ارزيابى قدرت و رابطه ى آن با تباهى

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

آدمى، خود نوعى حيوان است و از اين رو با حيوانات، مشتركات و همانندى هاى بسيار دارد؛ اما تفاوتها و امتيازهايى نيز وجود دارد كه او را از ديگر جانداران جدا ساخته است. پاره اى از اين تفاوتها مربوط به جنبه هاى عقلانى، چون آگاهى ها و آرزوهاى اوست و پاره اى ديگر، در مورد نيروهاى عاطفى و احساسى اوست. از جمله مهمترين تفاوتهاى بين انسان ديگر حيوانات، آن است كه آرزوها و غرائز بشرى، بر خلاف تمنيات حيوانى، «اصالتا» نامحدود و سيرى ناپذيرند، به تعبير دقيق تر،عمده ترين و اصلى ترين تفاوت بين انسان و حيوان، گستردگى وسعت خواسته ها، و آرزوهاى آدمى است:
دوزخ است اين نفس و دوزخ اژدهاست           كو به درياها نگردد كم و كاست
هفت دريا را در آشامد، هنوز           كم نگردد سوزش آن خلق سوز
سنگها و كاروان سنگدل           اندر آيند اندر او زار و خجل
هم نگردد ساكن از چندين غذا           تا ز حق آيد مر او را اين ندا
سير گشتى، سير؟ گويد: نى هنوز           اينت آتش، اينت تابش، اينت سوز
عالمى را لقمه كرد و در كشيد           معده اش نعره زنان: هل من مزيد؟
حق قدم بر وى نهد از لامكان           آنگه او ساكن شود از كن فكان
[مثنوى، دفتر اول، بيت 1375- 1381..] .
خداى تعالى در قرآن كريم فرموده است:
يوم نقول لجهنم هل امتلات و تقول هل من مزيد. [سوره ى ق، آيه ى 30.] .
آن روز كه (ما) به دوزخ مى گوييم: «آيا سير شدى؟» و مى گويد: «آيا باز هم هست؟». و در حديث آمده است:
يقال لجهنم: «هل امتلات»، و تقول: «هل من مزيد»، فيضع الرب تبارك و تعالى قدمه عليها فتقول: «قء قط». [شرح مثنوى، كريم زمانى، ج 1، ص 387.]
به دوزخ گفته مى شود: «آيا سير شدى؟» و او گويد: «آيا بيش از اين هم هست؟». پس پروردگار پاك و برتر، قدمش را بر آن نهد. در اين حال، دوزخ بانگ همى آرد: بس است؛ بس است.
فزون خواهى انسان در جانب تامين خواهشهاى نفسانى و برآوردن آروزها، هيچ گونه حد و مرزى نمى شناسد و بنا به طبع ابتدايى و ساختار روحى اش شيفته ى آزادى بى قيد و شرط در راه ارضاى غرائز است و دوست دارد كه هيچ مانعى سد راه دستيابى به آنها نباشد:
بل يريد الانسان ليفجر امامه. [سوره ى قيامت، آيه ى 5.]
(انسان شك در معاد ندارد؛) بلكه او مى خواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت) در تمام عمر گناه كند!
بدين رو، از موازين قانونى و اصول اخلاقى كه تا اندازه اى از وى سلب آزادى مى كند، رنجيده خاطر مى شود؛ زيرا آنها را سد راه و مانع رسيدن به خواهشهاى نفسانى خويش مى بيند. خداوند، در باب فزون خواهى و زياده طلبى انسان و سيرى ناپذيرى او در ثروت اندوزى كه نمونه اى است از گستردگى و وسعت آرزوهاى انسان، فرموده است:
قل لو انتم تملكون خزائن رحمة ربى اذا لامسكتم خشية الانفاق و كان الانسان قتورا. [سوره ى اسراء، آيه ى 100.]
بگو: اگر شما مالك گنيجنه هاى رحمت پروردگارم بوديد، باز هم از بيم خرج كردن، قطعا امساك مى ورزيديد، و انسان، همواره بخيل است.
به نظر مى رسد كه عمده ترى نو نيرومندترين غرائز در وجود آدمى، غريزه ى قدرت طلبى و برترى جويى اوست. برخى بر آن اند كه اين غريزه، بزرگترين محرك بشر در فعاليت هاى اجتماعى است و از دوران كودكى تا روزگار پيرى و تا لحظه هاى پايانى عمر، در وجود آدمى در تلاش است. را سل مى گويد: كودك، چون قدرت چندانى ندارد همواره در آروز در پى تحصيل است. عشق و علاقه به كسب قدرت است كه طفل را بر آن مى دارد كه عضلات خويش را پرورش دهد و به درس بچسبد. به گمان من، كنجكاوى و ميل به كسب دانش را بايد از متفرعات عشق به تحصيل قدرت محسوب داشت. اگر دانايى توانايى است، در اين صورت، عشق به كسب دانش، علاقه به كسب قدرت نيز هست. [بزرگسال و جوان، ج 1، ص 299 به نقل از: زناشويى و اخلاق.]
مردم از نظر كشش روحى و تمايلات نفسانى با يكديگر متفاوت اند. به همين جهت، هر فردى بر اساس طبع ابتدايى خود، مايل است غريزه ى قدرت طلبى خويش را از راهى كه بيشتر با خواهش هاى درونى اش سازش دارد، ارضا نمايد:
بعضى دوستدار ثروت اند و غريزه قدرت خود را در جمع مال اقناع مى نمايند. بعضى عاشق علم اند و به وسيله فراگرفتن دانش خود را نيرومند مى كنند. بعضى خواستار محبوبيت اجتماعى و نفوذ در افكار مردم اند و از راه جاه طلبى به قدرت دست مى يابند و بعضى، با ورزش و نيل به مقام قهرمانى، به خواهش قدرت خود، جامه ى تحقق مى پوشند. بعضى شيفته ى رياست و فرمانروايى هستند و غريزه قدرت طلبى خويش را در حكومت كردن بر اين و آن پياده مى كنند. [بزرگسال و جوان، ج 1، ص 299 به نقل از: زناشويى و اخلاق.]
نكته قابل تأمل اينكه برخى از انسانها در خانواده و اجتماع، واجد شرايط فرمانروايى هستند. اينان، بر اساس لياقت و شايستگى ذاتى يا بر اثر شرايط اجتماعى كه به سود آنان فراهم مى شود، به قدرت مى رسند و اين غريزه ى نيرومند را ارضا مى كنند؛ اما برخى ديگر كه خود را شايسته ى رسيدن به قدرت نمى بينند، براى نيرومند شدن به صاحبان قدرت مى پيوندند و با وابستگى به آنان، خود را نيرومند مى كنند و به اين خواست درونى خويش، پاسخ مى دهند. را سل مى گويد: در روحيه افراد ترسو، غريزه قدرت طلبى به صورت تمايل تسليم به پيشواى قدرتمند، تظاهر مى كند و در نتيجه. همشيه ميدان افتخار براى سيادت جويان شجاع، باز مى ماند...
همو مى گويد: انگيزه قدرت، به دو صورت متمايز نمودار مى گردد: يا به حالت «باز و صريح» در رهبران جلوه مى كند و يا به شكل «بسته و ضمنى» در پيروان، مشهود است. وقتى كه گروهى با رضايت خاطر از پيشوايى تبعيت مى كنند، به آن دليل است كه آن دسته، تحت رهبرى او قدرتى را كه به آن چشم دوخته اند، يعنى در حقيقت، منافع مادى يا تمايلات روحى آنها، در پيروزى پيشوا تامين مى شود.
بسيارى از افراد، در خود شايستگى لازم را جهت رهبرى گروهى از همنوعان خويش سراغ ندارند و بدين علت، همواره در جستجوى پيشوايى هستند كه تدبير و شهامت لازم را براى نيل به تفوق واجد باشد؛ حتى در طريقت هاى مذهبى هم، اين روال مشاهده مى شود. «نيچه»، مسيحيت را متهم نمود كه سعى دارد با تكرار و تلقين، خلقيات بندگى را در پيروان خود به وجود آورد و در همه حال، پيروزى نهايى، مذهب مزبور را هدف قرار داده است. [قدرت، برتراند راسل، ص 36.]
كوتاه سخن اينكه قدرت، مهمترين غريزه موجود در نهاد آدمى و محور و اساس غرائز ديگر است و همه ى انسانها از آن برخوردارند؛ غريزه اى است، چون ديگر غرائز، كور و بدون شعور كه عدل و انصاف را نمى فهمد، فضيلت و اخلاق را درك نمى كند و هيچ حد و مرزى نمى شناسد. و نكته مهمتر اينكه قدرت چونان علم و حيات، از صفات كمالى پروردگار متعال و بيان كننده فرمانروايى و سلطه الهى بر سراسر هستى است:
تبارك الذى بيده الملك و هو على كل شى ء قدير. [سوره ى ملك، آيه ى 1.]
بزرگوار و خجسته است آنكه فرمانروايى به دست اوست، و او بر هر چيزى تواناست. و قدرتهاى موجود در سراسر هستى، جلوه ى قدرت لايزال الهى است كه با شناخت آن، عظمت خداوند، عميق تر و گسترده تر شناخته مى شود كه: «لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم».
بنابراين، آنچه كه نكوهيده و نارواست، بهره مندى ناصحيح از قدرت است كه قدرت طلبان خودپرست، از اين موهبت الهى كه جهان سرشار از آن است، براى دستيابى به خواهش هاى خود، مورد استفاده نادرست قرار مى دهند:
الذين طغوا فى البلاد- فاكثروا فيها الفساد. [سوره ى فجر، آيه ى 11- 12.]
همانان كه در شهرها سر به طغيان برداشتند و در آنها بسيارى تبهكارى كردند.
برخى از مفسران گفته اند: از اينكه «فاكثروا» در ادامه ى «طغوا فى البلاد» آمده است، چنين مى فهماند كه اصل فساد و گناه، گرچه ناشى از طبيعت و غرائز بشرى، يا انحراف در تربيت انسان است؛ ولى تكثير و اشاعه و پراكندن آن، از طغيان و سركشى مايه مى گيرد، زيرا طبيعت قدرت چنانچه مانعى از شرع و قانون را در برابر نبيند و خود را از آن بى نياز بپندارد، طغيان است:
ان الانسان ليطغى- ان راه استغنى. [سوره ى علق، آيه ى 7- 8.]
حقا كه انسان، سركشى مى كند، همين كه خود را بى نياز پندارد.
طبيعت طغيان كه همان بهره مندى نادرست از قدرت اقتصادى، سياسى و... است، با شخصيت و استقلال روحى ديگر انسانها، سر سازگارى ندارد. از اين رو، فرد طاغى و سركش مى كوشد تا مواهب انسانى و طبيعى، از مسير اصلى خود منحرف شود و راهى را پيش مى گيرد كه نتيجه ى آن، فساد استعدادها و سرمايه هاى انسانى و معنوى است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page