شجره مبارك‏

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

از امام باقرعليه السلام از جابر بن عبداللَّه روايت شده است كه گفت :
از رسول خداصلى الله عليه وآله سؤال شد : تو فاطمه را مى‏بوسى و در آغوش مى‏گيرى‏و به خود نزديك مى‏سازى و با او رفتارى دارى كه با ديگر دخترانت‏ندارى؟! پيامبر فرمود : جبرئيل سيبى از بهشت برايم آورد، من آن راخوردم و آن سيب در صلب من تبديل به آبى شد. آنگاه من با خديجه هم‏بستر شدم و او به فاطمه حامله شد، پس من از فاطمه بوى بهشت رااستشمام مى‏كنم"(3).
همواره هاله‏اى‏از معجزات شگفت‏انگيز، چهره فاطمه‏را درميان گرفته‏است. او در شكم مادرش لحظه به لحظه تكبير مى‏گفت حتّى در آن هنگام‏با مادرش سخن مى‏گفت، وحضرت خديجه با او انس مى‏گرفت تا آنكه‏فاطمه به دنيا آمد. ولادت او نيز با تولّد ديگر مردمان تفاوت داشت و اين‏خود گوياى آن بود كه خداوند به اين كودك توجّهى كامل و فراوان دارد.
گاه از آنچه در ميلاد فاطمه زهرا رخ داده به شگفتى فرو مى‏رويم. چراكه فاطمه نه يگانه دختر پيامبر بود و نه دختر بزرگ وى، و يا پسر او.
امّا بايد بدانيم كه بزرگى و كوچكى سن در اسلام، معيارى پذيرفته‏نيست چنان كه مرد و زن بودن نيز نمى‏تواند ملاك ارزشها قلمداد شود.بلكه معيارى كه اسلام به رسميّت مى‏شناسد. همان حكمت بالغه‏اى است‏كه خداوند برطبق آن هر كارى را كه مى‏خواهد مى‏كند.
معيار ديگرى نيز در اسلام از رسميّت برخوردار است كه همان كردارشايسته است. هريك از اين دو مقياس جايگاه ويژه‏ اى دارند.
مقياس نخست : در امور مربوط به هستى، حكومت دارد، يعنى درمرحله تكوين. بنابراين آفرينش خورشيد و ماه و زمين و ... براساس همين‏مقياس بوده است و اين آفريده‏ها تماماً در برابر حكومت خداوندى سرتسليم فرود مى‏آورند.
مقياس دوّم : در امور تشريعى جريان دارد، يعنى در بُعد اختيارى كه‏انسان را به خاطر آن صاحب اختيار و اراده خوانده‏اند.
اگر بخواهيم انسان پاكى را كه خداوند نيز او را دوست مى‏دارد،بشناسيم بايد او را برطبق مقياس دوّم بسنجيم. بايد فقط به كردارش‏بنگريم و به كارهايى كه اين فرد، با اراده و ميل و خواست خويش انجام‏مى‏دهد، توجّه كنيم. امّا مقياسهايى مانند نسب، نژاد، كشور ويا مسائلى‏از اين قبيل، هيچ‏گاه درنظر اسلام پذيرفته نبوده‏ اند.
اسلام براى هزار ابولهب دربرابر يك سلمان ارزش قائل نيست. اگرچه‏ابولهب عموى پيامبرصلى الله عليه وآله و فرزند سرور قريش، عبدالمطلّب، از خاندان‏سرشناس بنى‏هاشم باشد كه مسئوليت سدانت خانه خدا و سقايت حاجّيان‏بر دوش اين خاندان بود، و اگرچه سلمان برده‏اى پارسى باشد كه شهرها اورا طرد كرده و گذشت عمر نيرو و توانش را درهم شكسته باشد.
همچنين اسلام براى هزاران عتبه و عتيبه كه داماد پيامبرصلى الله عليه وآله‏وثروتمند بودند دربرابر يك بلال سياه چرده، ارزشى قائل نبود.
اگرچه آنان پسران ابولهب و از سپيدترين مردمان باشند و بلال ازسياه‏ترين آنان.
همين طور اسلام، براى هزاران ابوسفيان كه فرمانده نيروهاى عرب‏مكّه بود در برابر صهيب كه مستضعفى از شهرهاى دور افتاده روم بود هيچ‏ ارزشى قائل نيست.
با نگرش به زندگانى حضرت فاطمه متوجّه دو جنبه از زندگى وى‏مى‏شويم كه هريك از آنها مطابق با مقياسهاى ياد شده است.
در جنبه نخست، از دوران پيش از به دنيا آمدن فاطمه سخن‏مى‏گوئيم : از پديد آمدن وى از ميوه بهشتى و گفتگو با مادرش در شكم‏وى، و رويدادهاى خارق‏العاده در وقت تولّدش، اين موارد همه ازعنايت ويژه و همه جانبه خداوند به وى حكايت دارد كه برابر مقياس‏اوّل است. يعنى همان حكمت بالغه‏اى كه مطابق آن خداوند هرچه‏خواهد انجام مى‏دهد.
در واقع اين حكمت كه خداوند تنها فاطمه را بدان مخصوص داشته‏وآن را از ديگر زنان و از جمله دختران و زنان پيامبر و دختران،مهاجران و انصار و زنان آنها دريغ كرده به خاطر مصلحتى الهى بوده است.زيرا خداوند مى‏خواسته درميان امّت اسلامى، زنى را بر مريم بانوى زنان‏روزگار خودش، برترى دهد. حال آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله شش فرزند ديگرداشت ،امّا آنها از ميوه بهشتى آفريده نشده بودند و تنها فاطمه بود كه ازميوه بهشتى به وجود آمد.
همچنين سببى در كار بود كه ميلاد فاطمه با رويدادهاى خارق‏العاده ‏همراه باشد. درحالى كه تولد ساير فرزندان آن‏حضرت با اين حوادث‏عجيب همراه نبود! ما درباره حكمتهاى الهى، همه چيز را نمى‏شناسيم.شايد اين امر بدان علّت بود كه امّت اسلامى هم مانند امّتهاى پيش از خودباشد. يعنى همان‏گونه كه مريم سرور زنان روزگار خودش درميان امّت‏ عيسى‏ عليه السلام بود، فاطمه هم مى‏بايست سرور زنان جهان درميان امّت‏محمّدصلى الله عليه وآله باشد. يا شايد بدان جهت بود كه اعراب نيز مانند ساير امّت هادرباره شخصيت زن، افراط مى‏كردند و مقام او را تنزّل مى‏دادند و او راحيوانى مى‏دانستند كه به هيأت مردان آفريده شده تا خدمتگذار آنان باشدو نيازهاى جنسى آنها را برآورده سازد، و خداوند هم مى‏خواست اين ‏تفكّر خطا و غير واقعى را از مدار انديشه آنان بِزُدايد و بشريّت را از آثارو تبعات سوء آن رهايى بخشد، بدين‏ ترتيب براى زنان سرورى قرار داد تا به او مباهات كنند و به واسطه آن بر مردان فخر بفروشند؟
يا شايد بدان جهت بود كه خداوند مى‏خواست براى اين امّت‏پيشوايانى قرار دهد كه به فرمان او مردم را هدايت كنند و به راه راست‏ برند. از اين رو آنان را از بهترين تبار و از برترين نسلها، از پيامبرى كه‏ خاتم پيامبران و از جانشينى كه او سرور اوصياست پديد آورد. پس فاطمه‏ را آفريد تا حلقه رابط ميان دو نور، نور نبى و نور وصى باشد؟! همه اين‏احتمالات ممكن است. امّا نكته‏اى كه خواننده پژوهشگر، پس از بررسى‏ دقيق و همه جانبه زندگى حضرت فاطمه زهراعليها السلام بدان متوجّه می ‏شود آن است كه همان‏گونه كه خداوند مى‏خواست براى مردم رهبرانى ازمردان قرار دهد، اراده كرد كه رهبرى نيز از جنس زن براى آنان بيافريند،تا براى زنان بهانه‏ اى از تمسّك به تعاليم اسلام و نمونه‏ ها وارزشهاى ‏والاى آن به شكل كلّى باقى نماند، و نگويند : كسانى كه به اسلام تمسّك‏ جُستند از مردان هستند نه از زنان، و استعدادها و نيروهاى مردان بيش اززنان است.
بدين‏گونه خداوند در دعوت بندگان به سوى خويش به آنان لطف كرده ‏است تا براى بهانه‏ جويان و كسانى كه بخواهند خود را توجيه كنند، عذر و بهانه‏ اى باقى نماند.
پس براى زنان الگو و نمونه‏اى قرار داد تا با آنان در مسئوليّتهاى عمومى ‏همگون باشد، آن چنان كه در كارهاى خانه مانند باردارى وزايمان‏ وتربيت فرزندان و رتق و فتق امور منزل از قبيل پخت و پز، نظافت و يا وظايف شرعى، مانند حجاب و فرمانبرى از شوهر، و كمى‏ بهره در ميراث و شهادت دادن و چيزهاى ديگر همگون است.
پاره‏اى از مسئوليّتهاى فطرى و غير فطرى كه به زن اختصاص دارد،باعث كناره‏گيرى برخى از زنان از فعاليت در امور دينى شده و موجبات‏ سستى آنها را در انجام برخى از فرايض دينى فراهم آورده است. امّا از آنجاكه خداوند فاطمه‏ عليها السلام را نمونه تمام فضايل و ارزشهاى انسانى قرار داده‏آن هم با مسئوليّتهاى خطيرى كه در آن اوضاع بحرانى برعهده داشت، شايد بدين وسيله خواسته است بر تمام زنانى كه به بهانه اينكه از جنسِ‏ ضعيف هستند، و شانه از زير بار مسئوليّت خالى مى‏كنند، حجّت را تمام ‏كند.
بنابراين حكمت آفرينش فاطمه‏ عليها السلام با اين خصوصيات و ويژگي هاچيزى جدا از حكمت آفرينش پيامبران و اوليا و از جمله محمّد پيامبراسلام ‏صلى الله عليه وآله و امامان معصوم‏ عليهم السلام نيست كه خداوند تمام آنها را با ويژگي هايى متفاوت از ساير مردم خلق كرده است.
آيا حكمت عصمت پيامبران و اوصيا، و برترى آنان نسبت به ديگرمردمان، بدين خاطر نبوده است كه آنان پيشوايى و امامت مردم رابرعهده داشته باشند ومردم بايد آنان را الگوى زندگى خود قلمداد كنند؟
حكمت آفرينش فاطمه نيز درميان زنان همين بوده است. بنابراين‏همان گونه كه پيامبران و اوصيا، سروران مردانند، فاطمه نيز سرور زنان‏ جهان است.
جنبه ديگرِ زندگانى حضرت فاطمه مربوط به آياتى است كه درباره اونازل گشته و يا روايتهائى است كه از پيامبر درباره او نقل شده است.
اينك جا دارد از خود بپرسيم چرا اين آيات و احاديث تنها درخصوص فاطمه نازل شده است و درباره ديگر زنان و حتّى خواهران‏ آن‏حضرت به مواردى از اين قبيل برخورد نمى‏كنيم؟!
پاسخ آن است كه اين آيات و احاديث بنابر مقياس دوّم كه پيش از اين‏ذكر شد، وارد شده است. بدين معنى كه خداوند، مقياس فضيلت و والايى ‏افراد را در نزد خويش، كردار شايسته قرار داده است بدون آنكه به عامل‏ و جنسيت او توجّهى داشته باشد. فاطمه زهرا عليها السلام نيز از آنجا كه اين‏ حقيقت را دريافته بود، هيچ‏گاه درميان مردم به پيوند نسبى و سببى خود با رسول خداصلى الله عليه وآله و على‏ عليه السلام تكيّه نمى‏كرد و همچنين پيرو مقياس نخستى‏كه بدان اشاره كرديم، در پيشگاه خداوند به اين رابطه خويش هم تكيّه‏ نمى‏كرد، بلكه خود شخصاً براى نيل به آن كمال عظيم مى‏كوشيد.
چنين تصوّر مى‏شد كه فاطمه به رابطه خويشاوندى خود با رسول خداتكيّه كند امّا چنين نبود، بلكه وى همواره به رابطه خود با خداوندى كه‏پيامبر را مبعوث كرده و به وى برترى و درخشندگى بخشيده بود، اتكا مى‏ كرد.
ما در صفحات ‏بعد، به‏ گونه‏ اى روشن‏تر بدين ‏حقيقت ‏اشاره خواهيم كرد.

- پینوشت -

 (3) - بحار الانوار، ج‏43، ص‏5.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page