گذرگاه آدمى

(زمان خواندن: 6 - 11 دقیقه)

اندرين ره، فرونمانى تو           ذات خود را اگر بدانى تو
تو مبرا ز مركز خاكى           فيض انوار عالم پاكى
نيست جاى تو جز كه عليين           شاهبازى، در اوج خويش نشين
[سعادت نامه، شيخ محمود شبسترى (به نقل از: مجموعه آثار شيخ محمود شبسترى، صمد موحد).] .
آدمى با آنكه در سلوك خود، به سوى مقصدى كه براى وصول به آن آفريده شده، آزاد است:
انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا. [سوره ى دهر، آيه ى 3.]
ما راه را به او نشان داديم؛ خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس.
فمن شاء فليومن و من شاء فليكفر. [سوره ى كهف، آيه ى 29.]
پس هر كه بخواهد، بگرود و هر كه بخواهد، انكار كند. و اين ويژگى، براى آن است كه در درون خود، درگير مبارزه اى دائمى بين اين دو نيرو است:
نيروى عشق و كمال جويى از يك سو، و نيروى نفرت و كينه و انحطاط گرايى از سوى ديگر، يكى باقى مانده ى وجود حيوانى بشر، و ديگرى مشخصه ى قدم گذاشت به مرحله ى انسانى اوست. يكى او را به عقب و به مرحله ى زندگى حيوانى مى كشاند و راهى را كه بايد برود، به روى او مى بندد، و ديگرى او را به سوى تكامل و تعالى مى راند. يكى او را با كاروان هستى هماهنگ و همراه مى سازد، و ديگرى او را از كاروان جدا مى كند. بدين روى، خداى تعالى از او خواست تا از راهى كه سزاوار اوست، برود و از قافله ى انبوه و بى شمارى كه در راه است، جدا نشود؛ زيرا كسانى كه به يك سو شوند و به راهى كه بايد، نروند، بهره ى شيطان اند. و اياكم و الفرقة فان الشاذ من الناس للشيطان كما ان الشاذ من الغنم للذئب. [خورشيد بى غروب (نهج البلاغه)، خطبه 27.]
از گروه گرايى بپرهيزيد كه تكروان، سهم شيطان اند؛ هم بدان سان كه گوسفندان بريده از رمه، سهم گرگان بيابان.
پديده هاى هستى، همه فروتنانه سر به فرمان خداوند دارند و تسليم اراده ى حكيمانه ى اويند و بر صراط مستقيم، رو به سوى هدف خويش در تلاش و تكاپويند.
ان كل من فى السموات و الارض الا آتى الرحمن عبدا. [سوره ى مريم، آيه ى 93.]
هر كه در آسمانها و زمين است، جز بنده وار به سوى (خداى) رحمان نمى آيد. و قالوا اتخذ الله ولدا سبحانه بل له ما فى السموات و الارض كل له قانتون. [سوره ى بقره، آيه ى 116.] و گفتند: «خداوند، فرزندى براى خود اختيار كرده است». او منزه است؛ بلكه هر چه در آسمانها و زمين است، از آن اوست، (و) همه فرمان پذير اويند.
پيامبرانش به مانند حلقه هاى زنجيرى كه از ژرفناى اقيانوس نبوت تا اوج قله و ستيغ بلند خاتميت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله يكى از پى ديگرى آمدند؛ براى رهايى انسان از هبوط و فرودى كه در پيش رو دارد، و براى بازآوردنش به راهى كه بايد برود و در نهايت، ساختن او به گونه اى كه بايد باشد. آنها آمدند، تا او را به بازخوانى صراطى كه مى بايد از آن بگذرد، و هدفى كه مى بايد بدان عشق ورزد، فراخوانند. بدين روى، او را به دقت و تامل و نظر در آثار حكمتش با تعبيرهاى: «فانظروا»، «افلا تعقلون»، «لعلهم يتفكرون»، «او لم يتفكروا فى انفسهم»، «افلا يتدبرون القرآن»، «لايات لاولى الالباب» و نظاير فراوان ديگرى كه در قرآن كريم آمده است، آدمى را به انديشيدن و بهره جستن از خرد خويش، براى پى بردن به حكمت الهى و اسرار آفرينش، دعوت نمودند و با ستايش حكمت و فرزانگى، جايگاه والاى آن را در ذهنها زنده كردند: و من يوت الحكمة فقد اوتى خيرا كثيرا و ما يذكر الا اولوا الالباب. [سوره ى بقره، آيه ى 269.] و به هر كس حكمت داده شود، به يقين، خيرى فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، كسى پند نمى گيرد. و با تلاوت آياتى نظير: و من آياته ان خلقكم من تراب، و من آياته ان خلق لكم من انفسكم، و من آياته خلق السموات و الارض، و من آيات من امكم بالليل، و من آياته ان تقوم السماء و الارض بامره. [سوره ى روم، آيه ى 20- 25.]
او را به راه فطرت كه شاهراه حركت تكاملى همه ى پديده هاى جهان، بويژه انسان است، فراخواندند:
فاقم وجهك للدين حنيفا فطرت الله التى فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذلك الدين القيم و لكن اكثر الناس لا يعلمون. [سوره ى روم، آيه ى 30.]
پس روى خود را با گرايش تمام به حق، به سوى اين دين كن، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرينش خداى، تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار؛ ولى بيشتر مردم نمى دانند.
با اين هشدارها و دعوتها به انديشيدن در نشانه هاى حكمت و قدرت الهى، انسان را به همسويى آيين الهى با ساختار وجودى خود و در نهايت، هماوايى و هماهنگى اين دو با ناموس آفرينش، هدايت كردند، تا چهره ى جانش را از هدف و مقصودش برنگرداند و از راه تعالى خويش منحرف نشود و از او پيمان گرفتند؛ پيمانى وثيق تا در اين راه، پايدار بماند، و دشمنانش را به او شناساندند، تا طعمه ى مكر و فريبشان نشود:
الم اعهد اليكم يا بنى آدم ان لا تعبدوا الشيطان انه لكم عدو مبين- و ان اعبدونى هذا صراط مستقيم- و لقد اضل منكم جبلا كثيرا افلم تكونوا تعقلون. [سوره ى يس، آيه ى 60- 62.]
اى فرزندان آدم! مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را نپرستيد (راه او را نرويد)، زيرا وى دشمن آشكار شماست؟ و اينكه مرا بپرستيد؛ اين است راه راست و (او)
گروهى انبوه از ميان شما را سخت گمراه كرد؛ آيا تعقل نمى كرديد؟
آرى! عرشيان از كنگره ى عرش، صفير هدايت نواختند، تا مگر خاك نشينان به خود آيند و از غفلتى كه بر آن اند به درآيند بانگ بيدارى سر دادند، تا مگر خواب رفتگان بيدار شوند و چشم بگشايند و آثار رحمت پروردگار خويش و آيات حكمت او را بنگرند:
فانظر الى آثار رحمت الله كيف يحى الارض بعد موتها ان ذلك لمحى الموتى و هو على كل شى ء قدير. [سوره ى روم، آيه ى 50.]
پس به آثار رحمت خدا بنگر كه چگونه زمين را پس از مرگش زنده مى گرداند. در حقيقت، هم اوست كه قطعا زنده كننده ى مردگان است، و اوست كه بر هر چيزى تواناست.
چو گويمت كه به ميخانه دوش مست و خراب           سروش عالم غيبم چه مژده ها داده است
كه اى بلند نظر شاهباز سدره نشين           نشيمن تو نه اين كنج محنت آباد است
تو را ز كنگره ى عرش مى زنند صفير           ندانمت كه در اين دامگه چه افتاده است
(حافظ)
بنابر آنچه- به اشاره- ياد شد، چگونگى تبيين حكمت آفرينش انسان، از نگاه فاطمه عليهاالسلام روشن مى شود. آن حضرت مى فرمايد كه خداوند، پديده هاى جهان را نيافريد، جز براى حكمت و تثبيت آنها؛ يعنى رساندن آنها، بويژه انسان به مقصد و غايتى كه در پيش دارند و اين ايصال جز سر به فرمانى در برابر عظمت خداوند و پيمودن راهى كه منتهى به غايت آنها مى شود، نيست. بدين روى، در صحيفه هاى خداوند، از جمله قرآن كريم، آدميان به دقت و تامل و تعقل در آيات حيكمانه ى او دعوت شده اند تا حكمت آفرينش انسان و جهان را دريابند:
اولم ينظروا فى ملكوت السموات و الارض و ما خلق الله من شى ء. [سوره ى اعراف، آيه ى 185.] .
آيا در ملكوت آسمانها و زمين و هر چيزى كه خدا آفريده است، ننگريسته اند.
ايحسب الانسان ان يترك سدى- الم يك نطفة من منى يمنى- ثم كان علقة فخلق فسوى- فجعل منه الزوجين الذكر و الانثى- اليس ذلك بقادر على ان يحيى الموتى. [سوره ى قيامت، آيه ى 36- 40.]
آيا انسان گمان مى كند بى هدف رها مى شود؟ آيا او نطفه اى از منى كه در رحم ريخته مى شود، نبود؟ سپس به صورت خون بسته درآمد، و خداوند او را آفريد و موزون ساخت، و از او دو زوج مرد و زن آفريد؟ آيا چنين كسى قادر نيست كه مردگان را زنده كند؟
خداوند در جاى ديگر مى فرمايد:
افحسبتم انما خلقناكم عبثا و انكم الينا لا ترجعون. [سوره ى مومنون، آيه ى 115.]
آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريده ايم، و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمى شويد؟ و نيز مى فرمايد: و لو فكروا فى عظيم القدره، و جسيم النعمة، لرجعوا الى الطريق و خافوا عذاب الحريق... [نهج البلاغه، ترجمه ى شهيدى، خطبه 185.] و اگر در بزرگى قدرت و كلانى نعمت (او) مى انديشيدند، به راه راست باز مى گرديدند، و از آتش سوزان عذاب مى ترسيدند؛ ليكن دلها بيمار است و بينش ها عيب دار. [در بحثهاى آينده به محتويات اين خطبه اشاره خواهد شد.]
آرى! اگر در پديده هاى جهان بينديشند و از كنار آنها كوردلانه و سطحى نگذرند، عظمت و احتشام و قدرت و كلانى نعمتهاى بى شمار او را دريابند؛ به راهى كه آنان را به مقصد و هدف در خورشان مى رساند، برمى گردند و خود را از سرگردانى و حيرت، رها مى سازند. بدين منظور، دختر بزرگوار پيامبر صلى الله عليه و آله با آوردن تعبير دقيق «تنبيها على طاعته» و با توجه به معنا و مفهوم «التنبيه»- كه از ريشه ى «نبه» به معناى آگاهى و بيدارى و هشيارى است و در اينجا مقصود، بيدار كردن و هشدارى دادن است- مى خواهد به مغز غفلت زدگان و به خواب رفتگان از قافله ى انسانى، تازيانه ى بيدارى و آگاهى را فرود آورد تا راه منتهى به هدف انسانى خويش را دريابند؛ راهى را كه در ساحت «الست» بدان اعتراف كردند و در پيشگاه «الم اعهد اليكم يا بنى آدم»، بر پايدارى به آن ، پيمانى وثيق بستند و وفادارى بر آن پيمان را وعده كردند:
الذين يوفون بعهد الله و لا ينقضون الميثاق. [سوره ى رعد، آيه ى 20.]
همانان كه به پيمان خدا وفادارند و عهد او را نمى شكنند.
روشن است كه اين راه، همان راه فطرت است؛ راه آسمانهاى برافراشته و زمين و ساكنان آنها؛ راهى كه درياى پر خروش هستى بر آن است: «و ان من شى ء الا يسبح بحمده».
ظاهرا به نظر مى رسد همچنان كه يكى از شارحان اين گفتار نيز گفته است، [ملا محمد على انصارى تبريزى (م 1310 ق).] اين فقره، به دو حديث شريف از اميرالمؤمنين على عليه السلام اشاره دارد كه فرمود:
الناس نيام اذا ماتوا انتبهوا. [مفاتيح الغيب، ج 2، ص 5.]
مردم، فرورفتگان در خواب اند كه چون مردند، بيدار مى شوند.
اهل الدنيا كركب يساربهم و هم نيام. [مفاتيح الغيب، ج 2، ص 5.]
مردم دنيا، سوارانى را مانند كه در خوابند و آنان را مى رانند.
در اين دو حديث، از بيخبرى و فراموشى و سستى و غفلت آدميان، به خواب تعبير شده است:
اين جهان را كه به صورت قايم است           گفت پيغمبر كه حلم نايم است
بدين لحاظ كه دنيا گذرگاه آنان، به سوى هدفى است كه در پيش رو دارند و چهره ى آراسته و آرايش دروغين و نعمتهاى بى دوام آن، فريبشان داده و به شگفتى شان واداشته است، به گونه اى كه دنياى گذرگاه را با دنياى چراگاه، يكى دانسته و هدف والاى آفرينش خوش را از ياد برده اند؛ و فاطمه عليهاالسلام در ميان چنين غفلت زدگان و بيخبران غرقه در خواب فراموشى، با بيانى حكيمانه، تازيانه ى تنبيه و بيدارى از اين خواب عميق را جلوه اى از جلوه هاى حكمت بالغه ى آفريدگار حكيم توصيف كرد، تا همچنانكه اقتضاى حكمت اوست، راهيان به خواب رفته، گذرگاه خويش را نهايت مقصد خويش ندانند و با شنيدن نداى كوچ (تنبيه و بيدارى)، از خواب گران غفلت كه همواره طنين افكن است برخيزند و زندگى زودگذر اين جهان را به چيزى مگيرند و با شايسته ترين توشه ها، محملها را بربندند و با آگاهى از هدف عالى خويش، گردنه هاى پر پيچ و خم و منزلهاى ترسناك و هراس آورى را كه از ورود و توقف در آنها گريزى نيست: «و لا بد من الورود عليها و ان منكم الا واردها» [سوره ى مريم، آيه ى 71.] يكى از پى ديگرى پشت سر بگذارند و با سلامت و امنيت و با فرمان: «ادخلوها بسلام ذلك يوم الخلود» [سوره ى ق، آيه ى 34.] به دارالسلام ابدى درآيند كه «والله يدعو الى دار السلام [سوره ى يونس، آيه ى 25.]». [گفتار حضرت على (خطبه ى 194) در نهج البلاغه، خواندنى است.]

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page