حال چون دانستيم كه زهرا (ع)، پس از آن كه حزب حاكم، فدك را به تصرف گرفت، آن را به عنوان ميراث مطالبه كرد و آن هم به اين دليل بود كه اصولا ضرورتى نبود تا مردم در تصرف مواريث خود، يا در تسليم آن به صاحبانش، از خليفه اذن بگيرند، و به اين ترتيب زهرا (ع) هم، نيازى نمى ديد كه در اين امر به خليفه مراجعه كند، و از او نظر بخواهد و بعلاوه او خليفه را شخصى ستمكار و متجاوز به حقوق ديگران مى دانست، و مطالبه ى او عكس العملى بود در مقابل اقدام خليفه، كه فدك را به تصرف گرفته، و به اصطلاح امروز ملّى كرده بود.
آرى، وقتى اين معنى روشن شد كه زهراى بزرگ (ع) حقوق خويش را پيش از آن كه از وى بگيرند مطالبه نكرد، خود به خود براى ما آشكار مى شود كه شرايط و موقعيت زمان، چنان بود كه معارضين هيئت حاكم- على و فاطمه (ع)، و يارانشان - را وادار مى كرد، ميراث را به عنوان زمينه ساز مقابله، مغتنم بدانند، و با روشى مسالمت آميز كه مصالح عاليه ى جامعه ى اسلامى آن روز، ايجاب مى كرد، حكومت را به غضب اموال، به بازى گرفتن اصول شرع، و بى حرمتى به ساحت قانون، متهم و محكوم سازند.
فدك مقدمه ى قيام:
- بازدید: 604