نكته ى ناگفته اى كه بايد اضافه شود اين است كه فدك، قطعه زمينى كوچك، يا مزرعه اى بى حاصل نبوده است چنان كه بعضى مى پندارند- بلكه آنچه به اطمينان مى توان گفت محصولاتى كه از آن عايد صاحبش مى شد، چنان بود كه ثروت قابل ملاحظه اى تشكيل مى داد، اما بهر صورت، بيش از اين نمى توان در مورد درآمد سالانه ى آن سخن گفت كه در پاره اى از منابع، اندازه ى آن در سطح بسيار بالايى ذكر شده است.
از قرائن و اماراتى مى توان به ميزان ارزش مادى و مقدار محصول فدك پى برد.
1) بنا بر آن چه بعداً ذكر خواهد شد، عمر به اين دليل كه حكومت در معرض خطر جنگ هاى ردّه و آشوب شورشگران واقع، و نيروى مالى آن ضعيف است، از تسليم فدك به زهرا (ع)، جلوگيرى و با ابوبكر مخالفت كرد.
بديهى است كه اگر محصول زمينى بتوان در رفع كمبود بودجه ى دولتى، و تقويت آن در مواقع سختى، مانند آشوب ها و جنگ هاى داخلى، دستگاه حكومت را يارى دهد، بى شك بايد مقدار آن معتنابه باشد.
2) وقتى خليفه اول با فاطمه (ع) درباره ى فدك بحث مى كند مى گويد: فدك به پيامبر (ص) اختصاص نداشت بلكه جزئى از اموال مسلمانان بود كه پيامبر (ص)، آن را براى سركوب مهاجمان، و انفاق در راه خدا مصرف مى نمود، و مى دانيم كه سركوب دشمنان و مخالفان مهاجم، تنها به وسيله ى بودجه ى مهمى امكان دارد كه مخارج لشكرى را تامين كند.
3) قبلاً گفتيم كه معاويه فدك را به سه بخش تقسيم كرد، و بهر كدام از يزيد و مروان و عمروبن عثمان، ثلثى از آن را بخشيد. اين مطلب به خوبى مقدار درآمد حاصل از فدك را نشان مى دهد. زيرا وقتى ثروتى در ميان سه نفر از واليانى كه خود صاحب اندوخته اى بى حساب و اموالى بسيارند. تقسيم مى شود، بى شك ثروتى چشمگير و حرص انگيز است.
4) فدك را غالباً قريه اى دانسته اند، چنان كه در معجم البلدان آمده است. حتى در قرن ششم نيز بعضى مانند ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه نخلستان هاى آن را به اندازه ى نخلستان هاى كوفه گفته اند.
ارزش مادى فدك
- بازدید: 853