تهمت سوم : خاصیت شهوانى بهشت او، بطورى که در قرآن ذکر شده است.
یکى از تهمت هائی که علیه محمد طرح شده است خاصیت شهوانى لذایذى است که در بهشت بکسانى وعده داده است، که قوانین او را کار بندند، و اعمالشان را با دستوراتی که همان قانون معین مىکند تطبیق دهند ولى پس از تفکر آشکار مى شود که آنچه مسیحیان در این باره عموماً تصور کرده اند بسیار بیهوده و بى معنى است. و بطورى که بما گفته اند، با توجه باینکه اجسام ما در قیامت بشکل کاملى در خواهد آمد که بطور نامحدود بر هر چه مىتوانیم مشاهده کنیم، برترى خواهد داشت. و حواس ما چنان فعالیت فوق العاده اى از لحاظ کار و قوت بخود خواهد گرفت که براى درک بزرگترین لذایذ مهیا و مستعد خواهد شد. هر یک باختلاف موضوعات و زمینه ها، زیرا در حقیقت اگر از هر یک از آن عوامل، عملیات مخصوص بآنها را سلب کنیم، و اگر آنها را از وصول به چیزهائى که براى خوشى و تسکین آنها مناسب است محروم کنیم معنى آن غیر از این نخواهد بود که فرض شود نه فقط آن عوامل براى هیچ مقصودى بما داده نشده است بلکه حتى باین منظور داده شده است، که براى ما ایجاد یأس و زحمت کند، زیرا در حقیقت با تصور باینکه روح و بدن بوضع کاملى بما برگشت مىکند، معلوم نیست به چه دلیل مىتوان تصور کرد که حواس، آن چیزهائى را که باید روى آن عمل کنند نداشته باشند، تا اینکه قادر شوند از لذایذ برخوردار گردند. آیا استفاده و برخوردارى از آن لذایذ گناهى یا جرمى یا انفعالى یا انحطاطى خواهد بود؟ و اما درباره آنگونه مسرت و لذت، مخصوصاً در مورد شهوات جنسى اگر آنرا مردود شماریم - باید پرسید - آیا این لذت را خداى متعال بدو جنس از کاملترین مخلوقاتى که در این جهان ظهور کردهاند، نبخشیده است؟ و چون خداى متعال این لذت را و آنچه را براى حفظ حیات لازم بوده است، آزادانه براى آنها مهیا ساخته است لهذا آنها را براى التذاذ از وجد آمیزترین حظوظ مستعد نموده است تا این وظیفه را عملى سازند، و افراد جنس خودشان را زیاد کنند.
اینکه محمد در قرآن به مؤمنین استفاده از زنها را وعده داده است، و از باغهاى لذت بخش و سایر لذائذ و حظوظ بحث مىکند، صحیح است. ولى تصوراتى که مهمترین لذت را در این قبیل چیزها قرار مىدهد اشتباه است، زیرا چون روح شریفتر از جسم است بنا بر این او (محمد) براى روح و جسم هر کدام سهمى جداگانه قائل بود و همین است که بوسیله پاداشهائیکه او وعده داد با کمال سهولت توانست عربهائى را که جز لذتهاى جنسى به فکر چیز دیگرى نبودند، باین خیال بیندازد (دلخوش کند) تا در عبادت خداى یگانه و حقیقتى که در تعلیماتش تبلیغ مىکرد، مستغرق شوند. ولى محمد همیشه براى روح سهم مخصوص بخودش را از لذتها قائل بود باین بیان که:
مشاهده جمال خدا را بزرگترین لذتها دانست چون کمال، مسرت و لذتى است که تمام لذتهاى بهیمیت را از یاد مىبرد، و سایر لذتها جنبه حیوانى دارد و مشترک با حیوانات است، که در مراتع مىچرند. کسى که به مشاهده باغها و زنها (حوریه ها) و نعمتها و خدمت گذاران (غلامان) در فضائیکه طول مسافرت آن هزار سال است مشغول باشد میان مردم بهشت فقط در نازلترین درجهاى قرار دارد، ولى در میان این جمعیت آنکسى در عالیترین درجه افتخار و شرف از لحاظ قرب خدا خواهد بود که هر روز با او مواجه باشد. یعنى شاهد و ناظر جمال و جلال او باشد.
بنابراین لذایذ منتسب به بهشت محمد که کلاً جنبه لذایذ جسمى دارد، این نیز دروغ است، زیرا بر خلاف این نظر معتقدند که آن بیانات جنبه تمثیل و تشبیه دارد، و مقصود لذایذ روحانى است، همانطور که علماى مکتب مسیحیت معتقدند که «سرود سلیمان». براى عروس و داماد نیست بلکه باید معناى از روحانى آن استفاده برد و نمونهاى از عشق به مسیح و به کلیسایش تلقى گردد. (140)
هاید معروف در صفحه 21 کتاب خودش چنین مىنویسد که:
«آن لذتهاى جنسى مربوط به بهشت به نظر مسلمان هاى دانشمندتر جنبه مجازى دارند و بنابراین از لحاظ فهم بشرى باید مهمتر تلقى شود. همانطور که در کتب مقدس چیزهاى زیادى برحسب اخلاق مردم گفته شده است. زیرا وقتى که بسفیر مراکش مکتوبى مىنوشتم و از باغى مانند باغ بهشت «وصف کردم» او به من خرده گرفت و در پاسخ نوشت که بهشت چنان جائى است که هیچ چیز دنیا را نمىتوان بآن تشبیه کرد و چیزى است که هیچ چشمى ندیده است و هیچ گوشى نشنیده است، و بر قلب هیچ بشرى خطور نکرده است» .
شهادت «هربلوت» معروف، باید باین نکته اضافه شود. این نویسنده در کتاب «بیبلیوتیکا اوریان تالیس» اشاره مىکند که مسلمین کمال خوبى را در ارتباط با خدا مىدانند و لذایذ آسمانى (ملکوتى) ناشى از نورى است که مؤمن در مواجهه با خدا احساس مىکند و این نور هر جا تابش کرد آن محل را بهشت قرار مى دهد. و باز همان نویسنده مى گوید:
«در این صورت این عمل صحیح نیست که عدهاى از مؤلفین با مسلمانها مخالفت کرده و گفته اند که مسلمین هیچ لذتى را در بهشت جز لذایذ جسمانى نمى شناسند».
از آنچه گذشت این نتیجه بدست مى آید که مطالبى خیلى دور از حقیقت درباره جنبههاى شهوانى دین محمد گفته و نوشته شده است.
شکى نیست که از نقطه نظر یکنفر مسیحى در پارهاى از عادات و رسوم مردم مشرق زمین که مورد انتقاد اروپائىها قرار مىگیرد نواقص حقیقى و معایب بزرگى دیده مىشود، ولى اگر براساس تعلیمات انجیل با نظر مهر و محبت و شفقت باین جریان نظر افکنیم بایستى با مدارا و مسالمت بیشترى رفتار کنیم. از این گذشته مسئله تأثیر اصالت و نفوذ عوامل آب و هوا و ضروریات وظایف اجتماعى را که به بهشت او صورت شهوات جنسى مىدهد باید بیشتر بحساب آورد. همچنین به کسانى که اگر از روى تعمد نباشد اشتباهاً به شخص پیغمبر نسبت فریبکارى مىدهند و او را شهوت پرست معرفى مىکنند باید گفت مطلب معکوس است. زیرا او مردى بود فقیر، زحمت کش، تنگدست و نسبت به آنچه عوام با کمال اشتیاق براى آن مىکوشند و مى خروشند بى اعتنا بود.
جان دیون پورت
ترجمه: سید غلامرضا سعیدى
_______________________________________
140. یکنفر مسلمان که تا اندازهاى با اطلاع بود نزد من اعتراف کرد که وصف بهشتى که در قرآن آمده است به نظر او قسمت اعظم آن جنبه مجاز دارد، و مىگفت مثل همان بیانى که در کتاب وحى یوحنا ذکر شده است، و به من اطمینان مىداد که عده زیادى از دانشمندان مسلمان داراى همان عقیده هستند (نقل از کتاب لین Lane) بنام مصر جدید جلد اول، صفحه 75 - حاشیه.