بزرگترين عيبى كه در جامعه ى ما مشهود است، نداشتن حس مسئوليت و ترس از خداوند است. به تعبير روشن تر، دلهاى بيشتر مردم بى بند و بار است. صاحبان اين گونه دلهايند كه اگر ترس ظاهرى نداشته باشند، از هيچ كارى رويگردان نيستند. اين گونه مردمان اند كه از وجودشان خيرى صادر نمى شود و در عوض، چنان شر و فساد به راه مى اندازند كه محيط زندگى را به جهنمى تبديل مى كنند كه هم خود در آن مى سوزند و هم ديگران را مى سوزانند. اصولا اين گونه افراد، خود را در برابر ديگران مسئول نمى بينند و در مقام ادعا، ميدان گفتارشان، بسيار وسيع گسترده است؛ اما در عرصه ى عمل و تعهد، بسيار تنگ و بسته عمل مى كنند و ادعاى ولايت اهل بيت عليهم السلام و عشق به آنها دارند؛ اما زندگى شان هيچ گونه شباهتى با سيره ى آنان ندارد و تنها بر شعار و گفتارشان دل خوش كرده و مى پندارند كه نزديكترين مردمان به آن بزرگواران هستند. آرى، مسلمانى، ايمان و محبت، در عمل خود را مى نماياند. اگر عشق و ايمان، تقوا و پاكى و ياد و نام خداوند بر دل نشست، حس مسئوليت شكوفا مى شود و انديشه و گفته و نوشتار و كردار آدمى نيز نيكو مى گردد؛ چنانكه پيامبر بزرگوار اسلام مى فرمايد: در تن آدمى، پاره ى گوشتى است كه اگر اصلاح گردد، همه وجود او اصلاح مى شود و آن، دل انسان است.
آن يكى پرسيد اشتر را كه هى از كجا مى آيى اى اقبال پى؟
گفت از حمام گرم كوى تو گفت خود پيداست در زانوى تو
گر ز چشمه آمدى چونى تو خشك؟ گر تو ناف آهويى كو بوى مشك
گر تو مى آيى ز گلزار جنان دسته ى گل كو براى ارمغان؟
ز آنچه مى گويى و وصفش مى كنى يك نشانى در تو نبود اى دنى
ظ[مثوى، دفتر پنجم، بيت 2440- 2444.] .
بزرگترين عيب جامعه ى ما
- بازدید: 705