخاستيد. اكنون اولين كسانى نباشيد كه باعث تغيير و تبديل شويد!»
در اين هنگام، بشيربن سعد پدر نعمان بن بشير برخاست و گفت: «اى گروه انصار! بدانيد كه محمد (ص) از قريش است، و قوم وى به او نزديكترند، بخدا كه من هرگز با آنان به نزاع نخواهم پرداخت.»
ابوبكر گفت: «اين عمر، و اين هم ابوعبيده، با هر يك از اين دو مايليد، بيعت كنيد!»
آن دو گفتند: «با بودن تو اين پيشنهاد را نخواهيم پذيرفت، زيرا تو بزرگ مهاجرين، و در نماز كه اصل و عمده ى دين است خليفه ى پيامبرى، دستت را پيش آور!» و چون دستش را پيش آورد كه با وى بيعت كنند، بشيربن سعد پيشدستى كرد، و قبل از آن دو، با ابوبكر بيعت نمود.
حباب بن منذر وقتى بيعت او را ديد، فرياد برآورد: «اى بشير! عجب شكافى ايجاد كردى! آيا به حكم رقابت، امارت را براى پسر عم خود نپسنديدى؟»
اسيدبن حضير، رئيس قبيله ى اوس، بياران خود گفت: «بخدا، اگر شما بيعت نكرديد، خزرج امتيازى ابدى بر شما پيدا خواهد كرد.»
با اين حرف او، آنان به بيعت ابوبكر برخاستند و مردم نيز، به دنبال آن ها چنين كردند. [جزء اول شرح نهج البلاغه، صفحات 128 و 127.]
در اين حكايت، مى بينيم كه عمر ماجراى سقيفه و اجتماع انصار را مى شنود، و ابوبكر را از آن آگاه مى كند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page