الحج تشييدا للدين. و براى استحكام دين، حج را (مقرر كرده است).
عبادت بزرگ حج، داراى ابعاد متنوعى است كه هر يك، احساس نوعى از تكليف را در وجود آدمى اشباع مى كند. تكليف مالى، پوشيدن دو پوشاك بسيار ساده به نام لباس احرام كه الغاى تشخصات ساختگى و وهمى را از برادرش به نام انسان به دنبال دارد و اين پوشاك ساده و پر معنايى است كه آدمى را وارد درياى وحدت مى كند:
سر خوان وحدت آن دم كه دم از صفا زدم من به سر تمام ملك و ملكوت پا زدم من
در ديد غير بستم، بت خويشتن شكستم ز سبوى يار مستم كه مى ولا زدم من
در دير بود جايم به حرم رسد پايم به هزار در زدم تا در كبريا زدم من
پى حك نقش كثرت ز جريده ى هيولا نتوان نمود باور كه چه نقشها زدم من
قدم وجود در بارگه قدم نهادم علم شهود در پيشگه خدا زدم من
پى فرشهاى استبرق جنت حقايق ز بساط سلطنت رسته به بوريا زدم من
(حكيم صفاى اصفهانى)
لبيك: اجابت دعوت الهى و خوددارى از ارتكاب امورى متعدد (تروك احرام)، چرخيدن به دور كعبه و حركت و تكاپو در بين صفا و مروه، و وقوف در عرفات و منا، همراه با انجام مناسك آنها و از همه مهمتر، نيت و اخلاص در آن، كه جان همه ى عبادتهاست و بسيارى تكاليف ديگر. گويى حج، تبلور همه ى اسلام، از عقايد گرفته تا اخلاق و تكاليف عملى (كه دستاورد بعثت است) و داشتن اين فلسفه ى عالى و حكمت والاست كه اگر كسى آن را به عمد به جا نياورد، در جبهه ى كافران است: و لله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا و من كفر فان الله غنى عن العالمين. [سوره ى آل عمران، آيه ى 97.] . و براى خدا، حج آن خانه، بر عهده ى مردم است؛ البته بر كسى كه بتواند به سوى آن راه يابد، و هر كه كفر ورزد، يقينا خداوند از جهانيان بى نياز است.
حكمت حج
- بازدید: 696